چهارشنبه ۱۰ دي ۱۴۰۴
تحلیل ویژه

شهرت و انزوا

شهرت و انزوا
اخبار محرمانه - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست بریژیت باردو، بازیگر فرانسوی با موهای نامرتب و چهره‌ای متفاوت که ...
  بزرگنمايي:

اخبار محرمانه - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
بریژیت باردو، بازیگر فرانسوی با موهای نامرتب و چهره‌ای متفاوت که سمبل جذابیت سینمای میانه قرن بیستم شد و از سال ۱۹۷۳ بازیگری را رها کرد تا زندگی خود را وقف حقوق حیوانات کند، روز یک‌شنبه در خانه‌اش در جنوب فرانسه درگذشت. او ۹۱ سال داشت. خبر درگذشت او توسط بنیاد بریژیت باردو، که برای حمایت از حیوانات تأسیس کرده بود، اعلام شد.
بازار
باردو در ۲۳‌سالگی با فیلم «و خدا زن را آفرید» که در فرانسه شکست تجاری خورد، یک سال بعد در آمریکا، به شهرت جهانی رسید. منتقد نیویورک‌تایمز، بوسلی کروتر، او را «یک اثر خلاقانه، فوق‌العاده و پدیده‌ای که باید دیده شود تا باور کرد» توصیف کرد.
شخصیت سینمایی باردو متمایز بود. نه‌تنها به‌خاطر جوانی و زیبایی‌اش، بلکه به دلیل شور و هیجان آشکارش. کارگردان این فیلم، همسر وقت او روژه وادیم بود که هرچند بعدها از هم جدا شدند اما در شکل‌دهی به تصویر عمومی باردو نقش داشت و او را در چهار فیلم دیگر نیز هدایت کرد.
نویسنده سیمون دوبووار سال ۱۹۵۹ در مقاله‌ای با عنوان «بریژیت باردو و سندرم لولیتا» حضور قدرتمند باردو در سینما را، چالشی فمینیستی علیه سلطه نگاه مردسالارانه دانست و آن را شکست نجیبانه خواند.
کمتر فیلم باردو یک پروژه جدی سینمایی بود و خودش گفته بود که تنها فیلم خوبی که ساخته «حقیقت» ساخته آنری-ژرژ کلوزو در ۱۹۶۰ است که نامزد اسکار شد. او بیشتر برای کمدی‌های سبک مانند «عروس بسیار زیباست» (۱۹۵۶)، «بابت به جنگ می‌رود» (۱۹۵۹) و «روباه» (۱۹۶۹) شناخته می‌شد، اما با برخی از معتبرترین کارگردانان فرانسه همکاری کرد.
او در طول دوران فعالیت، با رنه کلر در «حرکات بزرگ» (۱۹۵۵)، ژان-لوک گدار در «تحقیر» (۱۹۶۳)، لوییس مال در «یک رابطه خصوصی» (۱۹۶۲) و «زنده‌باد ماریا!» (۱۹۶۵) کار کرد. «زنده‌باد ماریا!» تنها نامزدی جایزه بازیگری بریتانیا را برای او به ارمغان آورد. اگرچه او چند فیلم به زبان انگلیسی بازی کرد، هرگز در هالیوود کار نکرد. نزدیک‌ترین تجربه‌اش به هالیوود، نقش‌های کوچک در «هلن تروی» (۱۹۵۶) و «عمل عشق» (۱۹۵۳) بود و فیلم وسترن «شالاکو» (۱۹۶۸) نیز تولید مشترک بریتانیایی-آلمانی بود.
در اوج شهرت، همه‌چیز درباره باردو تقلید می‌شد: موهای نامرتب، آرایش سنگین چشم و انتخاب‌های مد او، از‌جمله بلوزهای خاص، شلوار و دامن‌های چین‌دار که سلیقه دوران را نشان می‌داد. در ۱۹۶۹، او اولین سلبریتی‌ای بود که به‌عنوان مدل مارین، نماد سنتی جمهوری فرانسه، انتخاب شد.
رئیس‌جمهور فرانسه، امانوئل ماکرون در بیانیه‌ای گفت: «فیلم‌ها، صدا، شهرت خیره‌کننده، حروف اختصاری، اندوه‌ها، عشق سخاوتمندانه‌اش به حیوانات و چهره‌ای که مارین شد، بریژیت باردو تجسم زندگی آزاد بود».
او سنت‌ترپز را که زمانی یک روستای ماهیگیری آرام بود، به مقصدی مد‌روز تبدیل کرد. دو دهه بعد، وقتی از کیفیت زندگی در شهر شکایت کرد، شهردار پرسید: «چه کسی بی‌بندوباری را آورد؟»
وقتی باردو در ۱۹۷۳ بازنشسته شد، فعالیت حقوق حیوانات را شروع کرده بود. در ۱۹۸۶، یک سال پس از دریافت نشان شوالیه لژیون دونور، بنیاد بریژیت باردو را تأسیس کرد که علیه شکار گرگ، گاوبازی، آزمایش‌های حیوانی و مصرف گوشت اسب مبارزه می‌کند. در ۱۹۸۷ جواهرات و دارایی‌های شخصی خود را برای تأمین مالی بنیاد، حراج کرد.
او گفته بود: «زیبایی و جوانی‌ام را به مردان دادم و اکنون خرد و تجربه‌ام را، بهترین‌های خودم، به حیوانات می‌بخشم».
چهار دهه بعد، بنیاد اعلام کرد بیش از ۱۲,۰۰۰ حیوان را حمایت کرده و در ۷۰ کشور فعالیت داشته است. در دهه‌های اخیر، او به دلیل دیدگاه‌های سیاسی خود، که بسیاری آن را نژادپرستانه می‌دانستند، جنجال‌برانگیز شد. در کتاب خاطراتش، او دیدگاه‌های منفی نسبت به گروه‌های مختلف، بیان کرد. در ۲۰۰۴ به اتهام تحریک به نفرت‌نژادی محکوم شد و چندین‌بار دیگر نیز به همین جرم مجازات شد.
باردو در سال‌های پایانی زندگی، شخصیت عجیبی پیدا کرده بود و برخی او را زنی دیوانه با گربه‌ها می‌خواندند. در مصاحبه با پاریس‌مچ در ۲۰۱۸، جنبش می‌تو را نقد کرد و ادعاهای سوءاستفاده بازیگران را ریاکارانه و بی‌ارزش دانست. با وجود این، باردو دست‌کم یک جنبه مهم از زندگی انتخابی خود را حفظ کرد: «من منزوی نیستم، فقط مثل یک فرد گوشه‌گیر زندگی می‌کنم». او افزود: «مردم اعصابم را خرد می‌کنند».
بریژیت باردو در ۲۸ سپتامبر ۱۹۳۴ در پاریس به‌دنیا آمد، دختر بزرگ لویی و آن‌ماری باردو. پدرش صنعتگر بود و او در منطقه مرفه شانزدهم پاریس بزرگ شد. در نوجوانی مدل و در ۱۵‌سالگی روی جلد مجله «اله» ظاهر شد.
او که چهار بار ازدواج کرد، درباره شهرت و حرفه خود اغلب ابراز تلخی می‌کرد و می‌گفت که شهرت، حریم خصوصی و خوشبختی او را ربوده است. در ۱۹۹۶ گفت: «زندگی من فقط از بهترین‌ها و بدترین‌ها، عشق و نفرت تشکیل شده است. همه‌چیز برای من بیش از حد بوده است».


نظرات شما