اخبار محرمانه - اکو ایران /متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
از اوکراین و تایوان تا ایران، تروریسم و هوش مصنوعی؛ جهان وارد سالی شده که میتواند نظم بینالمللی را بازتعریف کند.
بازار ![]()
به گزارش سیانان، آمریکا بزرگترین تجمع نظامی خود در حوزه کارائیب را از زمان بحران موشکی کوبا به اینسو مستقر کرده است. فرستادگان روسیه در میامی حضور دارند تا درباره یک پیشنهاد جدید آتشبس برای اوکراین گفتوگو کنند، در حالی که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، همچنان به تشدید جنگ ادامه میدهد. آمریکا پس از بمباران ایران در تابستان، یک ژنرال سهستاره را در اسرائیل مستقر کرده تا بر اجرای آتشبس در غزه نظارت کند. دونالد ترامپ نیز در حال برنامهریزی برای برگزاری نشستی در پکن است؛ نشستی که ممکن است سرنوشت تایوان و همچنین رقابت آمریکا و چین در حوزه فناوریهای پیشرفته و هوش مصنوعی را تعیین کند. حال به بررسی هفت تحول کلیدی پیش رو میپردازیم.
۱. ونزوئلا: بنبست کارائیب و متمم ترامپ
دولت ترامپ بزرگترین ناوگان نظامی خود را از زمان اوج جنگ سرد در دریای کارائیب و اقیانوس اطلس غربی مستقر کرده است. این نیرو شامل یک ناو هواپیمابر، چندین ناوشکن، یگانهای تهاجمی آبی–خاکی، بمبافکنهای رادارگریز و نیروهای عملیات ویژه است.
هدف این استقرار همچنان نامشخص است، اما ارتش آمریکا در حال اجرای کارزاری مرگبار علیه قاچاقچیان ادعایی مواد مخدر است، آن هم با نزدیک به ۳۰ حمله نظامی بدون مجوز کنگره یا بحث علنی. طی هفته گذشته، ترامپ با اعلام محاصره نظامی علیه محمولههای غیرقانونی نفت و توقیف نفتکشهای بیشتر، تنشها را افزایش داده است.
این رویکرد شباهت زیادی به سیاست «تغییر رژیم» دارد که با قدرت نظامی پشتیبانی میشود. به نظر میرسد کاخ سفید امیدوار است نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا، داوطلبانه قدرت را ترک کرده و باقی عمر خود را در روسیه یا جای دیگری بگذراند. گفته میشود ترامپ این خواسته را مستقیماً مطرح کرده است. اما وقوع چنین سناریویی بعید به نظر میرسد. نمونههای اندکی وجود دارد که فشار اقتصادی و تهدیدهای خارجی بهتنهایی رهبرانی مانند مادورو را وادار به کنارهگیری کرده باشد.
ترامپ اکنون مدعی است که ایالات متحده قدرت برتر در نیمکره غربی خواهد بود و در صورت لزوم برای پیشبرد منافع خود از زور استفاده میکند. دولت او این سیاست جدید را «متمم ترامپ» بر دکترین مونرو مینامد؛ دکتریی که در قرن نوزدهم به قدرتهای استعماری اروپا هشدار میداد از «حیاط خلوت» آمریکا دور بمانند. با این تفاوت که در زمان مونرو، آمریکا نیروی دریایی نداشت؛ اما امروز بخش قابل توجهی از قدرتمندترین نیروی دریایی جهان در مقابل سواحل ونزوئلا مستقر شده است.
۲. اوکراین: چرخ گوشت پوتین را متوقف کنید!
در ماه فوریه، تهاجم روسیه به اوکراین وارد پنجمین سال خود میشود. هدف اولیه پوتین تصرف کییف و نابودی اوکراین بهعنوان یک کشور مستقل بود. امروز، نیروهای او در شرق اوکراین، نهچندان دور از مرزهای روسیه، زمینگیر شدهاند و بیش از یک میلیون تلفات دادهاند.
این جنگ برای روسیه یک فاجعه بوده، با این حال پوتین هیچ نشانهای از عقبنشینی نشان نمیدهد، حتی اگر اهدافش اکنون محدودتر شده باشد. سال پنجم یک جنگ میتواند نقطه عطفی باشد: یا طرفین به سمت صلح و فرسودگی میروند، یا دست به قمارهای خطرناکتری برای شکستن بنبست میزنند. پوتین که خود را دانشآموز تاریخ میداند، احتمالاً سال پیش رو را فرصتی برای درهم شکستن اراده اوکراین میبیند.
با این حال، در اوکراین امروز، هیچیک از طرفین در آستانه یک پیشرفت قاطع نیستند. سال پنجم احتمالاً شبیه چهار سال گذشته خواهد بود: پوتین با ریختن نیروی انسانی در «چرخگوشت» جنگ، ماهبهماه بخشهای محدودی از خاک را تصرف میکند و اوکراین به حمایت اقتصادی و نظامی شرکای غربی خود متکی میماند.
ترامپ در پی یک توافق صلح است که بنا بر گزارشها، امنیت اوکراین را تضمین کند، در ازای آنکه کییف بخشی از سرزمین خود را واگذار کند تا پوتین بتواند از اهداف حداکثریاش عقبنشینی کند. اما پوتین تاکنون هیچ تمایلی به این کار نشان نداده است. پرسش اصلی این است که آیا ترامپ مسئولیت شکست مذاکرات را متوجه پوتین خواهد دانست یا بهکلی عقب میکشد و توان اوکراین برای مقاومت را تضعیف میکند.
۳. تایوان: در فهرست انتخاب
یکی از تصاویر شاخص سال ۲۰۲۵ ممکن است صحنهای صمیمی در پکن باشد: ولادیمیر پوتین در کنار شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، و کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، با رئیسجمهور ایران در پسزمینه. این چهار کشور موسوم به «CRINK» در حمایت از روسیه در اوکراین با یکدیگر همکاری میکنند و خواهان جهانی چندپاره هستند که در آن روسیه و چین در حوزههای نفوذ خود حرف آخر را میزنند و آمریکا عقبنشینی میکند. در این جهان، قدرتهای بزرگ اراده خود را تحمیل میکنند و قدرتهای کوچک ناگزیر به تسلیم میشوند.
جالب آنکه سیاستهای دولت ترامپ تا حدی با این نگاه همراستا به نظر میرسد. راهبرد امنیت ملی جدید آمریکا، ایالات متحده را یک قدرت نیمکرهای توصیف میکند و میگوید: «دورانی که آمریکا مانند اطلس کل نظم جهانی را بر دوش بکشد، به پایان رسیده است.» این سند سپس متحدان سنتی اروپایی را بهخاطر سیاستهای مهاجرتی سهلگیرانه، ناتوان و در معرض «محو تمدنی» توصیف میکند. دیمیتری پسکوف، سخنگوی پوتین، گفته است این راهبرد «از بسیاری جهات با دیدگاه ما همخوانی دارد.»
تایوان جایی است که این بحث دیگر جنبه نظری ندارد. واشنگتن طی نیم قرن گذشته با سیاستی مبهم به رسمیت شناختن تایوان بهعنوان بخشی از چین، در کنار حفظ روابط امنیتی و اقتصادی با این جزیره به رشد تایوان و حفظ صلح کمک کرده است. ترامپ هفته گذشته بزرگترین بسته تسلیحاتی تاریخ را برای تایوان تصویب کرد: نزدیک به ۱۱ میلیارد دلار شامل موشکها، پهپادها و سامانههای پیشرفته پدافند هوایی. در همین حال، چین خود را برای آمادگی نظامی جهت حمله احتمالی به تایوان تا سال ۲۰۲۷ آماده میکند.
زمانی که ترامپ در بهار آینده برای دیدار با شی جینپینگ به پکن سفر کند، تایوان موضوعی محوری خواهد بود و آینده آن ممکن است در معرض خطر قرار گیرد. این یکی از پرمخاطرهترین مسائل دستور کار امنیت جهانی برای آمریکا است. تایوان نقشی حیاتی در زندگی روزمره ما دارد؛ چراکه بیشتر تراشههای نیمهرسانایی که خودروها و تلفنهای همراه ما را تغذیه میکنند، در آنجا تولید میشود. برآوردها نشان میدهد در صورت حمله یا بیثباتسازی تایوان توسط چین، میزان اختلال جهانی میتواند به ۱۰ تریلیون دلار برسد.
۴. اسرائیل: انتخابات سرنوشتساز
اسرائیل سال را با عملیاتهای نظامی پیدرپی پشت سر گذاشت. سال با توافق آتشبس و آزادی گروگانها در غزه آغاز شد و با آزادی تمام گروگانهای زنده و ارائه یک طرح ۲۰بندی آتشبس مورد تأیید شورای امنیت سازمان ملل و شامل خلع سلاح حماس به پایان میرسد. رهبران محور مقاومت که زمانی اسرائیل را محاصره کرده بودند ترور شدند.
اما در مجموع، اسرائیل نتوانسته دستاوردهای نظامی خود را به دستاوردهای سیاسی و دیپلماتیک پایدار تبدیل کند؛ تا حدی به دلیل شکافهای داخلی. اسرائیل امروز توسط یکی از باریکترین ائتلافهای تاریخ خود اداره میشود؛ ائتلافی که تحت سلطه احزاب راست افراطیست، جامعه اسرائیل را دوقطبی میکند و فرصتهای جدید تعامل با پایتختهای عربی را از بین میبرد. بنیامین نتانیاهو، رهبر دیرپای راست سنتی اسرائیل، خود را «لیبرالترین عضو» دولت ائتلافی بسیار افراطیاش مینامد.
بسیاری از اسرائیلیها معتقدند این فرمول حکمرانی باریک، پس از دو سال جنگ، نمیتواند یا نباید ادامه یابد. در سال ۲۰۲۶، فرصتی برای تغییر خواهند داشت. اسرائیل باید حداکثر تا ۲۷ اکتبر ۲۰۲۶ انتخابات پارلمانی برگزار کند، هرچند ممکن است انتخابات زودتر برگزار شود اگر نتانیاهو آن را اعلام کند یا کابینهاش در بهار نتواند بودجه را تصویب کند. نتیجه این انتخابات میتواند تعیین کند که آیا اسرائیل قادر خواهد بود موفقیت نظامی خود را تثبیت کند یا در وضعیت شکننده و نامطمئن کنونی باقی بماند. اگر اسرائیل با یک ائتلاف وحدت ملی جدید یا دستکم ائتلافی بدون اعضای افراطی کابینه فعلی نتانیاهو از این انتخابات خارج شود، احتمال آن افزایش مییابد که ترامپ پیش از پایان دوره خود، توافقهای ابراهیم را گسترش دهد، از جمله دستیابی به توافق با عربستان سعودی. اما اگر انتخابات به بنبست برسد یا به تداوم وضعیت فعلی منجر شود، پیشرفت دیپلماتیکی در کار نخواهد بود و اسرائیل ممکن است یک فرصت تاریخی را از دست بدهد.
۵. ایران: روزهای دشوار مقاومت
ایران سال پرچالشی را پشت سر گذاشت و ممکن است سال ۲۰۲۶ بیشتر هم باشد. در گذشته نهچندان دور، ایران از قدرت و نفوذ خود در سراسر خاورمیانه سخن میگفت؛ از طریق شبکهای از نیروهای مقاومت شامل حزبالله، حماس، شبهنظامیان عراقی و حوثیها و همچنین برنامه موشکی پرآوازه، سامانههای پیشرفته پدافند هوایی روسی و یک برنامه هستهای که پیش میرفت. تهران متحدی سرسخت به نام بشار اسد داشت و از سوریه بهعنوان سکوی تقویت شبکههای منطقهای خود و محاصره اسرائیل با هدف اعلامی نابودی آن استفاده میکرد.
اما همه این معادلات پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۶ دگرگون شده است. کشور از نظر نظامی و اقتصادی تحت فشار است. کمبود آب ممکن است به تخلیه مناطق و جیرهبندی در تهران منجر شود. پیش بینیها به نحوی است که در سال ۲۰۲۶، چشمانداز دشواری برای ایران وجود دارد. اسرائیل ممکن است بار دیگر به ایران حمله کند، اگر تهران برای احیای برنامه هستهای یا زرادخانه موشکی خود اقدام کند. در عین حال، تهران ممکن است با اقدامات متقابل یا حملات بیمحابا علیه اسرائیل واکنش نشان دهد. بنابراین، در سال جاری نیز باید به ایران توجه ویژه داشت؛ همانطور که در ۲۰۲۵، احتمال غافلگیری وجود داشت.
۶. تروریسم: بازگشت تهدید
تروریسم همچنان وحشتناک است. این پاسخ در یک دهه گذشته چندان مُد روز نبوده است، چراکه دولتهای غربی ترجیح دادهاند بر رقابت قدرتهای بزرگ با چین و روسیه تمرکز کنند و از کار دشوار و پرهزینه مقابله با گروههای افراطی مانند القاعده و داعش فاصله بگیرند. اما متأسفانه، همیشه تنها یک حمله فاصله داریم تا مسیر تاریخ تغییر کند، نکتهای که حتی ۲۵ سال پس از ۱۱ سپتامبر نباید فراموش شود.
بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸، آمریکا یک ائتلاف بینالمللی متشکل از ۸۰ کشور و سازمانهایی مانند اینترپل ایجاد کرد تا عوامل داعش را ردیابی کند، منابع مالی آن را قطع کند، با ایدئولوژیاش مقابله کند و شبکههایش را ریشهکن سازد. این رویکرد موفق بود: بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰، تعداد حملات تروریستی در جهان که بهشدت تحت تأثیر داعش بود نزدیک به ۶۰ درصد کاهش یافت. حملات پیچیدهای که در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ اروپا را لرزاند، مانند پاریس (نوامبر ۲۰۱۵) و بروکسل (مارس ۲۰۱۶)، کاملاً متوقف شد. اما اکنون چنین نیست. از ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۵، با تأثیر حملات حماس به اسرائیل، تعداد حوادث و قربانیان دوباره رو به افزایش گذاشته است. شبکههای جهانی تروریستی در حال بازیابی توان خود هستند.
تنها در ماه گذشته، شاهد کشتار در استرالیا با هدف قرار دادن یهودیان در جشن حنوکا بودیم و در لسآنجلس نیز طرحی برای انفجار بمب در میان جمعیت شب سال نو خنثی شد. هفته گذشته در سوریه، داعش برای نخستین بار از سال ۲۰۱۹ دو سرباز آمریکایی را کشت. آمریکا چند روز بعد با حمله به «بیش از ۷۰ هدف داعش» در سوریه پاسخ داد اقدامی که این پرسش را ایجاد میکند چرا این اهداف زودتر منهدم نشده بودند. رئیس سازمان امنیت داخلی بریتانیا اخیراً تهدید داعش را «بسیار بزرگ» توصیف کرد و مقامهای اتحادیه اروپا نیز گفتند این بار دیگر «برجستهترین تهدید» در کشورهای عضو است.
۷. هوش مصنوعی: انقلاب در راه است
در پکن و واشنگتن، هوش مصنوعی بهعنوان یک رقابت وجودی تلقی میشود رقابتی که اغلب با مسابقه فضایی دوران جنگ سرد مقایسه میشود. در سال ۲۰۲۵، چین با معرفی مدل استدلالی پیشرفته دیپسیک جهان را غافلگیر کرد؛ مدلی که با کسری از هزینه، رقیب مدلهای پیشرو آمریکایی شد. این برنامه بهسرعت به صدر فروشگاه اپل رسید و برای مدتی بازارهای مالی را لرزاند. بازارها بهبود یافتند اما غافلگیری، درس اصلی بود. این رویداد نشان داد که مزیتهای فناورانه بدیهیانگاشتهشده، تا چه اندازه میتوانند بهسرعت از بین بروند.
ایالات متحده تلاش کرده است جایگاه خود را از طریق کنترل صادرات و ایجاد شبکهای رو به گسترش از شرکایی که برای پذیرش هوش مصنوعی به فناوری آمریکا وابستهاند، تقویت کند. دولت ترامپ به دنبال تعمیق این شراکتهاست، اما همزمان پیشنهاد داده برخی محدودیتهای صادراتی حتی در قبال چین کاهش یابد؛ اقدامی که نگرانیهای دوحزبی را برانگیخته و هنوز اجرایی نشده است. در داخل آمریکا نیز محدودیتها در حال افزایش است. ایالات متحده از نظر تولید برق مورد نیاز برای پشتیبانی از شبکه روبهرشد مراکز داده، از چین عقب مانده است؛ آن هم در حالی که تقاضای انرژی بهشدت افزایش یافته. برخی دموکراتها حتی خواستار اعمال محدودیت بر ساخت مراکز داده جدید شدهاند. همانند دوران جنگ سرد، رقابت فناورانه جهانی ممکن است بیش از پیش با فشارهای سیاسی داخلی برخورد کند.