چهارشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۴
تحلیل ویژه

حمایت مشکوک از جاسوسان اسرائیل و آمریکا در آژانس

حمایت مشکوک از جاسوسان اسرائیل و آمریکا در آژانس
اخبار محرمانه - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست در حالی که مدیرکل و بازرسان آژانس علناً به جاسوسان آمریکا و رژیم صهیونیستی ...
  بزرگنمايي:

اخبار محرمانه - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
در حالی که مدیرکل و بازرسان آژانس علناً به جاسوسان آمریکا و رژیم صهیونیستی تبدیل شده‌اند و در تجاوز نظامی اخیر هم جانب اسرائیل و آمریکا را گرفتند، بیانیه‌نویس «جبهه اصلاحات» سنگ آژانس را به سینه زد و ادعا کرد: تعلیق همکاری با آژانس‌، کشور را منزوی‌تر می‌کند.
در بیانیه منتشره به اسم جبهه اصلاحات آمده است: با ابراز نگرانی عمیق از مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی مبنی بر تعلیق همکاری ایران با آژانس و اقدام شتاب‌زده آقای رئیس‌جمهور در ابلاغ آن، اعلام می‌دارد که در شرایط خطیر کنونی، تصمیمات احساسی و بدون ارزیابى دقیق هزینه- فایده، برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم است و نه‌تنها موجب افزایش قدرت بازدارندگی نمی‌شود، بلکه به انزوای بیشتر کشور، تشدید سوءظن، و کاهش احتمال موفقیت در مذاکرات با هدف رفع فوری تحریم‌ها خواهد انجامید.
این مصوبه، در ادامه قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از حقوق ملت ایران» مصوب سال 1399 است؛ قانونی که تجربه چند سال‌ گذشته نشان داده نه‌تنها در مهار تحریم‌ها مؤثر نبوده، بلکه خود به یکی از موانع بزرگ در مسیر لغو تحریم‌ها و بازسازی اعتماد جهانی بدل شده است. این قانون واکنشی و احساسی، و تصمیماتی که مبتنی بر آن اتخاذ شده، تاکنون تبعات خطرناک و پرهزینه‌ای برای کشور داشته است؛ از جمله از بین رفتن روند اعتمادسازی با آژانس، فراهم شدن زمینه برای صدور گزارش‌های منفی و افزایش احتمال فعال‌سازی مکانیسم ماشه که در این صورت تمام تحریم‌های سازمان ملل برمی‌گردد و هیچ‌یک از کشورهای دیگر نمی‌توانند با وتو مانع فعال‌سازی آن شوند.
از سوی دیگر این پرسش به طور جدی وجود دارد که از زمان تصویب این قانون تاکنون، چه دستاوردی حاصل شده است تا بتوان به آن افتخار کرد؟ کاهش فشارهای اقتصادی؟ افزایش ارزش پول ملی و کاهش تورم؟ جذب سرمایه‌گذاری خارجی یا رشد اقتصادی؟ یا انزوای بیشتر و قرار گرفتن ایران در موضع ضعف در برابر فشارهای بین‌المللی؟»
نویسندگان این بیانیه پرغلط، توضیح نداده‌اند که عایدی چند ده همکاری یکطرفه با آژانس، چه چیزی جز لو رفتن دقیق تاسیسات و دانشمندان هسته‌ای و امکان اقدامات خرابکارانه و تروریستی بوده است؟ یا چرا با وجود بازرسی‌های ویژه و استثنایی که در تاریخ آژانس بی‌سابقه است، آژانس اجازه نداشته پرونده ایران را ببندد و به جای اتهام‌افکنی نیابتی، از حقوق تضییع‌شده ایران طبق معاهده ان‌پی‌تی حمایت کند؟
وقاحت نویسندگان بیانیه در این است که یادگاری توافق خسارتبار برجام یعنی مکانیسم ماشه را هم برای اثبات ادعای مهمل خود فاکتور می‌کنند و حال آنکه به خاطر تحمیل همین یک خسارت، باید تحت تعقیب امنیتی و قضائی قرار بگیرند.
آنها در حالی به قانون اقدام متقابل خرده می‌گیرند که دولت متبوع‌شان در ماجرای برجام به مدت دو سال و نه ماه از سوی طرف‌های آمریکایی سر کار گذاشته شده بود و با وجود بازگشت و دو برابر شدن تحریم‌ها، در حال بیگاری دادن و اجرای یکطرفه تعطیلی برنامه هسته‌ای بود! ضمناً دولت برجام و دیگر هیچ، رکورددار بدترین شاخص‌های تورمی و رشد منفی اقتصادی و... بوده است که این هم ننگی برای افراطیون مدعی اصلاحات است.
یادآور می‌شود آمریکا و رژیم صهیونیبستی در حالی به ایران حمله کردند که رافائل گروسی مدیرکل آژانس (مانند برخی از همین مدعیان اصلاحات) ضمن همراهی در عملیات فریب غرب گفته بود: نسبت به مذاکرات آمریکا و ایران خوش‌بین هستم(!)
او حتی حاضر به محکومیت جنایت و ترور داشمندان ما نشد. اما گفت: «نگرانیِ اسرائیل در مورد ایران را درک می‌کنیم»!
باید از بیانیه‌نویسان جبهه اصلاحات که در نقش وکیل مدافع نهاد جاسوسی اسرائیل و آمریکا ظاهر شده‌اند، پرسید: هنگام حمله اسرائیل و آمریکا به یک عضو تحت نظارت آژانس، مدیرکل آژانس کجا بود؟ کنار ایران یا حامی جنایت دو رژیمی که اولی، زیر بار نظارت آژانس نمی‌رود و دومی، تنها استفاده‌کننده از بمب اتمی در دنیا بوده است؟!
قبل از آن، آدرس‌ها و گراهای دقیق تاسیسات هسته‌ای ایران را چه کسانی به دشمن برای بمباران دادند، جز جاسوسان اسرائیل و آمریکا در پوشش بازرسان آژانس؟ چرا هرگاه آمریکا و غرب نیاز به فضاسازی علیه برنامه هسته‌ای ایران داشتند، آژانس به جای اشاره به بازرسی‌های فوق‌العاده و ویژه که سلامت برنامه هسته‌ای ایران را تایید می‌کرد، زبان به اتهام‌پراکنی غیرمستند و سیاسی‌کاری گشود؟
افتضاح آژانس به حدی بالاست که حتی عباس آخوندی وزیر دولت روحانی در نوشته‌ای خطاب یه گروسی اذعان کرد: شما به طرز فریبکارانه‌ای راه را برای تجاوز اسرائیل به ایران هموار کردید، بدانید که ریاکاری هرگز پیروز نمی‌شود. شما هنوز حمله اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران را محکوم نکرده‌اید، با وجود آنکه این حمله آشکارا نقض پیمان NPT است. فراتر از آن، رئیس‌جمهور ایالات‌متحده، برخلاف همین معاهده که آمریکا نیز از امضاکنندگان آن است، مستقیماً ایران را به حمله نظامی به سایت‌های هسته‌ای‌اش تهدید می‌کند و با این حال شما سکوت کرده‌اید.
یادآور می‌شود «اسکات ریتر» افسر سابق اطلاعات نظامی آمریکا و بازرس سابق تسلیحاتی سازمان ملل، اخیراً تاکید کرد: در شرایطی که ایران به تعهداتش پایبند مانده، رافائل گروسی و همکارانش در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با رژیم اسرائیل دیدار می‌کنند. هیچ دلیل منطقی برای ملاقات‌های گروسی با مقام‌های رژیم اسرائیل وجود ندارد، مگر اینکه او در حال همکاری با این رژیم و ایالات‌متحده برای انتقال اطلاعات محرمانه درباره برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران باشد. اطلاعاتی که از مسیر آژانس به دست دشمنان ایران رسیده، به‌وضوح در طراحی حملات زمینی و عملیات ترور علیه دانشمندان هسته‌ای ایران مورد استفاده قرار گرفته است. گروسی دستانش به خون دانشمندان هسته‌ای ایران آلوده است. او نباید دیگر هرگز اجازه ورود به ایران را داشته باشد و هیچ مأموریت بازرسی‌ای به رهبری او نباید پذیرفته شود.
بازار


نظرات شما