اخبار محرمانه - ایران / «مردمدوستی و غیرت دینی؛ دو شرط رهبری دینی» عنوان یادداشت روز در روزنامه ایران به قلم محسن اسماعیلی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
برخی کتابها سرنوشتساز هستند و بیشک «تنبیه ُالاُمَّه و تَنْزیه ُالمِلَّه» نوشته علامه نایینی در تاریخ ایران و تشیع در زمره این گونه کتابهاست. شخصیت بسیار برجسته نویسنده، مکانت رفیع علمی و معنوی، زمان تدوین و انتشار، موضوع و اعتبار و غنای استدلال از جمله دلایل ماندگاری و تأثیرگذاری این کتاب است. او خود در مقدمه کوتاهی انگیزه تألیف این کتاب را بیان کرده است.
از نگاه نایینی تمدن و پیشرفت غرب بعد از رنسانس ناشی از توجه آنها به فقدان مبانی و اصول علمی است. از این رو در صدد رفع جهالت خویش برآمدند که «اُمُّ الامراض» است. به این منظور از کتاب و سنت، بویژه از «فرامین صادره از حضرت شاه ولایت» (نهج البلاغه) درس گرفتند و به آن عمل کردند. در حالی که خود مسلمانان با غفلت از آنچه داشتند پیوسته رو به زوال و انحطاط بودند و با وضع ناهنجار خویش چهره تابان شریعت را تاریک کردند. زمامداران آنان نیز با سوءاستفاده از این وضعیت «کردند آنچه کردند» و ستم و عقبماندگی را به نام اسلام بر مردم روا داشتند، مانند ضحاک و چنگیز عمل کردند و آن را دینداری نامیدند و ممانعت از اداره دلبخواهانه امور مردم و مطالبهگری از آنان را خلاف شرع نمایاندند و خود را مانند خدا آزاد و رها از پاسخگویی شمردند و از چسباندن این ننگ بر دامان پاک دین خودداری نکردند.(1)
ایشان نهضت مشروطیت را آغاز بیداری مسلمانان و کوششی برای خروج از این وضعیت نگرانکننده میدانستند و معتقد بودند: زمامداران ستمگری که بیداری مردم را پایان دوران خوش خود میبینند، با طرح شبههها و پرسشهای مغالطهآمیز در صدد بیاعتبار ساختن نهضت و ادامه استبداد به نام دین هستند و این بدعتی است که نباید در برابر آن ساکت ماند. او نوشته است: «چون به مقتضای حدیث صحیح «إذا ظَهَرَتِ البِدَعُ فی اُمَّتی فَلیظهِرِ العالِمُ عِلمَهُ، فَمَن لَم یفعَل فَعَلَیهِ لَعنَهُ اللّهِ».(2)
سکوت از چنین زندَقه و الحاد و لعْبِ به دینِ مبین(3) و عدمِ انتصار(4) شریعت مقدسه در دفع این ضَیم و ظلمبین(5)، خلاف تکلیف بلکه مساعدت و اعانتی در این ظلم است. لهذا این اقلِّ خُدّامِ شرعِ انور در مقام ادای تکلیف و قیام به این خدمت برآمده، لازم دانست مخالفت این زندقه و الحاد را با ضرورت دین اسلام آشکار سازد... چون وضع رساله(6) برای تنبیه امت به ضروریات شریعت(7) و تنزیه ملت(8) از این زندقه الحاد و بدعت است، لهذا نامش را «تنبیه ُالاُمَّه و تَنْزیه ُالمِلَّه» نهادهایم.(9)» به این ترتیب نام کتاب «بیدارساختن امت اسلام و پیراستن دامان شریعت» از بدعت انتخاب شد.(10)
بازار 
بنابراین مردمدوستی و غیرت دینی، دو سرچشمه اصلی تدوین این کتاب بوده است. رنج نایینی از یک سو ناشی از ستم و عقبماندگیای بود که بر مسلمانان روا داشته میشد و از سوی دیگر، ناشی از اینکه این ستم و عقبماندگی به نام شریعت جعل و تحمیل میگشت. این دو ویژگی ارزشمند، اختصاصی به نایینی نداشت و نباید داشته باشد. ویژگیهای ضروری و لوازم همیشگی روحانیت اصیل بوده و باید باشد. برای همین است که امام خمینی(ره) در پیامی که به «منشور روحانیت» مشهور شد، نوشت: «صدها سال است که روحانیت اسلام تکیهگاه محرومان بوده است. همیشه مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهای بزرگوار سیراب شدهاند. از مجاهدات علمی و فرهنگی آنان که بهحق از جهاتی افضل از دماء شهیدان است که بگذریم، آنان در هر عصری از اعصار برای دفاع از مقدسات دینی و میهنی خود مرارتها و تلخیهایی متحمل شدهاند و همراه با تحمل اسارتها و تبعیدها، زندانها و اذیت و آزارها و زخم زبانها، شهدای گرانقدری را به پیشگاه مقدس حق تقدیم کردهاند. شهدای روحانیت منحصر به شهدای مبارزه و جنگ در ایران نیستند، یقیناً رقم شهدای گمنام حوزهها و روحانیت که در مسیر نشر معارف و احکام الهی به دست مزدوران و نامردمان، غریبانه جان باختهاند زیاد است. در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام اولین کسانی بودهاند که بر تارک جبینشان خون و شهادت نقش بسته است. کدام انقلاب مردمی- اسلامی را سراغ کنیم که در آن، حوزه و روحانیت، پیشکسوت شهادت نبودهاند و بر بالای دار نرفتهاند و اجساد مطهرشان بر سنگفرشهای حوادث خونین به شهادت نایستاده است؟»
رحمت خدا بر شهید آیتالله بهشتی که در تعریف روحانیت معیار میگفت: «روحانی، مرد دنیا و آخرت، هر دو است، برای اینکه اسلام دین دنیا و آخرت، هر دو است. در اسلام دنیا از آخرت جدا نیست و آخرت هم از دنیا جدا نیست. اینجا دار عمل است و آنجا دار جزا. اینجا جای ساختن است و آنجا جای بهرهور شدن، و ساختنی که اینجا داریم فقط نماز و عبادت نیست. البته نماز و عبادت، ستون دین است ولی فقط آن نیست. خدمت به خلق هم هست. روحانیون هر قدر در مناطقشان به مردم بیشتر خدمت کنند، خدمت روحانیتشان را بهتر انجام دادهاند.... روحانیون در نقش خدمت به مردم، بهتر میتوانند پیام اسلام را تبلیغ کنند. روحانیون در آن سالها حمام میساختند، راه میساختند، به بینوایان کمک میکردند، درمانگاه میساختند، غسالخانه میساختند، مدرسه میساختند.»
_____________________________________
(1) تنبیه ُالاُمَّه، ص 35-37: «شنائع عهد ضحاک و چنگیز را تجدید و دینداریاش خواندند و سلب فعالیت مایشاءُ و حاکمیت مایریدُ و عدم مسئولیت عَمّا یفعلُ و نحوُ ذلک از صفات خاصه الهیه عَزَّ اسمُهُ را از جابرین، با اسلامیت منافی شمردند و از آلوده ساختن شرع قویم به چنین لکه ننگ و عار عظیم هیچ پروا» نکردند.
(2)حدیثی از رسول خدا صلىالله علیه و آله است که فرمود: «هرگاه در امّت من بدعتها آشکار شدند، بر دانشمند است که دانش خود را آشکار سازد و هر که این کار را نکند، نفرین خدا بر او باد.»
(3) بیدینی و کفر و بازی گرفتن دین.
(4) یاری نکردن.
(5) ستم و ظلم آشکار.
(6) نوشتن کتاب.
(7) آگاهی مردم از اصول قطعی دین.
(8) ملّت در لغت به معنای دین و شریعت است.
(9) تنبیه ُالاُمَّه، ص 38.
(10) نامهای طولانیتری نیز برای این کتاب نقل شده است. فیرحی، ص 91.