اخبار محرمانه - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روحالله اسلامی-استاد علوم سیاسی دانشگاه فردوسی| پس از تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به خاک ایران و پاسخ موشکی بیسابقه جمهوری اسلامی و همینطور مداخله مستقیم آمریکا، اکنون فضای منطقه در مرحلهای شکننده قرار دارد که میان صلح مسلحانه و بازگشت به جنگ در نوسان است. پاسخ به پرسش «آیا دوباره جنگ میشود؟» نه قطعی است و نه ساده؛ بلکه بستگی به توازن نشانهها، تصمیمات کلان، و شرایط متغیر منطقهای و بینالمللی دارد.
از یک سو، نشانههایی وجود دارد که احتمال ازسرگیری جنگ را تقویت میکند. تحرکات گسترده هوایی و آمادگی لجستیک رژیم صهیونیستی، افزایش تجهیزاتی که با حمایت مستقیم ایالات متحده و اروپا صورت میگیرد، تلاش برای سرکوب محور مقاومت در لبنان، غزه و یمن، و نیز پروژه عادیسازی روابط با سوریه نشان میدهد که تلآویو در پی تثبیت نوعی «بازدارندگی هجومی» است؛ بهویژه که تصور میکند با مختلکردن روند مذاکرات هستهای و ایجاد تصویر ایران بهعنوان تهدید، توانسته است در فضای بینالمللی دست بالا را پیدا کند.
از سوی دیگر، گزارههای پایداری آتشبس نیز بسیار مهماند. توان موشکی دقیق و پرشمار ایران، فاصله جغرافیایی بین دو کشور، ضربه سخت ایران به سامانه گنبد آهنین، توانمندی در پاسخ به حملات سایبری و خرابکاری، و انسجام نظامی و اطلاعاتی، مانع تصمیمگیری شتابزده برای آغاز یک جنگ تمامعیار میشود. همچنین، ایران در صحنه سیاست عمومی دارای ساختاری ترمیمگر، چندلایه و پایدار است که توان جذب شوکها و بازسازی سریع را داراست. از منظر راهبردی، ایران نهتنها از نظر جغرافیای پهناور و عمق استراتژیک در وضعیت برتری قرار دارد، بلکه از پشتیبانی افکار عمومی داخلی برخوردار است. نبود یک آلترناتیو مشروع و مورد پذیرش در سطح بینالمللی برای جایگزینی نظم موجود در ایران، برخلاف کشورهایی چون افغانستان، سوریه، لیبی یا عراق، به تثبیت ساختار قدرت کمک کرده است. همچنین کشورهای همسایه از تقابل آشکار با ایران پرهیز دارند و این به معنای مزیت ژئوپلیتیک ایران است. بااینحال، نباید از نقشههای فرسایشی دشمنان غافل بود. افزایش فشارهای اقتصادی از سوی آمریکا، تحرکات خرابکارانه و تروریستی در داخل، و پروژههای رسانهای برای تخریب روحیه ملی، از جمله راهبردهای جنگ ترکیبی علیه ایران است. در چنین شرایطی، تداوم آتشبس و ترک مخاصمه تنها در صورتی میسر خواهد بود که سه محور اصلی حفظ شود:
1. مذاکرات منطقهای و بینالمللی بهدرستی هدایت و بازنمایی شود،
2. بازسازی توان نظامی و پاسخگویی به تهدیدهای نامتقارن ادامه یابد،
3. افکار عمومی و روحیه شهروندان در بالاترین سطح از انسجام ملی حفظ شود.
در شرایط بحرانی، آمادگی نظامی باید در حداکثر حالت ممکن باقی بماند، اما روزمرگی شهروندان نباید مختل شود. برعکس، آنچه دشمن به دنبال آن است، ایجاد بیثباتی اجتماعی، ناامیدی روانی، و تحلیل رفتن سرمایه اجتماعی است. راهبرد ملی باید بر حفظ آرامش در سطح عمومی و حفظ هوشیاری در سطح حاکمیتی متمرکز شود.
در مجموع، اگرچه نشانههایی از افزایش تنش و احتمال درگیریهای محدود وجود دارد، اما توازن استراتژیک، بازدارندگی متقابل، و قدرت بازیگری فعال ایران در صحنه منطقهای و جهانی، احتمال جنگ تمامعیار را در کوتاهمدت کاهش میدهد. در این میان، آنچه تعیینکننده است، نهفقط آرایش نظامی، بلکه تصمیم نهایی نخبگان سیاسی در تهران، تلآویو و واشنگتن است؛ تصمیمی که بیش از آنکه مبتنی بر احساسات باشد، بر منطق هزینه - فایده جنگ یا صلح استوار خواهد بود. هزینههای امنیتی ایران برای صلح خاورمیانه بقای کشور را به مخاطره انداخته است و نیاز به تجدیدنظر اساسی در راهبردها ضروری است. ایران باید هوشیار، منسجم و آماده بماند؛ زیرا در جهانِ نامطمئن امروز، صلح نیز نیازمند قدرت است. باید نقشه دشمن را حدس زد، پیچیده رفتار کرد، اصل را بر صیانت جان و مال شهروندان و حفظ تمامیت ارضی و حفظ زیرساختها گذاشت و با خرد هوشمندانه خطر کنونی را مدیریت کرد.
بازار ![]()