اخبار محرمانه
هدف کوتاه مدت دولت باید کنترل نرخ ارز باشد
چهارشنبه 21 مهر 1400 - 21:29:12
اخبار محرمانه - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روی کار آمدن دولت سیزدهم با آشفتگی در نرخ اقلام اساسی موردنیاز مردم، همزمان بود. به بیانی می‌شود گرانی‌های کنونی را میراث بد دولت پیشین برای دولت فعلی و مردم دانست. سیدابراهیم رئیسی که پیش از رسیدن به پاستور رسیدگی به معیشت مردم را یکی از کانونی‌ترین شعارهای خود قرار داد، چندی پیش تورم و گرانی را خط قرمز دولتش ابراز کرد. با وجود این، هنوز اقدام عملی ملموسی از طرف تیم اقتصادی دولت برای بهبود وضعیت شاهد نبوده‌ایم.
برای بررسی وضعیت اقتصادی کشور و آینده بازار، به سراغ دکتر مجید شاکری رفتیم. این کارشناس اقتصادی معتقد است که کنترل گرانی‌ها بدون کنترل نرخ ارز ناممکن است. شاکری درباره تیم اقتصادی دولت قائل به اشتراکات و افتراقاتی است اما در مجموع معتقد است که گذر زمان باعث همگرایی بیشتر این تیم خواهد شد. در ادامه مشروح گفت‌و‌گوی «صبح‌نو» با دکتر مجید شاکری را از نظر خواهید گذراند.
آقای شاکری! به نظر شما آیا دکترین خاصی بر تیم اقتصادی دولت سیزدهم حاکم است و این تیم، از مدل خاصی پیروی می‌کند؟
 از دو لحاظ جواب من منفی است؛ اول اینکه نوع ترکیب اقتصادی دولت ناهمگن است و دوم از جهت وعده‌هایی که داده می‌شود؛ مثلا وعده کاهش تورم با وعده ساختن یک‌میلیون مسکن مبتنی بر تسهیلات بانکی یا با پس نگرفتن لایحه رتبه‌بندی معلمان، همسویی و هم‌راستایی ندارد. از این دو منظر، دکترین شاملی را در دولت نمی‌بینم.باوجوداین بدبینی اولیه، وقتی محتوای کارهای انجام‌شده را می‌بینیم درمی‌یابیم که یک همگرایی نسبی وجود دارد یا به بیان صحیح‌تر، تیم اقتصادی دولت دارد به سمت همگرایی حرکت می‌کند. 
نشانه‌های حرکت به‌سمت همگرایی از نگاه شما چیست؟
 وقتی رویکرد غالب در اظهارنظرها، مدیریت فعال‌تر در حوزه ترازنامه سیستم بانکی اعم از کنترل کیفی و کنترل کمی -در کلیت حاکمیت و نه صرفا بانک مرکزی- است، همین در نوع خود نشان‌دهنده همگرایی است. یا شاهد هستیم که وجوه متضاد کلمات و اظهاراتی که مطرح می‌شود، تدریجا درحال کم‌شدن است. این‌ها نشانه‌های خوبی است اما چون فرصت تغییر دولت‌ها و عاملیت‌ها محدود است، علنا سه، چهارماه ابتدایی [دولت] ازدست‌رفته تلقی می‌شود.
بنابراین برای جمع‌بندی این بخش باید گفت که ایده‌ها و افکار صادرشده از افراد [تیم اقتصادی دولت] با همدیگر همخوانی ندارد اما به‌خاطر اراده جدی برای مواجهه با واقعیت خطیری که در مقابل ما قرار دارد، نشانه‌هایی از همگرایی دیده می‌شود. باوجوداین‌، صرف زمان برای رسیدن به همگرایی باعث شده که عملا نتوانیم روی سه،‌چهار ماه ابتدایی دولت حساب باز کنیم. درحالی‌که در این سه،‌چهار ماه، فرصت‌های ناشی از تغییرات عاملیت سیاسی را داشتیم که متاسفانه از آن‌ها استفاده نکردیم. 
به نظر شما، هدف‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت دولت سیزدهم، در حوزه اقتصادی باید چه باشد؟
 هدف‌گذاری کوتاه‌مدت، کنترل نرخ ارز است. ضمن اینکه کنترل تورم مهم‌ترین مساله در شرایط کنونی است اما دسترسی به دریچه کنترل تورم، درواقع کنترل نرخ ارز است. مابین اینکه شما بتوانید نرخ ارز را کنترل و بحث کنید که این نرخ را در کریدور بالاتر یا پایین‌تری بچرخانید و اینکه شما اصلا نتوانید این نرخ را کنترل کنید، تفاوت وجود دارد؛ سوال ما معطوف به مورد دوم است، نه مورد اول.
با توجه به موضوع تحریم‌ها، ما می‌توانیم به‌عنوان یک برنامه فعال نرخ ارز را کنترل کنیم. بسیار مهم است که روش نگهداشت ذخایر خارجی بانک مرکزی را تغییر بدهیم و متناسب با آن، تجارت خارجی خود را هم تغییر بدهیم. برای یک کشور معمولی، صحبت از تغییر شکل تجارت خارجی بسیار سخت است چون تجارت خارجی مثل فرش، رج‌به‌رج بافته می‌شود اما درباره ایران چون آیتم‌های اصلی واردات و صادرات [به‌لحاظ تعداد نه رقم] بسیار محدود هستند، به نظر می‌رسد که این هدف‌گذاری(کنترل نرخ ارز) می‌تواند به‌عنوان هدف‌گذاری اولیه مطرح باشد و در طول دوره چندماهه، به آن دست یافت. 
هدف‌گذاری بلندمدت چطور؟
 هدف‌گذاری بلندمدت، قطعا تامین مالی توسعه است. مهم‌ترین مساله کشور در شرایط فعلی، بازگشت به ریل توسعه است. تشکیل سرمایه ثابت ایران، تقریبا 10سال است که منفی و از سال1398 به بعد، کمتر از استهلاک است و موجودی سرمایه‌مان در حال کاهش است. برای اینکه نشان بدهم که این عدد(تشکیل سرمایه ثابت) چقدر مهم است، وضعیت فعلی را می‌شود صرفا با اتفاقات سال آخر جنگ مقایسه کرد.
 یعنی علنا ما در یک جنگ اقتصادی تمام‌عیار به سر می‌بریم.
 بله. منفی شدن تشکیل سرمایه ثابت در ایران بسیار طولانی شده که در نوع اثرات اجتماعی زیادی ایجاد کرده است. نقطه‌ضعف ما، نه تحریم شدن بلکه نحوه مواجهه با تحریم است. اینکه تحریم‌ها اینقدر طولانی شده، به این خاطر است که نتوانسته‌ایم در برابر آن به‌خوبی واکنش نشان بدهیم. 
با توجه به اینکه از «کنترل نرخ ارز» به‌عنوان هدف‌گذاری کوتاه‌مدت دولت نام بردید و کنترل تورم را نیز منوط و وابسته به آن دانستید، بنابراین به نظر شما گرانی‌های افسارگسیخته حاکم نیز معلول بالابودن نرخ ارز است؟ 
دقیقا. ما در یک دوره‌ای افزایش نرخ ارز تا 28هزار تومان را داشتیم و بعد، دوره‌ای افزایش نرخ تورم داریم چون برای کنترل نرخ ارز، ناچارند واردات را محدود کنند. برای مهار گرانی‌ها باید نرخ ارز کنترل شود. ایرانی‌ها معمولا به‌صورت پیشینی این گزاره را مطرح می‌کنند که «ما که نمی‌توانیم نرخ ارز را کاری کنیم»؛ این گزاره کاملا اشتباه است چون ما تقریبا از هیچ‌کدام از ابزارهای خود برای کنترل نرخ ارز استفاده نمی‌کنیم. 
معمولا اینگونه است که وقتی نرخ ارز بالا می‌رود، قیمت‌ها همسو بالا می‌رود اما وقتی نرخ ارز پایین می‌آید، قیمت‌ها متعاقبا پایین نمی‌آید.
 طبیعی است؛ چون شما در یک دوره زمانی با یک نرخ ارز واردات انجام داده‌اید و [آن نرخ] چرخه خاص خود را گردانده و به‌عنوان لنگر تورم عمل کرده است؛ بدیهی است که قیمت‌ها [در موقع کاهش نرخ ارز] با چسبندگی مواجه می‌شود؛ بنابراین یک دور تجاری کامل باید بگذرد تا اثر [کاهش] نرخ ارز خود را در [کاهش] قیمت‌ها نشان بدهد. 
به‌عنوان بحث پایانی؛ اختلافات و اشتراکات تیم اقتصادی دولت از نظر شما چیست؟ 
اشتراکات تیم این است که مثلا درباره اولویت مالیات یا نحوه کنترل سیستم بانکی، هم‌نظر هستند و اظهارنظرهای مشترکی از این تیم می‌شنویم. اما مثلا درباره اینکه اولویت آتی کشور باید توسعه نرم‌افزاری باشد یا توسعه سخت‌افزاری، هم‌نظری وجود ندارد و صحبت‌های مختلفی می‌شنویم. یا مثلا درباره ابعاد اقتصادی پرونده‌های اصلی سیاست خارجی، هنوز نمی‌دانیم که چه نوع دیدگاهی روی میز تیم اقتصادی دولت قرار دارد. با توجه به این فضا، من منتظر گذشت زمان هستم چون گذر زمان به هماهنگی تیم اقتصادی کمک می‌کند اما به‌هرحال عنصر زمان و نحوه بهره‌برداری از آن، مهم است. 
دلار به چه سمتی می‌رود؟
 اصلا نمی‌دانم. می‌توانیم درباره تعداد متغیرهای موثر روی نرخ ارز صحبت کنیم اما حتی از سرنوشت این متغیرها هم خبر نداریم. بااین‌حال، یک کلان موضوعی که بر همه این‌ها(متغیرها) سایه می‌افکند و در ایران درباره اثر آن کمتر صحبت می‌شود، موضوع تورم بعد از کروناست. ما به‌عنوان فروشنده انرژی، از یک طرف «خالص برندگی» داریم اما به‌عنوان کشور واردکننده کالاهای اساسی، گرفتاری‌های دیگری داریم که باید به‌سرعت حل‌شان کنیم.
‌اشتراکات تیم اقتصادی دولت این است که مثلا درباره اولویت مالیات یا نحوه کنترل سیستم بانکی، هم‌نظر هستند و اظهارنظرهای مشترکی از این تیم می‌شنویم اما مثلا درباره اینکه اولویت آتی کشور باید توسعه نرم‌افزاری باشد یا توسعه سخت‌افزاری، هم‌نظری وجود ندارد و صحبت‌های مختلفی می‌شنویم

http://www.SecretNews.ir/fa/News/632738/هدف-کوتاه-مدت-دولت-باید-کنترل-نرخ-ارز-باشد
بستن   چاپ