اخبار محرمانه
جبهه اصلاح طلبان؛ فرزندان علیه پدران
دوشنبه 7 تير 1400 - 01:45:42
اخبار محرمانه - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
انتخابات 1400 نه فقط تکلیف رییس جمهور را مشخص کرد که شکاف بزرگی را در اصلاحات عیان کرد. شکافی که هیچ گاه به این اندازه علنی نشده بود و در انتخابات ریاست جمهوری بود که بیش از هر زمان دیگری رخ نمایان کرد. یک سوی این شکاف، بهزاد نبوی معروف به چریک پیر بود که به‌عنوان رییس ناسا طرفدار رای به همتی بود و در کنار کارگزاران از رای دادن حمایت می کرد. طنز تلخ روزگار اما ایستادن امثال حجاریان و تاج زاده و به ویژه اتحاد ملت مقابل بهزاد بود. شعله این شکاف از مجاهدین انقلاب اسلامی برخاست. فرزندان بهزاد مقابل او ایستادند و این بار از رای دادن کناره گرفتند. استعفای علوی تبار خود شاید پایان این شکاف و آغاز شکاف های جدید است. بهزاد تنها محسن آرمین و سلامتی را کنار خود می بیند و برای اولین بار فرزندان رادیکال را مقابل خود می بیند.
استعفای یکی از چهره‌های حقیقی عضو نهاد اجماع‌ساز اصلاحات، باعث شد تا بحث و گمانه‌ها درباره سرنوشت این نهاد بر سر زبان‌ها بیفتد؛ نهادی که در بهمن‌ماه سال گذشته با هدف ایجاد اجماع میان اصلاح‌طلبان بر سر یک نامزد واحد انتخابات ریاست‌جمهوری، شکل گرفت و حالا پس از پایان انتخابات این سوال مطرح است که آیا کارکرد این نهاد مانند شورای عالی سیاست‌گذاری برای ادوار آینده انتخابات‌ تمدید می‌شود یا باید زودتر از آنچه انتظار داشتیم، شاهد فروپاشی آن باشیم. چندی پیش علیرضا علوی‌تبار، یکی از اعضای حقیقی عضو در نهاد اجماع‌ساز اصلاحات طی نامه‌ای به بهزاد نبوی، رییس این نهاد، از مقام خود استعفا داد.
 این اقدام باعث شد تا حرف و حدیث و گمانه درباره آینده نهاد انتخاباتی اصلاح‌طلبان بالا بگیرد. همین دیروز بود که روزنامه اصلاح‌طلب شرق در گزارشی به موضوع سرنوشت نهاد اجماع‌ساز اصلاحات یا همان جبهه اصلاحات ایران پرداخت.
«شرق» در بخشی از این گزارش با تاکید بر اینکه «تکلیف نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان که برای انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 تشکیل شده بود، وضعیتی نامعلوم دارد؛ اینکه قرار است ادامه داشته باشد یا آنکه با توجه به نتیجه انتخابات به پایان خود رسیده است»، نوشت: یک مانع اساسی بر سر راه ادامه فعالیت تشکیلاتی اصلاح‌طلبان دیده می‌شود؛ اینکه جبهه اصلاحات یا به تعبیری نهاد اجماع‌ساز قرار است با چه استراتژی خاص سیاسی احزاب اصلاح‌طلب را دور هم جمع کند؟ و اصلا قرار است اصلاح‌طلبان در شرایطی که دیگر در عالم سیاست رسمی جایی ندارند، چه کار کنند؟ 
«شرق» در ادامه گزارش خود به دو مسیری که نهاد اجماع‌ساز اصلاحات ناگزیر از طی طریق آن است، پرداخت و تصریح کرد: یک نگاه این است که اصلاح‌طلبان باید برای انتخابات‌های آینده مانند انتخابات مجلس در سال1402 فعالیت کنند که چنین نگاهی محل تردید است؛ زیرا اصلاح‌طلبان فقط ازسوی سیستم رانده نشده‌اند، بلکه پایگاه اجتماعی خاصی با آن‌ها همراه نیست که در انتخابات مجلس، ریاست‌جمهوری یا شوراها با آن‌ها همراه شود و حال وجود یا نبود نهاد تشکیلاتی در وضعیت نارضایتی عمومی، آن‌هم حالا که تا اولین انتخابات، یعنی مجلس، زمان زیادی باقی مانده است، چندان موضوعیت ندارد. شرق با اشاره به بازگشت جریان اصلاحات به جامعه به‌عنوان مسیر دوم اصلاح‌طلبان در آینده، اضافه کرد: نگاه دوم بازگشت به جامعه است؛ به این معنی که اصلاح‌طلبان برخلاف رویه سال‌های اخیرشان باید به گفتمان مشترکی با بخش‌های مختلف جامعه دست یابند؛ به این معنا که اگر اکنون مشکلات عمده کشور حول اقتصاد می‌چرخد و نارضایتی‌ها هم بیشتر از سوی طبقات فرودست ابراز می‌شود، قرار است با این طبقه به چه فهم مشترکی برسند. «شرق» درباره موانع بازگشت اصلاح‌طلبان به جامعه نیز تاکید کرد: از سوی دیگر، اگر زمانی طبقه متوسط و نخبگان دانشگاهی مهم‌ترین حامیان اصلاح‌طلبان محسوب می‌شدند، آیا نسبت آن‌ها با اصلاح‌طلبان، همان نسبتی است که در میانه دهه70 برقرار بود؟ اگر نه، چه راهی برای قانع‌کردن آن‌ها به اینکه هنوز اصلاحات راه‌حل برطرف‌کردن مشکلات است، وجود دارد؟ از طرفی اصلا قرار است گفتمان اصلاحات چه باشد؟ و آن‌ها چه تعریفی از خود به جامعه ارائه می‌دهند؟
گزارش شرق، به‌وضوح از سردرگمی و بلاتکلیفی اصلاح‌طلبان نسبت‌به تعیین تکلیف نهاد اجماع‌ساز حکایت دارد. این بلاتکلیفی در اظهارنظر اخیر حسین مرعشی، نایب‌رییس نهاد اجماع‌ساز نیز وجود داشت. مرعشی چندی پیش در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین در پاسخ به سوالی درباره سرنوشت جبهه اصلاح‌طلبان ایران و مساله تداوم فعالیت آن بعد از انتخابات و در آینده تاکید کرد: «قرارمان در این جبهه پیش از این بر مبنای ادامه کار بود اما باید باز هم در این رابطه بحث کنیم و بعد تصمیم بگیریم».
 اصلاح‌طلبان در میانه تمدید یا قطع فعالیت‌های نهاد اجماع‌ساز مانده‌اند. آن‌ها نمی‌دانند برای انتخابات مجلس دوازدهم باید خود را آماده کنند یا اینکه به سیاق نیمه اول دهه70، چند سالی به جامعه بازگردند و در نظریه‌ها و رویکردهای خود بازنگری به عمل آورند و سپس با قدرت به صحنه بازگردند؛ همان کاری که در انتخابات سال76 انجام دادند. در هر دو مورد، اصلاح‌طلبان با اما و اگرهای زیادی روبه‌رو خواهند شد؛ اول اینکه اگر بخواهند با هدف تصرف مجدد قدرت فعال شوند، این فعالیت به پشتوانه کدام سبد رأی خواهد بود؟ اصلاح‌طلبان از پس از سال92 و با فتح سنگر به سنگر دولت و سپس مجلس، در قدرت فریز شدند و همین انجماد، آن‌ها را از سیر و روند مطالبات و خواسته‌های اجتماعی دور نگاه داشت و همین بیگانگی، به‌طرز فاحشی باعث ریزش تدریجی پایگاه اجتماعی آن‌ها شد که اوج آن در انتخابات1400 مشهود بود. اصلاح‌طلبان در شرایطی که بخواهند مسیر دوم یعنی بازگشت به جامعه را در پیش بگیرند، باید معلوم کنند که منظور آن‌ها از مفهوم اصلاحات چیست و بالاتر از آن برای اصلاح امور چه برنامه‌های عملی و شدنی در چنته دارند؟ همانطورکه تاکید شد انتخاب هر کدام از این دو مسیر (تلاش برای کسب مجدد قدرت یا بازگشت موقت به جامعه) موانع زیادی برای اصلاح‌طلبان در پی خواهد داشت و همین موانع به‌نوعی ادامه کار نهاد اجماع‌ساز اصلاحات را با سختی مواجه خواهد کرد.
بی‌عملی حاکم بر جریان اصلاحات
 با اینکه اصلاح‌طلبان تلاش داشتند تمام بار شکست سنگین خود در انتخابات ریاست‌جمهوری را به دوش نهادهای مربوط به انتخابات بگذارند اما نمی‌توانند از پاسخ به این سوال فرار کنند که نتیجه انتخابات شورای شهر در کلان‌شهرهایی که اصلاح‌طلبان در معرفی نامزد با بسط‌ ید مواجه بودند، چه شد؟ آیا جز این است که اصلاح‌طلبان در انتخابات شورای شهر کلان‌شهرهایی مثل تهران، مشهد و اصفهان هم با بداقبالی مواجه شدند و نتیجه را به رقیب اصولگرای خود واگذار کردند؟ بنابراین اصلاح‌طلبان پیش و بیش از حمله به شورای نگهبان یا روند احراز صلاحیت‌ها باید یک سوزن هم به خود بزنند که چرا در شوراها نتیجه لازم را نگرفتند. شکست سنگین اصلاح‌طلبان در شوراها نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان قبل از دورخیز برای تسخیر مجدد قدرت، باید سنگ‌های خود را با مخاطبان اجتماعی خود وابکنند و به آن‌ها بگویند که طرح و ایده کلان‌شان برای آبادی کشور چیست و اصلا برای چه هستند و بودن‌شان در سپهر سیاسی ایران، بهر چه چیز است. اصلاح‌طلبان اما چون می‌دانند پاسخ به سوال‌های مزبور سخت است و به صبر و حوصله زیادی نیاز دارد و درعین‌حال ادعاهای آن‌ها درباره نهادهای نظارتی را مخدوش می‌کند، فعلا از «خودانتقادی» طفره رفته‌ و ترجیح داده‌اند سکوت پیشه کنند.
با آگاهی از اینکه رسیدن اصلاحات به قدرت امری سخت به حساب می‌آید (با توجه به بر باد رفتن سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان) و از طرفی، خود اصلاح‌طلبان هم تصمیم قاطعی برای خودانتقادی، بازگشت صادقانه به جامعه و پر کردن چاله‌های تئوریک و عملی خود ندارند، باید حدس زد که نهاد اجماع‌ساز اصلاحات در آینده نزدیک دچار فروپاشی شده و به شورایعالی سیاست‌گذاری ثانی بدل خواهد شد.
راهی جز فروپاشی ناسا نیست
 بهمن‌ماه سال1399 بود که 31نفر به نمایندگی از تشکل‌ها و احزاب اصلاح‌طلب به اضافه 15عضو حقیقی به‌عنوان شخصیت‌های فراحزبی، مجموعا نهادی با عنوان «اجماع‌ساز اصلاحات» را که بعدا نام «جبهه اصلاحات ایران» به خود گرفت شکل دادند که هدف اصلی آن ایجاد اجماع بر سر یک نامزد واحد در انتخابات ریاست‌جمهوری1400 بود. در ابتدای تشکیل نهاد اجماع‌ساز اصلاحات، بسیاری از نیروهای اصلاح‌طلب همچون رسول منتجب‌نیا، مصطفی کواکبیان و سیدهادی خامنه‌ای ساختار این نهاد را تکرار شورایعالی سیاست‌گذاری به شمار می‌آوردند و معتقد بودند با توجه به بالابودن وزن افراد حقیقی و تفوق آن‌ها بر اعضای حقوقی (نمایندگان احزاب)، بار دیگر شاهد تراژدی اضمحلال شورایعالی خواهیم شد. چیزی که در عمل اتفاق افتاد تقریبا برآمده از همین نگرانی فعالان اصلاح‌طلب بود؛ چون پس از اینکه نهاد اجماع‌ساز رسما اعلام کرد از هیچ چهره‌ای در انتخابات1400 حمایت نمی‌کند، حسین مرعشی به‌عنوان یکی از اعضای حقیقی نهاد توانست با اعمال لابی، نمایندگان احزاب را گرد هم آورد و با اعلام انشعاب، از کاندیداتوری همتی حمایت کند. پس با توجه به عیب ساختاری نهاد اجماع‌ساز که تکرار عیب ساختاری شورایعالی سیاست‌گذاری است و نیز با توجه به اینکه هدف و غایت این نهاد صرفا تلاش برای پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری1400 و کسب قدرت بود، وجود و حضور این نهاد دیگر سالبه به انتفاع موضوع شده و زین پس بهانه‌ای برای ادامه فعالیت‌های آن نیست. بنابر هدف قدرت‌محور نهاد اجماع‌ساز اصلاحات، طبیعی است که نهاد مزبور برنامه مدون و از پیش طراحی‌شده‌ای برای ارتباط با جامعه و بازسازی اعتبار اصلاحات نداشته باشد و بنابراین در این حوزه نیز، کاری از اصلاح‌طلبان بر نخواهد آمد.

http://www.SecretNews.ir/fa/News/569487/جبهه-اصلاح-طلبان؛-فرزندان-علیه-پدران
بستن   چاپ