وقت تغییر؛ ارزیابی اندیشکده آمریکایی از رابطه واشنگتن و اردن
چهارشنبه 1 ارديبهشت 1400 - 22:51:47
|
|
اخبار محرمانه - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست ریسپانسیپل استیت کرافت/ اردن چند هفتهای است که درگیر فتنه در کاخ سلطنتی شده است. این فتنه زمانی آغاز شد که رژیم خودکامه این کشور نزدیک به 24 تن از مقامات را به جرم مشارکت در طراحی کودتا بازداشت کرد. حکومت اردن در قالب یک عملیات امنیتی به شاهزاده حمزه، برادر نانتی ملک عبدالله دوم پادشاه کشور دستور داد به انتقاد از دولت و دیدار با رهبران طایفهها پایان دهد. تنها یک روز بعد حمزه، نامه بیعت و وفاداری خود را امضا کرد و روز دوشنبه مقامات اعلام کردند کل ماجرا یک سوءتفاهم بوده است. با اینکه دولت اردن هرگونه صحبت در خصوص این مساله را در رسانهها ممنوع کرده اما اردنیها بیتوجه به آن مشغول گمانهزنی در خصوص بحران ناگهانی در دربار کشور خود هستند. برخی نگران اختلافات داخلی میان اعضای خاندان سلطنتی هاشمی هستند به ویژه با توجه به اینکه بازداشتیهای این غائله حق صحبت در مورد آن را ندارند. برخی احتمال میدهند سرکوب مقامات صرفا با هدف انحراف افکار عمومی از اعتراضات انجام شده باشد. اعتراضات به ویژه در میان جوامع طایفهای ناراضی که حامیان سنتی خاندان سلطنت محسوب میشدند به امری عادی تبدیل شده است. اکنون آشفتگی اقتصادی، فساد گسترده و عدم پایبندی حکومت به وعده دموکراسی باعث شده آتش این اعتراضات شعلهور شود. با این حال یک عامل مهم دیگر نیز در این بحران تاثیرگذار است. سرکوبگری اردن حاصل وابستگی شدید این کشور به امریکا و کمکها و تسلیحات ایالات متحده است. واشنگتن همواره بدون انتقاد از خاندان پادشاهی اردن از رهبران طرفدار غرب در این کشور حمایت کرده است. در طول این بحران، هم جو بایدن، رییسجمهور و هم آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا شخصا با ملک عبدالله صحبت کردند و بر «رهبری باثبات» در اردن که شریک راهبردی و حیاتی امریکاست، تاکید کردند. البته در این مکالمات هیچ صحبتی از تعهد امان به وعدههای خود مبنی بر برقراری دموکراسی و گسترش حقوق بشر نشد. با این وجود این همان رفتاری است که امریکا همواره در برابر اردن از خود نشان داده است؛ کشوری که ثباتش برای امریکا یک اولویت ژئوپلیتیکی است. امریکا هرگز علنا از ملک عبدالله به خاطر سانسور و بازداشت گسترده مخالفان حکومت اردن انتقاد نکرده است. اما اکنون وقت آن رسیده که امریکا سیاستش را تغییر بدهد. دولت بایدن در اوایل کار خود به درستی وعده داد به سوءاستفادههای دیکتاتورمآبانه و ماجراجوییهای منطقهای عربستان سعودی در روابط با ریاض بازنگری میکند. با این حال اردن نسبت به دیگر متحدان امریکا در خاورمیانه از همه به خطر واقعی نزدیکتر است و البته امریکا نیز در مورد اردن بیشترین اهرم فشار را در اختیار دارد. با این حال امریکا در بازنگری روابط خود با اردن باید به این نکته توجه کند که این کشور ستون استراتژی منطقهای امریکا محسوب میشود. با توجه به این مساله قطعا تغییر در سیاست خارجی امریکا با مقاومت روبهرو میشود. در جریان جنگ سرد، اردن یکی از کشورهایی بود که در تقابل میان امریکا و شوروی در برابر کمونیسم ایستاد. پس از پایان جنگ سرد، این کشور با اسراییل توافق صلح امضا کرد و به امریکا کمک کرد، عصر جدیدی از سلطه خود بر منطقه را آغاز و تثبیت کند. در دوران حکومت ملک عبدالله، اردن به حمله سال 2003 امریکا به عراق کمک کرد و در مبارزه ائتلاف بینالمللی علیه داعش نیز نقش مهمی ایفا کرد. در منازعه اسراییل و فلسطین نیز اردن همچنان یکی از کشورهای خط مقدم محسوب میشود. یکی از دلایل آن این است که اکثریت جمعیت آن فلسطینیالاصل هستند. پیمان دفاعی اخیر با امریکا نیز نشان داد، جنگهای آینده امریکا در خاورمیانه حول محور اردن خواهد چرخید. از زمان به قدرت رسیدن ملک عبدالله در سال 1999 واشنگتن به خواسته منتقدان مبنی بر تجدید نظر در رفتار خود با اردن اهمیت چندانی نداده است. بخشی از مقاومت اولیه به خاطر ترس از این مساله بود که کاهش حمایت امریکا منجر به تضعیف پادشاهی اردن و فراهم شدن مقدمات سقوط آن شود. اما درست بر خلاف این تصور، تقویت رویکرد کنونی رژیم اردن مبنی بر سرکوب مخالفتهای داخلی تنها باعث گسترش نارضایتی عمومی شده است. همدستی با این سرکوب، یعنی کاری که دولت بایدن تاکنون انجام داده، باعث میشود اردن بیشتر در معرض بیثباتی قرار گیرد. در حال حاضر وضعیت اردن نسبت به سالهای پیش از بهار عربی 2011 و 2012 که 6600 تظاهرات اعتراضی برگزار شد، بدتر شده است. امروز اقتصاد این کشور پسرفت داشته و ویروس کرونا اندک رشد موجود در اردن را نیز از بین برده است. اکنون نرخ بیکاری به 25 درصد افزایش یافته است. در سالیان اخیر نارضایتی و مخالفت با رژیم در میان قبایل وفادار به پادشاه به شدت افزایش یافته و به نقطه انفجار رسیده است. اعتراضات به بخش لاینفکی از زندگی عمومی مردم تبدیل شده است. حتی اندیشکدههای محافظهکار واشنگتن نیز که مدتها به ستایش حاکمان هاشمی میپرداختند اکنون پذیرفتهاند که وضعیت حال حاضر غیرقابل تحمل است. با این حال خاندان سلطنتی به جز سرکوب مداوم و وعدههای پوشالی اصلاحات هیچ پاسخی به این اعتراضات نداده است. جوانان اردنی در شبکههای اجتماعی مثل کلابهاوس جسورانه و به شیوههای ممنوع از ملک عبدالله انتقاد میکنند. هر چند وقت یک بار یک مورد رسوایی افشا میشود و بیکفایتی حکومت باعث افزایش خشم عمومی میگردد. برای مثال در ماه فوریه، دو وزیر پس از نقض مقررات کرونا مجبور به استعفا شدند. در ماه مارس،کمبود کپسول اکسیژن در یک بیمارستان منجر به مرگ 6 بیمار کرونایی شد. در واقع افتضاحی که در بیمارستان رخ داد یکی از عوامل اوج گرفتن اعتراضات کنونی بوده است؛ در آن زمان بازدید شاهزاده حمزه از خانوادههای درگذشتگان با استقبال گرم افکار عمومی روبهرو شد اما چنین استقبالی از ملک عبدالله نشد. نکته دوم این است که امریکا بیش از 60 سال حامی اردن بوده و اکنون تغییر این سیاست بسیار دشوار است. با این حال بازنگری در روابط میان دو کشور نه با هدف انقلاب یکشبه بلکه به امید حرکت تدریجی رژیم به سمت سیاستهای سازندهتر است. دولت بایدن میتواند با تغییر سیاست خود در قبال اردن به تعهدات خود در قبال خاورمیانه عمل کند. برای این کار چند گزینه پیش روی خود میبیند. یکی این است که ادامه کمکهای مالی هنگفت خود را که در 5 سال گذشته به طور میانگین 5/1 میلیارد دلار بوده به انجام اصلاحات جدی از جمله توقف سرکوب سیاسی و مقابله با فساد منوط کند. گزینه دیگر این است که رژیم اردن را قانع کند اصلاحات دموکراتیک انجام دهد. در ژوئن 2011 با اوج گرفتن بهار عربی، ملک عبدالله در سخنرانی آتشینی اعلام کرد اردن را به یک پادشاهی مشروطه واقعی تبدیل میکند. آن پیشنهاد امیدها برای تغییر را در سرتاسر کشور بالا برد اما از آن زمان تاکنون پیشرفت خاصی حاصل نشده است و نظام پادشاهی و دستگاه امنیتی آن همچنان با مشت آهنین حکومت میکنند. ترجمه هدیه عابدی
http://www.SecretNews.ir/fa/News/527324/وقت-تغییر؛-ارزیابی-اندیشکده-آمریکایی-از-رابطه-واشنگتن-و-اردن
|