اخبار محرمانه - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
فاطمه بریمانی| در سالهای اخیر ترکیه با اقدامات و سیاستهایی که در پیش گرفت، خود را بهعنوان بازیگری «زیادهطلب» مشهور کرده. این بازیگر منطقهای با توجه به بروز التهابات در منطقه تلاش کرده از زخمهای موجود برای دخالت و بهرهبرداری حداکثری به زیان دیگر بازیگران و کشورهای منطقه استفاده کند. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در سفر اخیر خود به عراق که پس از 13 سال صورت گرفت، نشان داد «پاشنه در» در سیاست آنکارا همچنان به سیاق گذشته میچرخد. برخی تحلیلگران سیاستها و رفتارهای نامتعارف ترکیه را ناشی از ایده «نئوعثمانیسم» اردوغان میدانند که به دنبال احیای نفوذ ترکیه در جغرافیای عثمانی سابق یا محیطهای دیگر است. با این وجود تمام ماجرا در اردوغان خلاصه نمیشود. پیش از او نیز عدهای که داعیه اسلامگرایی نداشتند، درصدد توسعه نفوذ ترکیه به اشکال غیرمتعارف بودند. افرادی که به دلیل سکولار بودنشان، اقداماتشان «نئوعثمانیسم» خطاب نمیشد. آنکارا از مدتها قبل از اردوغان درصدد ابزارسازی برای دخالتهای نامشروع در منطقه بوده که ثمراتش امروز بیشتر به چشم میخورند. اردوغان موضوعات مورد مذاکره خود در سفرش به بغداد را در حوزههایی مانند آب، انرژی، ترانزیت، مسائل کریدوری و حوزه امنیتی اعلام کرده بود که درباره آنها حدود 26 توافقنامه به امضا رسید. آنچه نگاههای تیزبین را حساس میکند، موضوعات اعلام شدهاند که در هیچکدام ترکیه سیاست قابل قبول و خیرخواهانهای ندارد.
آب؛ اهرم فشار امتیازگیری
آب بخشی مهمی از مشکل عراق است. این کشور بهطور تاریخی با دو رود معروف دجله و فرات شناخته میشود. این دو رود اساس حیات عراق هستند که طی چند سال گذشته به دلیل سیاستهای ترکیه با مشکل مواجه شدهاند. طبق تحقیقات صورت گرفته و مقالات منتشرشده، کمبود آب در عراق را میتوان نتیجه چندین عامل ازجمله زیرساختهای ضعیف، ظرفیتهای محدود دولتی، شرایط اقلیمی، کاهش بارندگی و خشکسالی درنظر گرفت اما پروژههای برقآبی ترکیه در بالادست دجله و فرات سهمی اساسی داشتهاند. پژوهشگران محیطزیستی بر این نکته متفقالقولند که مشکل آب در عراق فقط داخلی نیست. شرایط خارجی نقش بسیار مهمی در محدود کردن میزان آب دریافتی این کشور دارد. عراق تا دهه 1970 جزء کشورهای پرآب تلقی میشد. زمانی که ترکیه شروع به ساخت مجموعهای از سدها کرد، این مساله تغییر کرد. ساخت این سدها در بالادست رود دجله و فرات، جریان آب عراق را 30 تا 40 درصد کاهش داده است.
با وجود مشکلات به وجود آمده برای کشور عراق و سوریه، ترکیه بدون نگرانی پروژههای خود را پیش میبرد. مانند سد ایلیسو که در سال 2018 روی دجله افتتاح شد. حالا ترکیه آب را یک اهرم فشار برای کشورهای منطقه قرار داده است. این سیاست امروزه توسط اردوغان اجرا میشود اما سابقهاش به پیش از قدرتگیری وی مربوط است. مقامات ترکیه دههها قبل با حسرت از بینصیب ماندن از منابع انرژی در غرب آسیا که تقریبا سهم همه شده است، ادعا میکردند همانگونه که دیگران نفت دارند، ترکیه نیز آب دارد و کشورهای منطقه در آینده باید در ازای آب، انرژی ترکیه را تامین کنند. در حال حاضر اما بلندپروازیهای ترکیه فراتر از ایده پیشین است. آنکارا از ابزار آب، چیزی بیشتر از منابع انرژی میخواهد. آنکارا در دهه 1990 میلادی احساس میکرد به دلیل وابستگی به منابع انرژی خارجی ازجمله گاز
ایران و روسیه، سیاستش توسط این دو کشور قابل کنترل است. این کشور از این رو دست به سدسازیهای گسترده زد تا ضمن کاهش واردات گاز با توجه به تولید نیروگاههای برقآبی، بتواند آب پشت سدها را در ازای مزایای اقتصادی به کشورهای منطقه بفروشد. آنکارا درحال حاضر اما شرایط را مساعدتر از آن میبیند که در ازای آب تنها امتیازات اقتصادی دریافت کند. این کشور درصدد توسعه نفوذ نظامی خود با ابزار آب است. اردوغان در سفر اخیر خود با سیاست «تشنگی بده و امتیاز بگیر»، قصد داشت در ازای آبی که حق عراق است، بغداد را وادار سازد در ازای رهاسازی آب در بالادست دجله و فرات، نسبت به حضور نظامی ترکیه در شمال این کشور رضایت دهد. با توجه به سوابق تاریخی ترکیه و عثمانی، این پدیده واجد خطرات بزرگی است.
چشمداشت ارضی ترکیه به منطقه
ترکیه فراتر از اردوغان مدتهاست به دلیل ادعاهای ارضی به مناطقی از خاک دو کشور سوریه و عراق، مشکلی برای ثبات منطقه تلقی میشود. آنکارا بهطور ویژهای بر موصل ادعاهای ارضی دارد که زمانی تعدادی از قبایل کوچرو ترکنژاد نیز در آنجا در کنار عربها و کردها حضور داشتهاند. ترکیه قصد دارد با جداسازی رسمی یا غیررسمی موصل از حیطه کنترل بغداد، به منابع انرژی این منطقه دستاندازی کرده و کریدور شرقی-غربی منطقه که از
ایران تا مدیترانه کشیده میشود را مسدود کند.
استفاده حداکثری از بازیهای قومیتی و مذهبی
سیاست نفوذ ترکیه در محیط پیرامونیاش از دو ستون برخوردار است؛ «قومیت ترکی» و «مذهب اهل سنت». این سیاست باعث شده منطقه پیرامونی ترکیه آبستن درگیریهای قومیتی و مذهبی باشد. در سوریه و عراق ترکیه با در پیش گرفتن اختلافات شیعه-سنی از یکسو درصدد تضعیف شیعیان است که به زعم آنکارا میتواند باعث کاهش نفوذ تهران شود و از سوی دیگر قصد دارد رهبری اهل سنت را برعهده بگیرد که تهدیدی علیه عربستان سعودی و مصر است. اگر ترکیه بتواند به موقعیت مناسبی در رهبری اهل سنت برسد، فضای جهان عرب دچار چالش میشود. در این وضعیت قاهره و ریاض نهتنها اهرمهای نفوذ خود و جذابیتشان برای طرفهای خارجی را تا حد زیادی از دست میدهند، بلکه در سیاست داخلی نیز در معرض دخالتهای آنکارا قرار میگیرند. اردوغان با فراخواندن رهبران اهل سنت عراق در جریان سفرش به این کشور، نمایشی از رهبری بر جریان اهل سنت این کشور را ترتیب داد که میتواند برای دیگر طرفها هراسانگیز باشد.
ترکیه در کنار آمریکا؛ 2 اشغالگر منطقه
در غرب آسیا تقریبا تنها دو کشورند که به شکل مستقل دارای پایگاه در کشورهای دیگر بدون اجازه دولت مرکزی یا تحت مخالفت جدی جریانات سیاسی و مردمی هستند.
آمریکا علیرغم در اختیار داشتن دهها پایگاه در کشورهای متحد خود، پایگاههایی در شرق سوریه دارد که بدون اجازه دولت مرکزی ایجاد شدهاند. پایگاههای
آمریکا در عراق نیز زیر تیغ انتقادات جریانات سیاسی قرار دارند. در کنار آمریکا، ترکیه بازیگر دیگری است که سیاستهای اشغالگرانه را در منطقه پیش گرفته است. آنکارا به شکل غیرقانونی پایگاههای نظامی متعددی را در شمال سوریه و عراق ایجاد کرده است که بنابر تخمینها هزاران نیرو در آنها مستقرند.
کریدورها
ترکیه در بازی کریدورها میخواهد همه را دور بزند، مگر کشورهایی که نمیتواند. ترکیه در بازی کریدورها به دنبال راهی است که نه
ایران و نه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس در آن نگنجند. آنکارا از یک سو بر روی کریدوری سرمایهگذاری کرده که از دریای خزر و آذربایجان به این کشور میرسد و از سوی دیگر درصدد ایجاد کریدوری از خلیج فارس است که از مسیر عراق به این کشور متصل میگردد. تمام تمرکز آنکارا در این کریدورها دور زدن حداکثری کشورهای منطقه به ویژه
ایران است. بر همین اساس نیز سرمایهگذاریاش بر روی این طرحها شامل هزینههای مالی، نظامی و سیاسی میشود.