بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
اکنون مشخص شده است که اسراییل در بحث تقابل با ایران کاملا تنها مانده و امریکاییها به دنبال حل و فصل دیپلماتیک اختلافات با ایران هستند. ژنرال گرگوری گیلوت، فرمانده نیروی هوایی امریکا در منطقه، اواخر ماه فوریه از اسراییل بازدید کرد. میزبانش، ژنرال آمیکام نورکین، فرمانده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی، او را شخصا سوار جنگنده اف 15 کرد تا مرزهای سرزمینهای اشغالی را از آسمان مشاهده کند.
این ژنرال سه ستاره به شکل مفصل و بیسابقهای در جریان عملیات ساختوساز زیرزمینی و مرکز کنترل نیروی هوایی اسراییل قرار گرفت. با این حال وقتی نورکین مشغول گرداندن فرمانده امریکایی در آسمان و زیر زمین بود، اوضاع در سطح زمین بسیار مشتنج دنبال میشد. یک راکت از نوار غزه به جنوب سرزمینهای اشغالی پرتاب شد، اسراییل و سوریه در شمال تبادل راکت کردند و در چند نقطه دیگر نیز شلیکهایی صورت گرفت. در سفر به اراضی اشغالی، ژنرال امریکایی در جریان توانمندیهای اطلاعاتی اسراییل، توانایی این رژیم در مقابله لحظهای با راکتهای پرتابی، اطلاع از مکان و زمان دقیق فرود آمدن آن و ارایه واکنش پدافندی مناسب و توانمندیهای راداری تلآویو قرار گرفت. او در جریان این تور هوایی با جنگنده تاکتیکی اف 15 از ابعاد بسیار کوچک اسراییل و سرزمینهای اشغالی متعجب شد چراکه عرض مناطق مرکزی سرزمینهای اشغالی، بدون احتساب کرانه باختری، به 20 کیلومتر هم نمیرسد. جنگنده حامل ژنرال امریکایی از شرق تا غرب اسراییل را ظرف چند دقیقه پیمود. سفر او به سرزمینهای اشغالی نمایانگر سطح همکاری میان آژانسهای دفاعی و اطلاعاتی مختلف امریکا و اسراییل بود که در چند سال اخیر دوران طلایی را سپری کردهاند.
در کل خاورمیانه فقط اسراییل است که در آن جنگنده رادارگریز اف 35 در دست ارتقا قرار دارد. اسراییل که این جنگنده را به تسلیحات و منبع سوخت اضافه مجهز کرده از امریکا مجوز نصب فناوریهای بومی خود را روی این جنگنده دریافت کرده و همین مساله به آن اجازه داده سیستم فرمان و کنترل پیچیده اف 35 را در جنگندههای قدیمیتر ناوگان خود مثل اف 15 و اف 16 نیز به کار گیرد. نیروی هوایی اسراییل همچنین تنها نیروی نظامی جهان است که جنگندههای رادارگریز را در ماموریتهای عملیاتی به صورت روزانه به کار میگیرد. این توانمندیها توجه نیروی هوایی بسیاری از کشورها را به خود جلب کرده است. همکاری گسترده میان تلآویو و نیروی هوایی انگلیس، ایتالیا، یونان، آلمان، امارات و دیگر کشورها رکوردها را جابهجا کرده است. دو سرمایه دفاعی اصلی اسراییل، یعنی کنترل کامل آن بر آسمان خاورمیانه و اطلاعات گستردهای که از طریق جامعه اطلاعاتی خود به دست میآورد، تلآویو را به آهنربایی در حوزه همکاریهای بینالمللی و مانورهای مشترک نظامی تبدیل کرده است. با این حال در عرصه دیپلماتیک، اوضاع برای اسراییل در صحنه بینالملل بسیار ناامیدکننده است. اسراییل در 4 سال ریاستجمهوری دونالد ترامپ در امریکا در عرش به سر میبرد اما حال با آغاز ریاستجمهوری جو بایدن، «نشانهای از بیتوجهی» را حس کرده است. بر خلاف استقبال گرم بسیاری از کشورها از فرماندهان نظامی و اطلاعاتی اسراییل از جمله یوسی کوهن رییس موساد، آویو کوچاوی فرمانده نیروهای نظامی این رژیم و نورکین، مقامات وزارت خارجه اسراییل در خطر بایکوت امریکا و دیگر کشورهای جهان قرار دارند. لحن تاجرمآبانه و غیردوستانه لوید آستین، وزیر دفاع امریکا در جریان سفر هفته گذشتهاش به اسراییل تنها نوک کوه یخ را نشان میدهد. در ماههای آینده باید شاهد گسترش شدید اختلافات میان امریکا و اسراییل باشیم. اگرچه این مساله به طور کامل تایید نشده اما ظاهرا اسراییل پیش از برنامهریزی حملات و عملیات نظامی هفتههای گذشته خود علیه مواضع ایران به امریکا هشدار لازم را نداده است. زمانبندی حمله به تأسیسات هستهای نطنز نیز که با مذاکرات میان ایران و قدرتهای جهان از جمله امریکا و البته سفر آستین به اسراییل همزمان شده بود، بسیار مشکوک است. آیا اسراییل قصد دارد برای دومین بار در 6 سال گذشته خود را به عنوان یک قدرت ستیزهجو معرفی کند که در بحث مقابله با ایران اهمیتی به مذاکرات بینالمللی نمیدهد و کار خودش را پیش میبرد؟
حالا یا اسراییل نتوانسته به خوبی از تقابل سال 2015 خود با واشنگتن(بر سر توافق هستهای ایران) درس بگیرد یا بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم به اتفاقات آن سال بیتوجهی میکند چراکه برای تشکیل کابینه بعدی خود به شدت به یک وضعیت امنیتی و دیپلماتیک اورژانسی نیاز دارد. پس از انتخابات مارس 2020 او بحران کرونا را بهانه کرد تا بر خلاف قولی که به رأیدهندگان داده بود بنی گانتس، رهبر حزب سفید و آبی را مجبور به ائتلاف کند. یک سال بعد به نظر میرسد او تلاش میکند به همان دلیل، تنش با ایران را بالا ببرد. اسراییل در رابطه با جنگ نه چندان شدید خود با ایران سیاست ابهام عمدی را در پیش گرفته است. در 3 سال اخیر اسراییل را عامل چندین و چند حمله به کشتیهای حامل نفت و محمولههای ایران معرفی کردهاند. با این حال در هفتههای گذشته به نظر میرسد اسراییل این ژست مخفیکاری را رها کرده و بدش نمیآید به خاطر برخی اقدامات خود علیه ایران مقصر شناخته شود.
در چند هفته گذشته 3 عملیات انجام شده است: یک حمله هوایی به مقر نیروهای محور مقاومت در نزدیکی دمشق، خرابکاری در تأسیسات غنیسازی اورانیوم نطنز و حمله به کشتی ایرانی ساویز در دریای سرخ. به نظر میرسد ایران نیز که معمولا چنین حملاتی را نادیده میگیرد و در عوض روی هدف اصلی خود یعنی لغو تحریمهای بینالمللی علیه اقتصاد خود تمرکز میکند، این بار نظرش را تغییر داده است. روز 13 آوریل کشتی تجاری متعلق به اسراییل در نزدیکی دریای عمان در سومین عملیات مشابه در دو ماه مورد حمله قرار گرفت. اندکی بعد نیویورک تایمز گزارش داد مقامات ارشد اسراییل پیام دادهاند که به این حمله پاسخی نمیدهند و در عوض به دنبال آرامش در منطقه هستند. آیا در پی افزایش تنش در جنگ با ایران، کسی در تلآویو دچار تردید شده است؟ آیا بنی گانتس، وزیر دفاع اسراییل بالاخره فهمیده که نتانیاهو او را به کجا سوق میدهد و اعلام کرده اجازه نمیدهد اسراییل وارد یک جنگ تمامعیار شود؟ احتمالا به زودی در مورد این مساله اطلاعات بیشتری درز میکند. اما یک چیز مشخص است: در شرایطی که امریکا به جای افزایش تحریمها و تقابل با ایران، راه همکاری با متحدان و حل و فصل دیپلماتیک ماجرا را در پیش گرفته است، اسراییل در این بین کموبیش تنها مانده است. متحدان جدید تلآویو در منطقه خلیج فارس در سکوت از آن حمایت میکنند اما در جبهه اصلی، اسراییل در برابر جهان تنها مانده است.منبع: المانیتور
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/525962/