مشارکت در انتخابات حق یا تکلیف
مقاله
بزرگنمايي:
اخبارمحرمانه-هادی املشی/مشارکت در انتخابات در یک نظام مردمسالار دینی صرفا یک حق نیست بلکه فراتر
از آن یک تکلیف است. تفاوت این دو چیست؟ چرا ارزش اهمیت به آرای مردم در
مردمسالاری دینی از ژرفای بیشتری به نسبت جوامع غربی برخوردار است؟ معنای
«تکلیف بودن» رای دادن برای شهروندان انقلابی و مومن چیست؟ اینها
پرسشهایی است که در این نوشتار به آنها پاسخ خواهیم داد و خواهیم کوشید
به اجمال آن را تبیین نماییم.
حق در كتابهای لغوی به «ثابت» معنا شده است و وقتی گفته میشود فلان چیز حق است یعنی ثابت است.
حق
معانی اصطلاحی متفاوتی دارد، مثلاً در معرفتشناسی و نیز منطق، حق به
معنای مطابق با واقع است. و وقتی یك جمله یا یك عقیده و یا یك دین را حق
میدانیم، یعنی آن عقیده و یا... مطابق با واقع میباشد و كاذب نیست. در
این جا باطل نیز به معنای كاذب است. یك معنای دیگر حق، امتیاز یا نصیبی است
كه برای كسی در نظر گرفته شده است.
بسیاری از حقوقدانان وفقها معتقدند
كه هر جا حقی هست، مؤلفه دیگری نیز میتوان یافت و آن فرد دیگری است كه حق
علیه اوست و برای او تكلیفی ایجاد میكند. به عبارت دیگر این صاحبنظران
همیشه در مقابل هر حقی یك تكلیف نیز تصویر میكنند.
رابطهای كه بین
صاحب حق و مورد حق وجود دارد؛ رابطه حقیّه نامیده میشود. تمامی انسانها
یك تكلیف سلبی بر عهده دارند و آن این كه مانع استفاده از حقوق دیگران
نشوند.
اگر ما این تكالیف سلبی را نیز تكلیف بدانیم، آن گاه در مقابل
حق، همیشه تكلیف خواهد بود. اما تکلیف چیست؟ تکلیف، اصطلاحی فقهی و کلامی و
به معنای وظیفهای است که از ناحیه دین بر گردن بندگان نهاده میشود که به
واسطه آن انجام دادن یا ترک کاری بر فرد واجب میشود. در فقه، تکلیف را
خواست شارع برای انجام دادن یا انجام ندادن امری دانستهاند که بر آوردن آن
خواست، مستلزم سختی و مشقتی است. این خواست شارع به صورت حکم بیان میشود و
خطابی است که متعلق آن افعال مکلَّفین است. در اصطلاحشناسی فقه، اصطلاح
تکلیف با اصطلاح اهلیت پیوند دارد. فقها مخاطب تکلیف را کسی دانستهاند که
اهلیت داشته باشد؛ یعنی، خطاب به او بوده و او برای انجام دادن آن امر
صلاحیت داشته باشد.
در نظامهای غربی و همچنین نظام اسلامی رای دادن
جزء حقوق شهروندان شمرده شده است و فراتر از آن را نخواستهاند؛ اما رجوع
به تصریحات موسس نظام اسلامی و رهبری معظم انقلاب که فقهایی بزرگ و از
مراجع تقلید مهم میباشند؛ نشان میدهد که آنان حفظ نظام را از واجبات شرعی
و عقلی برمیشمارند. معنای این امر اینست که حفط نظام، تکلیف شرعی و عقلی
است و مومنین برای حفظ نظام عقلا و شرعا مکلف هستند. مثلا: امام خمینی (ره)
فرمودهاند: «اهتمام به امور مسلمین از اوْجَبِ واجبات است». (صحیفه امام،
ج 3، ص 414) حضرت امام در باره حفظ نظام، مطالب مهم و بلندی دارند؛ از
جمله اینکه فرمودهاند: «حفظ نظام جمهوری اسلامی ... از اهمّ واجبات عقلی و
شرعی است». (صحیفه امام، ج 19، ص 153). یا «آحاد مردم یکی یکیشان تکلیف
دارند برای حفظ جمهوری اسلامی ... از نماز اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه
این حفظ اسلام است ...». (صحیفه امام، ج 19، ص 486) رهبری معظم انقلاب هم
فرمودهاند: امروز سرنوشت روحانیت و سرنوشت اسلام در این سرزمین، وابسته و
گره خوردهی به سرنوشت نظام اسلامی است.(1389/07/29).
معنای این
تصریحات آن است که هر اقدامی که عقلا و شرعا نظام اسلامی را تحکیم کند که
بیگمان مشارکت در انتخابات از مهم.ترین آنهاست؛ برای مومنان تکلیفی شرعی و
عقلی است. لذا مومنین مشارکت در انتخابات را نه فقط حقی برای خود (که
میتوانند از حقشان استفاده کنند یا نکنند) بلکه تکلیفی میدانند که بقای
نظام به آن وابسته است. تکلیفی که عدم انجام آن عقاب یا عدم رضایت الهی را
به دنبال خواهد داشت.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/513331/