مهارت زندگی/ تمرکز؛ کلید موفقیت های بزرگ
خواندنی ها
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - خراسان / دنیل گلمن، در کتاب پرفروش «تمرکز» از عواملی میگوید که باعث شده در زندگی امروز عمیق نباشیم و اسیر استرس شویم
زندگی رنجهای عجیبی را به ما تحمیل میکند؛ استرس مدام، نگرانی، تشویش ذهنی و ... . انگار همیشه یک چیزی سرجایش نیست. مدام احساس میکنیم از دنیا عقب هستیم، اگر تلفن همراهمان نزدیکمان نباشد، انگار زندگی یک چیزی کم دارد. نمیتوانیم چند دقیقه مستمر و بدون هیچ وقفهای روی یک ایده و حل یک مسئله یا موضوع تمرکز کنیم. مادامی که بخواهیم درگیر کسب اطلاعات جدید باشیم، تمرکز کمتری داریم. با هر خبر حجمی از نگرانی به روح و روان ما تزریق میشود. به همین دلیل است که زندگیمان فاقد طراوت، طمأنینه، خلاقیت و آرامش است. اما اگر بتوانیم تمرکز ارادیمان را افزایش دهیم، آنوقت میتوانیم امیدوار باشیم حس خوبی را که زندگی پرهیاهوی جدید از ما گرفته ، به زندگیمان برگردانیم. دنیل گلمن در کتاب معروف «تمرکز» به این موضوع پرداخته است و ما با استفاده از ایده های اصلی کتاب درباره این موضوع مهم صحبت می کنیم . همراه ما باشید.
فکرهای تازه ،محصول تمرکز
ما برای پیشرفت در زندگی، رشد فردی و صعود به قلههای شغلی، نیاز به ایدههای درخشان و حرفهای تازهای داریم که در جامعه کمبود آن حس شود. نیاز به تزریق خلاقیتی داریم که باعث دیده شدن ما شود و همه اینها بدون فکرهای تازه غیرممکن است. آدمهایی که مسیر نفرات قبلی را در حوزههای مختلف میروند، در نهایت نتیجههای قبل را میبینند ، نه بیشتر و چیزی به دنیای امروز اضافه نمیکنند. اما فکر تازه و خلاقیت، مقدمه کار بزرگ و نتایج متفاوت است. بدون تمرکز و توجه هم نمیتوانیم خلاقیت داشته باشیم.
از بالا به پایین فکر کنیم
برای اینکه ایدههای ما نتایج مثبتی داشته باشد، باید از دنیای پرهیاهوی خبرها که بیشتر آنها اثر مستقیمی روی زندگی ما ندارد، دور شویم. خبرهای مهم خواهناخواه به ما میرسد و به خبرهای غیرضروری هم نیازی نداریم. با تمرکز میتوانیم به صورت ارادی فکر کنیم، یعنی مثل آدمهای موفق، از بالا به پایین. تفکر از بالا به پایین یعنی چیز جدید یاد میگیریم، برنامهریزی میکنیم، با احساسات تحریک نمیشویم و... این نوع تفکر کُند است اما ارادی و دقیق است. اما تفکر غیرارادی با احساسات تحریک میشود و دستورالعملهای ناگهانی و غیرارادی صادر میکند. ذهن باید کشف کند، باید باز باشد، باید در دنیا بچرخد تا افقهای تازه را پیدا کند. نباید از هرچیزی وظایف از پیش تعیین شده بخواهیم. آدمهای یک سیستم، از خود مدیر تا نفرات بعدی نباید مثل روبات عمل کنند. تنها در صورتی که کار دقیقی مثل اپراتوری یک ماشین را انجام میدهیم ،باید توجه جزئی به هر چیزی داشته باشیم و گرنه باید ذهن رها باشد تا بتواند در هر اتفاقی زاویه تازهای را پیدا کند.
گام بعدی؛ انگیزه و اراده
بعد از تمرکز و خلاقیت به انگیزه و اراده نیاز داریم، ذهن مثل یک عضله است، اراده هم همینطور، با انجام کارهای درست، ذهن ما مدام در مسیر صحیح انجام امور ورزیدهتر میشود. برای اینکه گامهای اول را خوب برداریم و روی ریل موفقیت باشیم تا انگیزه و ارادهمان تقویت شود، لازم است کارها را طوری انجام دهیم که دوست داریم و از انجامشان لذت میبریم. وقتی خوشحالیم ،سختترین کارها قابل انجام هستند. با این روش حس خوبی داریم و ناخودآگاه ما میپذیرد که انجام کارها از عهده ما برمیآید چون گامهای اول را درست برداشتیم. شغل ما هم باید در مسیر انگیزههای شخصی و ایدهآلهای ما ، در زندگی باشد.
خودآگاهی ،شرط مهم تمرکز
وقتی محدودیتهایمان را شناختیم و تواناییها را سنجیدیم ،خودآگاهی داریم و تمرکزمان هم بالا میرود. تمرکز نتیجه خودآگاهی است. وقتی قرار باشد در هر لحظه، بابت شرایط تازه غافلگیر شویم و شرایط برای ما عامل تعیین کننده باشند، روی اهدافمان و برنامههای رسیدن به آنها تمرکزی نداریم چون عامل تعیین کننده رسیدن به هدف ،برنامه و توانمندی ما نیست بلکه شرایط بیرونی است. پس شرط دیگر تمرکز و رسیدن به خلاقیت و ایدههای خوب و آرامش، شناخت دقیق از خودمان است.
تمرکز در کار تیمی
ما به تمرکز بیرونی هم نیاز داریم. تغییر مکرر شرایط، از نرخ اجاره خانه تا تغییرات آب و هوایی و اقلیمی هر کدام میتوانند موانع جدی تمرکز ما باشند. تمرکز روی خطرات یا مشکلات فعلی و نزدیک مثل موعد چک یا اجاره خانه، توجه ما را از موارد اصلی دور میکند و هرچه این موانع را بهتر پیش بینی کنیم، تمرکز بهتری داریم. حتی تمرکز تیمی هم مهم است. مسئول در یک گروه خوب، هر کسی را سرجایش قرار میدهد تا از کارش لذت ببرد و بتواند با حس خوب و تقویت اراده و انگیزه، تمرکز بالایی برای پیشبرد کارهای تیم داشته باشد. مدیر خوب به تیم یا مجموعهاش استرس نمیدهد و تیم را با همان محدودیتها میبندد ،چون به کاستیها واقف است. اهداف بزرگ و فانتزی باعث سرخوردگی و شکست و برهم خوردن تمرکز تیم میشود. چشماندازهای کوچک و اهداف سطحی و بیتوجهی به واقعیتها هم خلاقیت و تمرکز گروه را قربانی میکند چون حصول نتیجه، با تلاش کمی ممکن است. آنچه گفته شد ، برخی از ایدههای کتاب بود و شما را از مطالعه تمام آن که در بازار نشر ایران هم موجود است، بینیاز نمیکند.
نویسنده : سیدسورنا ساداتی
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/495215/