اخبار محرمانه

آخرين مطالب

چند گفتار از قدیم‌های پایتخت؛

روزگاری که تهران شهری عاشق بود شهرداری تهران

روزگاری که تهران شهری عاشق بود
  بزرگنمايي:

اخبار محرمانه - از دو سالگی در تهران بودم. خانه‌ای را که در کودکی داشتیم، خیلی به یاد ندارم اما می‌دانم در محله حسن‌آباد تهران بوده است؛ چون آنجا پدرم یک سینما ساخته بود. خانه‌ای که در حافظه‌ام مانده سمت خیابان منوچهری و حافظ بوده است. ساختمان کناری خانه ما مطب پدربزرگ و مادربزرگم بود. سینمای پدرم را هم به‌وضوح یادم می‌آید. اسم سینما «آپولو» بود؛ پایین‌تر از کاخ مرمر.

تهران برای من تجریش، دروس و یخچال است. تهرانی که من می‌شناسم یک شهر رمانتیک و زیبا بوده است. خیابان‌های اطراف سفارت انگلستان کافه‌هایی بود که شب‌ها موزیک زنده داشت. در کافه نادری موزیک و خواننده داشتیم. شهر پر از هنر بود. جوانی ما در آن دوران و در تهران قدیم با رقص و موزیک و آواز گذشت. در آن زمان ماشین که نبود با درشکه به قلهک و مناطق خوش آب‌وهوا می‌رفتیم.
تهران شهر رمانتیکی بود، هویت و فرهنگ داشت و هنوز فرهنگ‌های مختلف با هم قاتی نشده بود. در تهران قدیم پولداربودن و ادابازی‌های امروز مرسوم نبود؛ همه با هم در یک سطح بودند، همه از یک رستوران استفاده می‌کردند و کسی ادعای پولداری نمی‌کرد که خود را از دیگران جدا کند. آن تهران به تهران امروز هیچ ربطی ندارد.
به یاد دارم خیابان جمهوری همه‌اش سنگفرش بود، سنگفرش بزرگ که در زمان رضاشاه آن را تغییر دادند اما شهر همان بود. از خانه منوچهری که بیرون می‌آمدیم تا خیابان شاه‌رضا که اسم امروزی آن انقلاب است و از طرف دیگر تا امجدیه همه تپه بود و بقیه شهر خالی بود. خانه هنرمندان را باید چند کیلومتر پیاده می‌رفتیم تا به آن می‌رسیدیم. تمام تهران خالی بود.
یک بار زمانی که جوان بودم خواستم از خیابان پهلوی قدیم و ولیعصر(عج) امروزی، پیاده بیایم تا سمت دروازه شمیران اما نمی‌دانستم این خیابان وسعت زیادی دارد. به یاد دارم که نزدیک 2 تا 3 ساعت تنها در خیابان سرگردان بودم.
خیابان لاله‌زارنو تهران شبیه خیابان «براد وی» نیویورک و فرهنگی‌ترین خیابان تهران بود. تمام سینماها و تئاترها درجه‌یک شهر در این نقطه بودند و من خیلی فیلم و تئاتر در این خیابان دیدم؛ آگاتاکریستی را در اینجا دیدم و بعضی نمایش‌ها را دو سانس می‌دیدم ولی الان همه سینماها و تئاترهای آن خیابان تبدیل به لوسترفروشی شده است و دیگر خبری از خیابان فرهنگی آن زمان نیست. از ابتدای خیابان انقلاب تا توپخانه همه سینما بود. مرکز فرهنگی ارامنه هم خیابان نوبهار، باشگاه آرارات بود که کنسرت‌ها، تئاترها و نمایش‌های باله همه آنجا برگزار می‌شد؛ برنامه‌های باشگاه آرارات پرمخاطب و همیشه شلوغ بود.
یکی از مسائلی که باعث افسوس من است، از این قرار است که آلمانی‌ها اطراف میدان فردوسی یک ساختمان اپرا ساخته بودند. دقیقا شبیه اپرای آلمان و من در چهارده سالگی داخل این سالن رفتم و لژها و ساختمان آن را دیدم که در نوع خود بی‌نظیر بود؛ اما بعد از جنگ که آلمان‌ها از ایران رفته بودند ساختمان را رها کردند و فقط گچ‌کاری‌های داخل سالن مانده بود و همه کارش تمام شده بود. سال 1954 که من به اروپا رفتم نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد اما سال 1961 که به ایران برگشتم از آن سالن مجلل اپرا خبری نبود و جای آن را هتل یا بانک ساخته بودند. هنوز دلم می‌سوزد و افسوس می‌خورم که چرا ساختمان‌های فرهنگی را در تهران خراب کردند اما خب خوشبختانه چند بنا و خانه‌های قجری از آن زمان باقی مانده است.
حسرت دیگری که می‌خورم این است که با هر رفت و برگشت من از ایران تغییرات زیادی در شهر صورت گرفت. خیابان‌های زیادی ساخته شد و تهران از حالت قبلی خود خارج شد. چیزی که بسیار غم‌انگیز شده این است که در سمت نیاوران باغ‌های زیبایی بودند اما الان جای باغ‌ها ساختمان‌های بلند ساخته شده است. تهران شهر با فرهنگی بود؛ اما الان یک شهر تجاری شده که هویت اصلی خود را از دست داده است؛ مخصوصا با ساخت‌وساز در شمال تهران. تهرانی که تهران صادق هدایت بوده است دیگر وجود ندارد. تهران قدیم شهری عاشق بود. کسی نمی‌تواند تصور کند این تهران چقدر زیبا بوده است. همه درنهایت یک خانواده بودیم؛ خانواده‌ای که تهران آن زمان را شهری خیلی رمانتیک کرده بودند.
کافه و هتل نادری اولین کافه‌ای است که در تهران ساخته ‌شده و از قضا پدر دوست من «کریشا» صد سال پیش این کافه را تأسیس کرد. توی این هتل ظاهرا یک شب هم استالین اقامت داشته است. صاحب کافه مرد بسیار بافرهنگی بود. کافه نادری پاتوق روشنفکران بود، از احمد شاملو تا صداق هدایت در آن ‌وقت می‌گذراندند. روزهایی که برای ناهار می‌رفتیم بیشترین نویسندگان را در آنجا می‌دیدم. به یاد دارم که کافه زیاد می‌رفتم. روزها برای اینکه قهوه بخوریم کافه نادری می‌رفتیم و شب‌ها بیشتر جاهایی می‌رفتیم که موسیقی زنده داشت و با دوستان‌مان دور هم جمع می‌شدیم. رستوران هم زیاد می‌رفتیم که اسم آنها را به خاطر ندارم اما وقتی می‌خواستیم چلوکباب درجه‌یک بخوریم می‌رفتیم رستوران تبریزی که ابتدای خیابان منوچهری و خیابان فردوسی بود و چلوکباب سلطانی باقیمت ارزان سفارش می‌دادیم.
*این یادداشت در مجله شهر نفروشی اسفند 1399 منتشر شده است.

لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/494574/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

افت محسوس قیمت سکه امامی؛ عقبگرد دلار به کانال 65 هزار تومانی

چرا «گناه فرشته» نظر مخاطب را جلب نکرد؟

رابطه تازه سحر دولتشاهی و پیمان معادی صدای برخی‌ها را درآورد!

حسین شریعتمداری: حمله اسرائیل مانند توپ میرزا آقاسی، صدراعظم محمدشاه قاجار بود

تأیید بیمه مرکزی نسبت به افزایش سرمایه‌ی بیمه دی

اصلا حوصله کارکردن در این روزهای بهاری را ندارم

افزایش نرخ سود بین بانکی در هفته پایانی فروردین ماه

شمار شهدای غزه به 34 هزار و 49 نفر رسید

واکنش سفارت ایران در لندن به کمپین نمایندگان پارلمان انگلیس علیه سپاه

وزیر دفاع سابق آمریکا: سکوت ایران و اسرائیل می‌تواند نشانه پایان تنش‌ها باشد

اظهارنظر بولتون درباره واکنش ناچیز رژیم صهیونیستی: ایران در این مورد خیلی خیلی خوش‌شانس بود

شبکه 12 تلویزیون رژیم اسرائیل: ایرانی‌ها ما را مسخره‌ می‌کنند

بچه بال مگسی رو واکس زده!

ارزیابی دستگاه‌های اجرایی در برابر تهدیدات با حضور رئیس ستادکل نیروهای مسلح

سردار شکارچی: قدرت بازدارندگی ایران مانع تهاجم دشمنان است

جامعه ایثارگری از بنیاد شهید و امور ایثارگران انتظاری جز تکریم ندارند

ترفند آویزان کردن شلوار

جولان گرانی در کالاهای اساسی؛ حبوبات 30 درصد گران شد

زخمی شدن 5 نوجوان بر اثر تیراندازی در مریلند

چهره ها/ شوخی جالب شاهرخ استخری با بازپخش سریال هایش

جامعه ایثارگری از بنیاد شهید و امور ایثارگران انتظاری جز تکریم ندارد

نابودی بزرگترین مرکز داروسازی نوار غزه به دست اشغالگران صهیونیست

دیدار ماکرون با میقاتی در پاریس

امیرعبداللهیان: نتانیاهو از کنترل خارج شده و باید مهار شود

فرمانده ارتش به فرمانده سپاه پیام داد

واکنش نماینده مجلس به ادعای دولت درباره قیمت دلار 100 هزار تومانی

فیلم شهرک در بخش مسابقه جشنواره بین‌المللی «کازابلانکا»

شروع یک انقلاب در درمان طاسی سر

وداع تلخ مادر با کودک خردسالش که در بمباران صهیونیست‌ها به شهادت رسید

آزمایش یک موشک قاره پیمای جدید در کره شمالی

خانواده جعفری‌جوزانی عزادار شدند

آهنگ «معین زد» رو از خود خواننده قشنگ‌تر خوندن!

چالش مرندی برای مجری معروف انگلیسی: در برنامه‌ات فیلم سرهای بریده‌شده اسرائیلی‌ها را نشان بده!

برگزاری اولین همایش حقوق شهروندی و ایثار استان کرمان با حضور مدیرکل حقوقی و معاضدت قضایی بنیاد شهید و امور ایثارگران

روشی جالب برای قفل کردن درهای خانه برای دزد نزدن

ایران و اسرائیل در منطقه خاکستری

وعده مقام وزارت نیرو برای رفع مشکلات فنی انتقال برق ایران، آذربایجان و روسیه

ازدواج سه زوج فلسطینی در دل جنگ

زلنسکی: ناتو باید روشن کند متحد کی‌یف هست یا نه

مدیر مدرسه‌ دختر یا نامزد سابق پدر؟

پاسخگویی سلمانی به جامعه ایثارگری در میز خدمت نماز جمعه تبریز

دیدار دکتر رئیسی با مادر شهیدان طوسی و مادربزرگ شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان

دردسرهای بزرگ اصولگرایان

آمریکا هرگونه حمله هوایی در عراق را رد کرد

دفاع هوایی روسیه 50 پهپاد اوکراینی را ساقط کرد

میزان موفقیت‌ ‌عملیات وعده صادق از زبان جانشین فرمانده‌ کل سپاه

جایگاه و شان ایثارگران معزز در این نظام بسیار بالا و ویژه است

با تمام توان پیگیر حل مشکلات جامعه ایثارگری استان هستیم

تکذیب افزایش مجدد دستمزد کارگران

اکران آنلاین «آخرین تولد» با بازی الناز شاکردوست

© - www.akhbaremahramaneh.ir . All Rights Reserved.

چاپ ایرانیان کمپانی