هیاهوی ضدچینی غربگرایان
شنبه 21 تير 1399 - 17:23:55
|
|
اخبار محرمانه - صبح نو / متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست موضوع قرارداد راهبردی 25ساله ایران و چین، چند روزی میشود که توجهات را به خود جلب کرده است. جبهه خصم انقلاب اسلامی اعم از جریان سلطه به رهبری آمریکا و ضدانقلابهای ورشکسته، با تمام سازوبرگ تبلیغاتی خود را معطوف به تخریب این قرارداد کردهاند. بنا به ادعای دروغ جریان ضدانقلاب که خود سابقهای طولانی در فروش تمامیت ارضی ایران دارند، این قرارداد، مقدمه یغمای ایران خواهد بود. با وجود آنکه هنوز جزئیات دقیقی از قرارداد استراتژیک تهران-پکن بیرون نیامده، اما برخی محورهای درزکرده آن، نویددهنده یک معامله برد-برد میان مناسبات دو کشور خواهد بود. با این حال، نمیتوان از کارنابلدی دولت در مدیریت افکار عمومی نسبت به این معاهده، چشمپوشی کرد. دروغپردازی نظام سلطه و ضدانقلاب در روزهای گذشته در خبرها اعلام شد که پیشنویس نهایی سند «برنامه 25ساله همکاریهای جامع ایران و چین» به تصویب هیات دولت رسیده و وزارت امورخارجه مأمور انجام اقدامات نهایی تا امضای این سند با طرف چینی شده است. پس از انتشار این خبر و در شرایطی که هنوز هیچ جزئیاتی از پیشنویس همکاری ایران و چین منتشر نشده بود، رسانههای معاند در حجمی وسیع به این قرارداد حمله کردند. رضاپهلوی که پدرش محمدرضا و پدربزرگش رضاخان، سابقهای بس طولانی در فروش جای جای ایران به ثمن بخس به قدرتهای سلطه گر را داشتند، چندی پیش در رشته توییتی، با ننگین خواندن قرارداد مزبور، مدعی شد که جمهوری اسلامی ایران، در پی تاراج منابع کشور است. از آن طرف، واکنش وزارت خارجه آمریکا به این قرارداد جالب بود. وزارت خارجه آمریکا با تشبیه قرارداد ایران و چین به «ترکمانچای» مدعی شد: «هیچ موضوع مخفی در مورد عهدنامه ترکمنچای نیز وجود نداشت، به جز اینکه هزینه آن را مردم ایران پرداختند. قرارداد ایران و چین، یا همانترکمنچای دوم، به همان قیمت تمام میشود.» در کنار این، بسیاری از رسانههای اروپایی با پوشش حداکثری اظهارات یکی از چهرههای سیاسی در ایران که قرارداد ایران و چین را مخفیانه و خلاف منافع ملی ایران ارزیابی کرده بود، به خیل تخریبکنندگان روابط ایران و چین پیوستند. برخی رسانههای اروپایی نیز در گزارشهایی، به دروغپردازی درباره این قرارداد پرداختند. مشخصاً سایت انگلیسی «پترولیوم اکونومیست» مدعی شد که پنج هزار نیروی امنیتی چینی، برای حفاظت از منافع این کشور در ایران، به ایران گسیل داده خواهند شد. به ادعای این رسانه انگلیسی، چین میتواند بخشی از تولیدات نفت، گاز و پتروشیمی ایران را با تخفیف تا حدود 32درصدی خریداری و پولش را حداکثر تا دو سال پرداخت کند. بنا بر این ادعاها، ایران این امکان را دارد که با کمک بانکها، پول محصولات خود را به ارز مرجع تبدیل کند و چین بهدنبال تخفیف 8 تا 12درصدی بر مبنای نرخ مبادله دلار است. رسانههای غربگرا، همسو با خط تبلیغاتی دشمنان علاوه بر رسانههای خارجی، برخی رسانههای منتسب به یک جریان خاص سیاسی در داخل کشور نیز با ایجاد ابهام در قرارداد، در گزارشهای مختلف خود، ضرر چنین معاهداتی را بیشتر از نفع آن دانستند. برای نمونه روزنامه اصلاحطلب «شرق» روز پنجشنبه سپری شده[19تیر] در گزارشی با عنوان «مخاطرات یک قرارداد» ضمن نگرانکننده توصیف کردن این قرارداد، به برخی شائبههای بیاساس مثل فروش جزیره کیش یا مصادره بنادر به نفع چینیها پرداخت. پرداخت جهتدار این روزنامه اصلاحطلب درباره فروش برخی جزایر و بنادر به چینیها از جمله کیش، در شرایطی است که دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصاد روز چهارشنبه[18تیر] در اطلاعیهای، ضمن رد این شایعه تاکید کرد: «این اخبار هیچ منبع و منشأ مستندی ندارد و سوابق این کذبیات به صفحاتی متعلق به افراد وابسته به بیگانگان در فضای مجازی بوده که به دفعات تکذیب شده است.» سیدعباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز با موهوم توصیف کردن اخبار مربوط به واگذاری جزایر ایرانی به چینیها و حضور نظامیان این کشور در ایران، در توییتی نوشت: «نه از واگذاری جزایر ایرانی خبری است و نه حضور نیروی نظامی و نه سایر موهومات. شگرد کهنه دروغپردازی و انتشار اطلاعات غلط برای دریافت جزئیات و اطلاعات صحیح که توسط دشمنان منافع دو ملت بجد پیگیری میشود، راه به جایی نخواهد برد.» علاوه بر شرق، دیگر رسانههای وابسته به اردوگاه اصلاحات نیز با کدر و مبهم تصویرکردن این قرارداد، کمافی سابق، مختصات مناسبات چین و در کنار آن روسیه با جمهوری اسلامی ایران را مشحون از بیاعتمادی و همراه با هزینههای بیشمار ارزیابی و تحلیل کردند. این تلاشها در شرایطی است که همین رسانهها، از مذاکرات هستهای ایران با جبهه غرب و نتیجه آن یعنی برجام، اهرمی جادویی ساختند که قرار بود همه مشکلات کشور را حل کند. به نظر میرسد در نگرش نیروهای سیاسی غربگرا در ایران، ارتباط بدون منفعت با آمریکا و اروپا بر مناسبات با جبهه شرق، برتری و اولویت ذاتی دارد. به خطرافتادن منافع آمریکا اینکه با وجود روشن نبودن دقیق ابعاد قرارداد ایران و چین، جبهه سلطه به رهبری آمریکا، اینچنین برای زدن آن، عنان از کف دادهاند، نشان از به خطرافتادن جدی منافع واشنگتن و متحدین اروپایی آن دارد. محور اصلی این خطر، ناظر بر بیاثرشدن سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران و راهبرد تحت فشارقراردادن پکن در مناسبات بینالمللی است. به بیانی توسعه و بسط و نهادینه شدن روابط ایران و چین، میتواند در بلندمدت، ابزار فشار و تحریم آمریکا را بهطور قابل ملاحظهای بیاثر کند و موجب دور زدن تحریمهای آمریکایی شود و در اصل، نقش واشنگتن در تعیین مقدرات جهانی را به محاق ببرد. مقامات چه میگویند؟ با وجود تبلیغات سنگین جبهه خصم علیه قرارداد راهبردی ایران و چین، مقامات کشورمان اعم از دولتی و غیردولتی، با دفاع از آن، چنین مناسباتی را به نفع ایران میدانند. برای نمونه محمود واعظی، رییس دفتر رییسجمهوری در توییتی، برنامه همکاریهای راهبردی ایران و چین را از موضع برابر و بر مبنای دیدگاههای مشترک و با هدفگذاری حمایت از چندجانبهگرایی دانست که دربردارنده منافع راهبردی دو کشور است. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان نیز چندی پیش در صحن علنی مجلس، با اشاره به برخی انتقادات نسبت به این قرارداد، گفت: «هیچ موضوع مخفی وجود ندارد و همه چیز کاملاً شفاف است که در زمانهای مختلف اعلام شده است. از زمانی که آقای[رییسجمهوری چین] با رهبر انقلاب دیدار کردهاند و نسبت به این موضوع مسائلی مطرح شد تاکنون همه امور به طور شفاف برای جامعه بیان شده است.» حسین امیرعبداللهیان، دستیار ویژه رییس مجلس در امور بینالملل، دیگر چهرهای بود که درباره این قرارداد، اظهارنظر کرد. او در توییتی با تاکید بر اینکه «من در مسیر مذاکرات سند راهبردی همکاریهای جامع جمهوری اسلامی ایران و چین بودهام» ابراز کرد: «این سند راهبردی در راستای منافع دو ملت است. هدف از فضاسازی دشمنان خارجی، قطع همکاری سودمند دو کشور است. جهان در مرحله گذار مهمی است.با قدرت و درایت از تروریسم تحریمی همهجانبه دشمن عبور خواهیم کرد.» غلامرضا انصاری، معاون اقتصادی وزیر امور خارجه در گفتوگویی تلویزیونی، با بیان اینکه برخی اظهارات درباره سند همکاریهای راهبردی ایران و چین مسخره است، تاکید کرد: «اکنون در روابط اقتصادی دو کشور چرخه تولید وجود دارد و چین تنها کشوری است که بهطور رسمی از ما نفت میخرد.» او با اشاره به نگرانی غرب از روابط ایران و چین، گفت: «چون روابط با چین جدی است و محور اصلی همکاریهای دو کشور در سند 25ساله اقتصادی و راهبردی است طبیعی است که کشورهای غربی نگران این روابط باشند.» تاریخچه قرارداد 25ساله تاریخچه قرارداد پر حرف و حدیث ایران و چین به سفر «شی جین پینگ» رییسجمهوری چین در بهمنماه سال94 به تهران باز میگردد. زمانی که دو کشور بیانیه مشترک و رسمی را امضا کردند که در یکی از بندهای آن از اراده راسخ دو طرف برای گسترش همکاریهای جامع 25ساله سخن گفته شد. این همکاری راهبردی بیستوپنج ساله در دیدار رییسجمهوری چین با رهبر معظم انقلاب هم تکرار شد و ایشان تاکید کردند: «دولت و ملت ایران همواره بهدنبال گسترش روابط با کشورهای مستقل و قابل اطمینان همچون چین بوده و هستند و بر همین اساس، توافق روسای جمهوری ایران و چین برای یک روابط استراتژیک 25ساله، کاملاً درست و حکمتآمیز است.» تکیه بیش از حد دولت تدبیر به وعدههای غرب در ماجرای برجام، باعث شد تا ردوبدل اظهارات امیدبخش میان طرفین تهران و پکن در جریان سفر رییسجمهوری چین به ایران، در حد حرف باقی بماند. بعد از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت سال نودوهفت و آغاز اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران، مقامات کشورمان به صرافت افتادند تا دوباره دَم چینیها را ببینند. امید به غرب و خاموش کردن ظرفیتهای همکاری با شرق اما باعث دلخوری و بیاعتمادی مقامات چینی نسبت به سیاست خارجی کشورمان و کارگزاران این حوزه شده بود. همین موضوع هم باعث گشت تا در اسفندماه سال97؛ علی لاریجانی، رییس وقت مجلس به جای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، عازم چین شود و پیام رسمی پیام رهبر انقلاب و رییسجمهوری با هدف اعلام اهتمام جدی ایران به روابط با چین را به «شی جین پینگ» ابلاغ کند. این سفر و ابلاغ پیام رسمی رهبری به مقامات عالی رتبه چینی، پکن را مشتاق کرد تا دوباره در مسیر عملیاتیکردن قولوقرارهای قبلیاش با ایران، گام بگذارد. چرا دولتیها مقصرند؟ براساس اطلاعات منتشرشده، این سند با عنوان رسمی «برنامه همکاریهای جامع ایران و چین» ثبت شده و حوزههای سیاسی، امنیتی، دفاعی، فرهنگی، کشاورزی، اقتصادی، علمی، جهانگردی، نفت و انرژی، زیرساختهای مخابراتی و فناوری ارتباطات، تجارت، بهداشت، سلامت و... را شامل میشود. اطلاعات بیرون آمده، شامل صرفاً خطوط کلی درباره لزوم همکاریهای دوجانبه در حوزههای ذکرشده است که تعیین جزئیات و سازوکار اجراییشدن آنها، بستگی به اولاً تصویب پیشنویس قرارداد[مصوب هیات دولت ایران] در هیأتحاکمه چین و ثانیاً رفتوآمدهای بعدی میان مقامات دو کشور دارد. اما مساله نقدبرانگیز در این میان، شاید معطوف به نوع اطلاعرسانی مقامات دولت درباره این قرارداد باشد. اعلام تصویب پیشنویس قرارداد 25ساله ایران و چین در هیات دولت توسط سخنگوی دولت، بهطور طبیعی به خیالبافی رسانهها[رسانههای غیرمغرض] درباره قرارداد دامن زد. با وجود تصویب این پیشنویس در هیات دولت، هیچکدام از مقامات دولتی، حاضر نشدهاند جز ذکر برخی کلیات و اطمیناندادن به مردم برای رعایت مصالح و منافع کلان ملی، درباره جزئیات آن سخنی بگویند. سؤال اینجاست که اگر قرار نبود درباره جزئیات سخنی گفته شود، پس چرا اصل تصویب پیشنویس قرارداد در هیات دولت، رسانهای شد؟ شاید بهتر این بود که برای جلوگیری از خط تخریب رسانههای مغرض، تا مرحله نهایینشدن قرارداد از سوی طرفین، صحبتی در رسانهها به میان نیاید. آنطور که نگارنده گزارش پیگیر شده، قرار است محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه که پیگیر به اجرا رسیدن این توافق است، در هفته پیش رو، با حضور در کمیسیون امنیت ملی مجلس، درباره جزئیات قرارداد راهبردی ایران و چین، به نمایندگان توضیح ارائه دهد. بنابر همین پیگیریها، نمایندگان مجلس، به شرط التفات از جزئیات قرارداد و منطبق دانستن آن با منافع ملی، در مجموع نگاه مثبتی به گسترش روابط با شرق خاصه چین دارند و از این منظر، کاملاً پشتیبان دولت هستند.
http://www.SecretNews.ir/fa/News/331058/هیاهوی-ضدچینی-غربگرایان
|