سرمقاله اعتماد/ لباس اجباری جدید ما
يکشنبه 15 تير 1399 - 10:05:46
|
|
اخبار محرمانه - اعتماد / « لباس اجباری جدید ما » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته سینا قنبرپور است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: دیر یا به موقع استفاده از ماسک از امروز اجباری شد. کاری که در عین حال بسیار سهل و ممتنع است میتواند فرد استفاده کننده را بسیار کلافه و خسته کند. نفس کشیدن را سخت میکند و اگر وسواس باشید ممکن است دم به دم بخواهید با جابهجا کردن آن صورتتان را بخارانید یا عملی مشابه انجام دهید. ولی واقعیت این است که این سادهترین، ارزانترین و موثرترین راه برای پیشگیری از ویروسی است که گویا ما عملکرد آن را جدی نگرفتهایم. اگر در آستانه نوروز پذیرفتیم که رسم و رسوم دیرینه را متوقف کنیم و در خانه بمانیم امروز نوبت آن است که بپذیریم همان طور که لباس میپوشیم باید ماسک هم بزنیم. واقعیت این است که دولت و حاکمیت ایران در مدیریت اولیه شیوع ویروس کرونا موفق عمل کرد. این به معنای نادیده گرفتن نقاط ضعف یا برخی ضعفها در مدیریت نیست. اگر باز گردیم و نگاهی به اسفند 98 بیندازیم و روزهایی که به شدت ترسیده بودیم و خاطرههای آن هفتهها را مرور کنیم شاید بهتر بتوانیم تحلیل کنیم. دولت ما در شرایط تحریم و محدودیتهایی که برای نقل و انتقال پول گرفتار آن است عملا بسیاری از امکانات لازم برای کنترل و مدیریت شیوع ویروس کرونا را نمیتوانست وارد کند. اما برنامههایی که دولت برای ساخت و تجهیز بیمارستان در کشور داشت به کمک آمد و آنچه تحت عنوان طرح تحول سلامت اجرا شد سبب شد تا هیچ بیماری در آن روزها با مشکل پذیرش و دریافت خدمات پزشکی مواجه نشود. پرسشی میتواند نحوه مدیریت دولت را بیشتر ملموس کند آن هم در شرایطی که برخلاف کشوری چون ایتالیا که منع تردد کامل را در دستور کار قرار داده بود در ایران منع تردد لحاظ نشد و صرفا با طبقهبندی مشاغل برخی فعالیتها به حال تعلیق درآمد. اما آن پرسش چه بود؟ آیا مواد ضدعفونیکننده و بهداشتی نایاب شد؟ آیا مردم برای تهیه مایحتاج خود با کمبود و نبود اقلام ضروری مواجه شدند؟ وقتی این پرسش را از ذهن بگذرانیم باید این نکات را هم اضافه کنیم که اگر پول بسیار میداشتیم ولی مایحتاجمان در دسترس نبود و خوب توزیع نشده بود آن وقت میفهمیدیم که بسیاری از کشورهای پیشرفته همین مدیریت را نتوانستهاند اعمال کنند. به هر حال هر سیستمی خطا دارد اما ما اسفند و فروردین را به خوبی پشت سر گذاشتیم. آنچه سبب ضعف ما شد از روزی آغاز شد که فعالیتها رفته رفته آزاد و اجرای پروتکلهای بهداشتی به مردم سپرده شد. امری که نیازمند نظارت و کنترل قابل توجهی بود و عموما ما در بحث نظارتها ضعف جدی در کشور داریم. فاصلهگذاری هوشمند خیلی زود لوث شد و عملا اجرا نشد. اجرای پروتکلهای بهداشتی هم بگیر و نگیر داشت و ما رفته رفته خسته و خستهتر شدیم. اما فراموش کردیم که بیشتر از خستگی ما از وضعیتی جدید که با آن مواجه شده بودیم کادر درمان و مشخصا تیمهای پزشکی که خط مقدم مبارزه با شیوع ویروس کرونا بودند خسته شدهاند. ما همه نیروهای متخصص خود را فراخوانده بودیم و آنها از ابتدای اسفند 1398 بدون وقفه با آن فضای ناشناخته و وهمآلود پشت ما را خالی نکردند. ولی هر انسانی هر چقدر هم حرفهای و متخصص باشد انسان است و خسته میشود. من و شما شاید در خانه از زدن ماسک خسته شویم و یک روز هم ماسک نزنیم ولی اگر تیم پزشکی خسته شود و خدای ناکرده در شرایط خستگی اشتباهی مرتکب شود آن وقت خود ما برایمان سوال میشود که چرا آنها دقت نکردند. بنابراین در شرایطی که توانستیم با تکیه بر امکانات و برنامهریزیهای قبلی وضعیت را مدیریت کنیم از یک مساله مهم غفلت کردیم و آن استمرار بیماری و خستگی کادر درمان بود. چرا؟ آنچه تصور کردیم مردم و همین طور مسوولان در اجرای پروتکلها تعارف را کنار میگذارند و بیرودربایستی به هم نظارت میکنند و اجازه نمیدهند از ویروسی ناپیدا چون کرونا پاتک بخورند. وضع اقتصادی و آینده مبهم کلافهمان کرده بود؛ درست است. توقف فعالیتهای اقتصادی و کسب و کارمان در اسفند و نوروز متضررمان کرده بود، درست است. عادتهای قبلی زندگی را باید با سبک جدیدی جایگزین میکردیم و چه بسا بسیاری از رفتارهایمان تحت تاثیر قرار گرفته و نابلد بودیم، درست است. دلمان برای دیدار دوست و آشنا و فامیل تنگ شده بود و میخواستیم بنشینیم دور هم یک دل سیر غیبت کنیم، درست است. اما نبرد با ویروس کرونا تمام نشده بود که میدان جنگ را با کادر درمان رها کردیم و به زندگی عادی برگشتیم. الان وقت آن است که دوباره دست به دست هم دهیم. اما نه از آن مدل که آن زمان هر وقت همدیگر را میدیدیم، دست میدادیم. فقط کافی است اول از همه به فکر خودمان و سلامت خودمان باشیم آن هم با استفاده از ماسک. این کار عمده مشکل را حل میکند. در گام بعدی همین کار سبب میشود دیگران آسیب نبینند و مهمتر از همه فشار از روی تیم درمان کم میشود. اما موضوعی که باید بیشتر به آن توجه کنیم فلسفه موقعیتی است که در آن قرار گرفتهایم. حتی اگر امروز واکسن و درمان قطعی بیماری کووید 19 حاصل شود تا روزی که بتوان از آن برای عموم بهره برد زمان زیادی پیش روست. عدهای از متخصصان میگویند دستکم دو سال زمان لازم است تا یک دارو به صورت واکسن بتواند روی نمونههای انسانی جواب پس بدهد و تولید آن در تعداد بسیار بالا در دستور کار قرار بگیرد. بنابراین فرصت پیش رو آن قدر زیاد هست که ما تا آن روز راهکارهایی ولو ناخواستنی را در پیش بگیریم. هیچ کدام از ما گمان نمیکردیم تا این حد به ضدعفونیکردن سطوح و ابزار کارمان مشغول باشیم. چه بسا روزهای بسیاری پشت میز کار مینشستیم در حالی که فقط دستمالی نمناک روی آن میکشیدیم. اما الان حتما باید با مواد ضدعفونیکننده میز و ابزار روی آن را تمیز کنیم و بعد دست به کار فعالیت روزانه شویم. از این موارد در رفتارمان بسیار میتوانیم بجوییم. گاه شاید فاصله بین فردی را رعایت نمیکردیم ولی حالا چیزی به نام فاصله اجتماعی را آموختهایم. بنابراین شیوع ویروس کرونا را هم میتوانیم به فال نیک بگیریم و رفتارهایمان را اصلاح کرده و تجدیدنظر کنیم. پس بهتر است نفسی تازه کنیم و خستگی را از تن به در کنیم. ماسک بزنیم ولو خستهکننده باشد و مسیر جدیدی در زندگی در پیش بگیریم.
http://www.SecretNews.ir/fa/News/326284/سرمقاله-اعتماد--لباس-اجباری-جدید-ما
|