اخبار محرمانه
ماجرای یک رد صلاحیت
پنجشنبه 24 بهمن 1398 - 11:27:58
اخبار محرمانه - ماجرای یک رد صلاحیت
سایز متن الف الف
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/6064413
٠
٠
شرق / متن پیش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
غلامعلی رجایی/ در اینستاگرام خانم مولاوردی در نامه‌ای الکترونیکی! خطاب به آقای شب‌زنده‌دار، عضو شورای نگهبان، خبری آمده بود که باعث تعجب بعضی‌ها شد؛ اما هیچ بر تعجب من نیفزود! نکته این بود: حضرت آیت‌الله شب‌زنده‌دار! به یکی از خانم‌های محجبه - صد البته با معیار مورد نظر جناب‌عالی- بعد از پیگیری‌های فراوان برای درخواست دلایل و مدارک رد صلاحیتش به استناد بند یک ماده 28 قانون انتخابات (و بدون آنکه قصد اعتراض داشته باشد)، از دریچه‌ای که روی در ورودی تعبیه شده، اعلام کرده‌اند: یکی از دلایل رد صلاحیتتان «ارتباط با مولاوردی» ذکر شده است؛ آن هم ارتباطی که اقتضای ذاتی کاری و مأموریتی دو‌ طرف بوده است! و دلیل دیگر «مطالبه دیه و ارث برابر زن و مرد!» (بی‌آنکه به درخواست دیگرشان که مطابق قانون برگزاری جلسه با اعضای شورای نگهبان جهت استماع توضیحات و دفاعیاتشان است، وقعی نهاده شود!) در دوره قبل شنیدم صلاحیت یکی از خانم‌ها را در یکی از استان‌ها صرفا به‌دلیل داشتن عکس با من رد کرده‌اند، اما باور نکردم و تا دیروز نمی‌دانستم واقعا و در عمل به یکی از مصادیقی تبدیل شده‌ام که تعدادی را به استناد آن از حق قانونی، انسانی و شرعی «انتخاب‌شدن» و «انتخاب‌کردن محروم کرده باشند (پایان نقل‌قول). این را که خواندم در درون خود از شدت تأثر خندیدم.
خنده از این نظر که ملاک تأیید صلاحیت کسانی که ان‌شاءالله به قصد خدمت برای حضور در مجلس اعلام آمادگی و ثبت‌نام می‌کنند تا به کجا رسیده است و حرمت افراد که در روایات برتر از حرمت بیت‌الله و کعبه معظمه دانسته شده تا چه حد تنزل داده شده است. هنوز بعضی‌ها از من می‌پرسند در انتخابات ثبت‌نام نکردید؟ وقتی می‌گویم نه و دلیلش را می‌پرسند، توضیحات من را که -‌در دور قبل التزام من به اسلام و ولی فقیه بر حضرات شورای نگهبان محرز نشد و رد صلاحیت شدم- می‌شنوند که نخواستم علاوه بر اتلاف وقت، موجب وهن خود و نظام شوم، سکوت تلخی بر وجودشان حاکم می‌شود و چیزی نمی‌گویند. در انتخابات مجلس قبل هیئت نظارت خوزستان دکتر علیرضا صدرا، نماینده سابق دزفول را که در انتخابات دور قبل مجلس شورای اسلامی از شهر دزفول نامزد شده بود، رد صلاحیت کرد. او در همان روزها در دیداری با من - و به گمانم در مجمع تشخیص مصلحت- ضمن توضیح این مطلب گفت به هیئت نظارت در اهواز که مراجعه کردم و گفتم علت رد صلاحیت من که در رزومه‌ام نوشته‌ام شاگرد آقای مصباح‌یزدی بوده‌ام، چیست؟
در کمال تعجب به من پاسخ داده شد: شما در فلان تاریخ و ساعت در مجمع تشخیص مصلحت نظام با آقای غلامعلی رجایی ملاقات داشته‌اید؟ به آنها گفتم ایشان از بچه‌های جبهه و جنگ است و در دو سال آخر جنگ در قرار‌گاه خاتم‌الانبیا ‌(ص)، مسئول تبلیغات جبهه و جنگ قرارگاه و مسئول من بوده و با او برای حضور دوباره در مجلس به‌عنوان یک دوست و همشهری مطلع با او مشورت کرده‌‌ام، کجای این کار ایراد دارد؟ به من گفتند اگر دنبال تأیید صلاحیتتان هستید، باید قول بدهید که دیگر با ایشان ارتباط نداشته باشید. از شنیدن حرف‌های دکتر صدرا لبخند تلخی زدم و گفتم بله جناب دکتر، همه رفت‌وآمدهای افراد به اینجا، به جاهایی! گزارش و در پرونده آنها برای روز مبادا! ثبت می‌شود. این گذشت. روز بعد که طبق معمول ضمن کارهای روزانه که مکرر خدمت آقای هاشمی می‌رسیدم، ضمن انتقال این خبر از قول آقای صدرا به او گفتم ظاهرا قضیه دلیل‌تراشی برای رد صلاحیت‌ها از ارتباط با شما و خانواده شما گذشته و به ارتباط با امثال من رسیده است! همچنین با آقای هاشمی درباره رابطه دیگران با خانواده‌شان سخن گفتم؛ از ماجرای دختر شهیدی از کرج که بازنشسته آموزش‌وپرورش بود و همسرش فردی ارزشی. این خانم از من تقاضای ملاقات کرد، برای اینکه حرف‌هایش را بشنوم و این حرف‌ها را به آقای هاشمی انتقال دهم. به مجمع که آمد، گفت در مراجعه‌ام به شورای نگهبان برای اطلاع از دلایل رد صلاحیتم، به من گفته شد: شما با خانم فائزه هاشمی، دختر آقای هاشمی، عکس گرفته‌اید و معلوم است با او ارتباط دارید.

http://www.SecretNews.ir/fa/News/245650/ماجرای-یک-رد-صلاحیت
بستن   چاپ