اخبار محرمانه
سرمقاله اطلاعات/ حداقل این ارتجاع نیست
چهارشنبه 4 دي 1398 - 08:57:35
اخبار محرمانه - اطلاعات / « حداقل این ارتجاع نیست » عنوان یادداشت روزنامه اطلاعات به قلم فتح الله آملی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
رئیس بنیاد مستضعفان، فیش حقوقی خودش را به خبرنگاران نشان می‌دهد. کمتر از 5ر8 میلیون تومان. او پیش از این رئیس کمیته امداد بود و کارهای خوبی هم در آنجا صورت داد و اولین کاری که کرد، فروش ساختمان‌ شیک و به قول معروف لاکچری کمیته بود که قرار بود ساختمان مرکزی این مجموعه حمایتی باشد و او به درستی تشخیص داد جایش در آنجا نیست. او قرار است رئیس تشکیلاتی باشد که مأموریتش رسیدگی به محروم‌ترین اقشار جامعه است که بسیاری از آنها حتی یک سرپناه معمولی ندارند.
رئیس دستگاه قضا هم وقتی درباره خانه و زندگی‌اش می‌پرسند می‌گوید یک آپارتمان 3 خوابه معمولی دارد و بیش از این هم نمی‌خواهد.
ممکن است خیلی‌ها بگویند اینها نمایش تلویزیونی است برای آرام کردن مردم در عسر تنگدستی … خانه‌هایی دارند به اسم بستگانشان و زندگی فرزندانشان البته که چنین نیست. اما حتی اگر چنین بد بینی هم داشته باشیم حداقل این را باید بپذیریم که اگر همین دو منصب‌دار نظام راست نگفته باشند ـ که گفته‌اند ـ با گسترش فضای مجازی هستند کسانی که مدرک و سند روکنند که چنین نیست. نکته مهم اما اینجاست که باید از این رویه استقبال کنیم که کارگزاران نظام بگویند چقدر حقوق می‌گیرند و ثروتشان را از چه راهی به دست آورده‌اند.
همین که این فضا باز شود خوب است.
شاید گفته شود مشکل کشور که اینها نیست. مردم انتظار ندارند مقاماتشان همه در جنوب شهر بنشینند و مثل کارمندهای معمولی زندگی کنند. دین و عرف و عقل و حتی انصاف هم حکم نمی کند که یک مقام عالیرتبه در فقر زندگی کند و اصولاً بحث بر سر این نیست.
آمریکا با وجود این همه فاصله‌های طبقاتی یک رئیس جمهور تاجر و میلیاردر با چند برج و ماشین لوکس و هواپیمای اختصاصی دارد اما به خاطر پایین‌ آوردن نرخ بیکاری و ایجاد صدها هزار شغل جدید، با وجود همه بدقلقی‌ها و آبروبری‌هایش هنوز در نزد بسیاری از مردم رئیس جمهوری موفق جلوه می‌کند و محبوبیت دارد. بنابراین مشکل مردم این نیست که فلان مقام کجا می‌نشیند و با چه ماشینی سوار می‌شود مهم این است که نتیجه عملکردش چه گلی بر سر جماعت‌زده و چند گره از گره‌های زندگی‌شان را بازکرده است…
این استدلال و همه استدلال‌هایی از این دست ممکن است در نگاه اول درست به نظر برسند اما در حال و هوای اقتصاد رانتی شده و مطالبات فراموش شده ایران خودمان، نوعی مغلطه ناچسب به حساب می‌آیند چون متأسفانه با نگاه به تاریخچه و روند ثروت اندوزی و ایجاد طبقه برخوردار در ایران در می‌یابیم که بسیاری از این ثروت‌ها و برخورداری‌ها اصولاً بی‌ارتباط با مراکز قدرت تحصیل نمی‌شوند و در اغلب موارد محصول کار و تلاش و خلاقیت و پشتکار و تولید کارآفرینی و ایجاد ارزش افزوده برای جامعه و مسایل از این قبیل نیستند.
نکته مهم دیگر این است که این مقال اصولاً در نقد ثروت و رفاه هم نیست. نه ثروت بد است و نه داشتن اتومبیل خوب و خانه ویلایی و نه به تنهایی واجد امتیاز و صلاحیت و ملاک قضاوت افراد. بلکه اولا مهم این است که بدانیم این ثروت از چه راهی به‌دست آمده و ثانیاً حقوق عامه آن پرداخت شده یا خیر و ثالثاً چه نقشی در ثروت کشور داشته؛ جدای آنچه که گفته آمد نکته مهم این است که بدانیم انگیزه ورود افراد به حاکمیت و قدرت چیست. این نکته اصلی و مهمی است. کسی که می‌خواهد وارد حاکمیت و دولت شود اگر به قصد کسب ثروت و درآمد می‌آید بی‌تردید نااهل است و باید جامه دولت و حاکمیت را از تن درآورد و به بخش خصوصی برود. چون مأموریت او چیز دیگری است؛ و این را باید نشان بدهد چون کسب سود و رسیدن به ثروت نباید در دستگاه حاکمیت و دولت اتفاق بیفتد وگرنه تعارض منافع پیش‌ می‌آید. همین رئیس جمهوری میلیاردری که بر دستگاه استکباری کاخ سفید حکومت می‌کند می‌گوید از زمانی‌که وارد کاخ سفید شده چهار صد میلیون دلار ضرر کرده و اگر بفهمند که از قدرتش در مسیر منافع شخصی خود یا خانواده‌اش سوء‌ استفاده‌ کرده پدرش را درمی‌آورند. منظور از این ذکر مصداق دفاع از چنین آدمی یا سیستم حاکم بر آن دستگاه استکباری نیست؛ در مثل هم مناقشه نیست. اما یکی از مهم‌ترین مصائبی که باعث نارضایتی جامعه شده و می‌شود روند خطرناکی است که در دهه‌های اخیر موجب فاصله گرفتن مقامات از دردها و آلام توده‌های فقیر و مستضعف جامعه و ایجاد حصارهای امن‌ مالی و رفاهی برای خود و گروه‌های نزدیک به خود و ایجاد بستر رشد فاصله‌های نگران‌کننده طبقاتی شده است.
نگارنده هم می‌داند که مشکل جامعه فراتر از چنین مسائل دم‌دستی و پیش پا افتاده‌ای است. کشور نیازمند موتور حرکت و توسعه است. نیازمند ارتباطات تجاری و سیاسی مناسب بین‌المللی و تنش‌زدایی سیاسی هستیم. به اصلاحات ساختاری در اقتصاد محتاجیم. به وحدت و اجماع داخلی نیازمندیم. به استفاده از همه ظرفیت‌ نُخبگانی کشور نیازمندیم و فهرست بلندبالایی از این الزامات که در بحث کلان چالش‌های کشور در جای خود باید مورد بررسی و آسیب‌شناسی قرار گیرند اما به سلامت نفس و پاکدستی و نیت خالص خدمتگزاری کارگزاران و مسؤولان هم نیاز داریم تا به جای سخنرانی درباره نوکری مردم و تظاهر به آن واقعاً دغدغه مردم داشته باشند و پست و مقام را برای کسب منفعت خویش نخواهند. متاسفانه این نکته مهم حتی در تأیید صلاحیت‌های شورای نگهبان به درستی مراعات نشد و لذا بسیاری از سرمایه‌های مدیریتی کشور که می‌توانستند با حضور در مجالس مقتدر و ناظر گره‌ها از مشکلات کشور باز کنند و اجازه انحراف به کارگزاران دستگاه اجرایی ندهند و نمایندگان واقعی کشور باشند به دلایلی از جمله مشی و مشرب فکری‌شان فرصت نمایندگی پیدا نکردند. بگذریم…
نشان‌دادن فیش حقوقی و دارایی و خانه و زندگی مقامات بلندپایه کشور هیچ حسنی که نداشته باشد این حسن را دارد که مردم خود را به آنان نزدیک‌تر احساس می‌کنند و کمتر از این‌همه فاصله طبقاتی رنج می‌برند.
اما مهم‌تر از آن، حرکت کشور و حاکمیت و دولت در مسیر شفافیت است و دسترسی همگان به اطلاعات، آن‌هم در همه موارد.
شاید حرکت‌هایی از این دست موجب شود تا همه دستگاه‌های حاکمیتی مجبور به پاسخگویی و شفافیّت شوند. همه فیش‌های حقوقی مقامات کارگزاران، همه اعتبارات بانکی، فهرست همه بدهکاران؛ همه امکانات رانتی و دریافتی و … بی‌تبعیض و بی‌ملاحظه دیدگاه سیاسی و جناحی، چپ و راست و اصلاح‌طلب و اصولگرا، دولتی و خصولتی و قضایی و نظامی و حکومتی و … منتشر شوند. باور کنیم شفافیت معجزه می‌کند. باور کنیم دانستن حق مردم است. باور کنیم مردم ما آنقدر خوب و نجیب و باهوش و با فرهنگ هستند که وقتی از حکومت و دولت صداقت ببینند صبوری و همراهی می‌کنند. در حال حاضر جامعه ما بیش از هر زمانی به روحیه و فرهنگ پاکدستی و مردم‌دوستی و ایثار و گذشت و شوق خدمتی که در کارگزاران اوایل نهضت وجود داشت نیازمند است.
حداقل در این مورد بازگشت به گذشته، عقبگرد و ارتجاع نیست.

http://www.SecretNews.ir/fa/News/211714/سرمقاله-اطلاعات--حداقل-این-ارتجاع-نیست
بستن   چاپ