اخبار محرمانه
ایران نوشت: تخریب‌های سریالی
پنجشنبه 20 تير 1398 - 23:06:23
آخرین خبر تحلیل
اخبار محرمانه -
ایران نوشت: تخریب‌های سریالی
k ٩.٥
٧١
ایران / متن پیش رو در ایران منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
-سخنگوی وزارت خارجه: سریال شبکه 3 با واقعیت منطبق نیست/ آشنا: برخی برای تضعیف نهاد دولت پول فراوان دارند
احسان بداغی |«گاندو» در ایران دیگر فقط یادآور تمساح‌های پوزه‌ کوتاه در جنوب سیستان و بلوچستان نیست. حالا خیلی‌ها بیش از حیات وحش، با شنیدن این نام یاد پروژه متهم‌سازی دولت حسن روحانی می‌افتند. پروژه‌ای که هر چند 6 سال عمر دارد اما این روزها با سریالی به همین نام به اوج رسیده. با ایجاد تصویری از یک وزارت خارجه ساده‌لوح، بی‌عرضه، نفوذپذیر، ضعیف و دولتی که سر تا پایش را جاسوسان گرفته‌اند. تصویر این روزهای سریال شبکه سوم سیما سخت به کام مخالفان دولت شیرین آمده. مهم هم نیست که روایت‌های آن سند داشته باشد یا نه. چه اینکه دیروز سخنگوی وزارت خارجه سندیت روایت سریال «گاندو» را زیر سؤال برد و گفت که «اگر می‌گفتند ما این اسناد را در اختیارشان قرار می‌دادیم که سریال واقعی‌تر باشد.» اما شاید اصلاً مسأله چیز دیگری باشد؛ اینکه آیا سازندگان سریال از اساس دنبال روایتی مستند و واقعی بودند یا نه؟
کدام شفاف‌سازی؟
در روزهایی که وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران میدان‌دار نبرد دیپلماتیکی تمام‌عیار است، رسانه ملی کشور سریالی پخش می‌کند که واکنش سخنگوی وزارت خارجه به آن چنین است: «مانده‌ام که چه بگویم و عجیب است آنچه در این سریال از وزارت خارجه، شخص وزیر و همکاران ما در این سریال نشان داده می‌شود، با واقعیت منطبق نیست. اسناد مذاکرات و مکاتبات وزارت خارجه در داخل و خارج موجود است و اگر می‌گفتند ما این اسناد را در اختیارشان قرار می‌دادیم که سریال واقعی‌تر باشد.» سازندگان «گاندو» معتقدند در این روزهای پرتنش این سریال قرار است شفاف‌سازی کند؛ شفاف‌سازی درباره مسأله نفوذ و جاسوسی و خطر جریان غربگرا. اما این طرف ماجرا منتقدان سریال هم از سازندگان آن طلب شفافیت می‌کنند. مانند آنچه دیروز حسام‌الدین آشنا در توئیتر خود نوشت؛ «1. مؤسسه فرهنگی هنری شهید آوینی مستقل است یا وابسته به یک نهاد عمومی است؟2. هیأت امنا، هیأت مدیره و مدیرعامل این مؤسسه چه کسانی هستند و توسط چه کسانی و با چه ساز و کاری منصوب می‌شوند و به چه کسانی پاسخگو هستند؟3. بودجه سالانه این مؤسسه چقدر است و چگونه تأمین می‌شود؟» مؤسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی به عنوان تولیدکننده سریال «گاندو» معرفی شده. مجتبی امینی، تهیه‌کننده این سریال به حسام‌الدین آشنا در توئیتر پاسخ داده که «جناب سرهنگ آشنا؛ همه می‌دانند مؤسسه‌ای مزین به نام سید شهیدان اهل قلم؛ سید مرتضی آوینی چیست و کجاست؟ اما همه نمی‌دانند یک روحانی ترک لباس کرده که از مدیران ارشد امنیتی سابق وزارت اطلاعات بوده، در حوزه فرهنگ و هنر چه می‌کند و به دنبال چیست؟» اما جست وجوهای مختلف درباره سؤالات آشنا و پاسخی که مجتبی امینی به او داده تقریباً به هیچ جا نمی‌رسد. تنها ردی از شفافیت که از این مؤسسه به دست می‌آید آدرس و شماره تلفنی است که در سایت آن وجود دارد. درباره بودجه و منابع مالی این مؤسسه هم هیچ گونه اطلاعاتی در دسترس نیست، همانطور که معلوم نیست محصول اخیر آنها یعنی سریال «گاندو» با چه بودجه‌ای به نتیجه رسیده و زمینه همکاری بین سازمان و صدا و سیما و این مؤسسه برای ساخت سریال یاد شده در چه فرآیندی به وجود آمده است؟ البته حسام‌الدین آشنا، از همین منظر کنایه‌های دیگری هم به سریال «گاندو» داشت که در توئیترش مطرح کند. جایی که نوشت؛ «1. دولت نه اجازه و نه پول دارد که سریال بسازد. ‏2. صدا و سیما هم پول ندارد که سریال بسازد. ‏3. ولی گویا جای دیگری هست که برای تضعیف نهاد دولت هم پول فراوان دارد، هم مجوزها و مشوق‌های لازم را دریافت کرده است و هم می‌تواند صدا و سیما را الزام به پخش کند. ‏4. با گاندو، گنده نمی‌شوید. 5. ماهی از سر گنده گردد نی ز دم.»
دروغ‌هایی که سیاسیون ساختند و سازندگان گاندو نمایش دادند
اما «گاندو» قرار است چه چیزی را نمایش دهد؟ هر چند سازندگان و تهیه‌کنندگان این سریال سعی می‌کنند در پاسخ به این سؤال با تعارف واکنش نشان دهند و حتی خود را طرفدار دولت بدانند اما تصویری که «گاندو» می‌سازد، بی تعارف‌تر و عریان‌تر از این حرف‌هاست؛ دولتی واداده، بی‌عرضه و بدون کفایت که جاسوسان در آن جولان می‌دهند. اما بر اساس چه مستنداتی؟ این شاید همان پاشنه آشیل داستان باشد. جایی که تاکنون روایت «گاندو» تناقض‌های زیادی با آنچه به صورت رسمی عنوان می‌شده دارد. اوج این تفاوت‌ها در ماجرای انفجار زاغه مهمات پادگان شهید مدرس و شهادت شهید تهرانی مقدم بود. ماجرایی که در طول 8 سال گذشته همواره علت آن از سوی مسئولان نظامی و امنیتی یک «حادثه» و «اتفاق» عنوان شد اما به ناگهان سریال «گاندو» آن را به خرابکاری‌های «موساد» و «منافقین» مرتبط دانست. جالب است که این ادعا را به جز سازندگان سریال «گاندو» تنها همان 8 سال قبل ایهود باراک، نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی مطرح کرده بود. حالا اینکه این سریال چطور و بر اساس چه اسنادی بعد از 8 سال تمام روایت‌های رسمی جمهوری اسلامی از آن حادثه را رد و روایت شخصی چون باراک را تأیید کرده، نه مشخص است و نه درباره آن توضیحی داده شده. در موردی دیگر برای واقع‌نمایی روایت سریال به موضوع آشنایی اشاره می‌شود؛ اطلاع شخصیت جاسوس سریال که متناظر «جیسون رضائیان» است، از طعم آدامس شخصی رئیس جمهوری. این البته ادعای تازه ای نیست و «گاندو» هم اولین مطرح‌کننده آن به حساب نمی‌آید. تقریباً چهار سال است که این روایت مدام توسط مخالفان دولت تکرار می‌شود؛ یعنی از مهر سال 94. اما سند آن چیست؟ مصاحبه روز 27 مهر آن سال کریمی قدوسی با خبرگزاری فارس. کریمی قدوسی نماینده‌ای است که بخش مهم شهرتش را مدیون ادعاهای تکذیب شده‌اش است. درباره این موضوع «آدامس» نیز هیچ سند و اظهار نظر اثبات شده دیگری وجود ندارد. اما به نظر می‌رسد سخنان کریمی قدوسی و تکرار مدام آن توسط دیگر مخالفان دولت آنقدرها برای سازندگان «گاندو» سندیت داشته که در ساخته خود به آن استناد کنند. در مورد دیگری روز جمعه هفتم تیر در قسمت بیستم «گاندو» در سکانسی از فیلم که بازیگر نقش ظریف حضور دارد، سیما عزیزی که پیش‌تر در این سریال به عنوان «خواهرزاده یکی از مسئولان» از آن نام برده شده، به یکی از همراهان وزیر خارجه برای معرفی خانم عکاس مراجعه می‌کند. در پلان بعد همین شخص و ظریف به استقبال دایی می‌روند که با تشریفات وارد حیاط هیأت دولت می‌شود.» سریال معلوم نمی‌کند که منظور از این دایی مسئول کیست اما بازتاب این بخش در فضای مجازی آشکار کرد که دایی، شخص رئیس جمهوری است. همین می‌شود تکرار روایت قدیمی‌تر «دختر خواهر حسن روحانی» روایتی که باز ریشه در واقعیت نداشت. مخالفان دولت ماه‌ها از «ط.ق» که در نهاد ریاست جمهوری شاغل بود، به عنوان خواهرزاده حسن روحانی در ریاست جمهوری یاد کردند و نهایتاً او به دلایل امنیتی بازداشت شد اما نکته اساسی و واقعیت ماجرا این بود که او هیچ نسبتی با حسن روحانی نداشت. واقعیتی که برای سازندگان «گاندو» آنقدرها جاذبه نداشت که بابت آن راضی شوند دست از تکرار روایت کذب مخالفان دولت در سریال خود بردارند. در واقع سریال گاندو پر است از انواع این روایت‌ها؛ روایت‌هایی که در فضای سیاسی چیزی نبودند جز داستان‌هایی که با هدف تخریب سیاسی ساخته شده‌ بودند و حالا قرار بود بر صفحه تلویزیون جان بگیرند.
گاندو؛ مستند یا خیالی؟
اگر هر شب بیننده سریال گاندو باشید یک جمله قبل از پخش آن به شکلی برجسته به شما یادآوری می‌شود: «این مجموعه براساس یک پرونده واقعی ساخته شده که به دلیل مسائل امنیتی، شخصیت‌ها، اماکن و کشورها تغییر یافته و هرگونه تشابه، تصادفی می‌باشد.» این یعنی تصدیق مؤکد بر مستند بودن روایت و قصه داستان. اما عصر دیروز تنها ساعاتی قبل از پخش آخرین قسمت آن، آرش قادری نویسنده سریال ادعایی کاملاً عکس این را در گفت‌وگو با «ایسنا» مطرح کرد: «به طور کلی 80 درصد قصه تخیل بنده بود.» حالا این ادعا می‌تواند ده‌ها سؤال ایجاد کند. از جمله اینکه چرا این موضوع بعد از حاشیه‌سازی‌‌های فراوان برای دولت، آن هم در این مقطع پر تنش تنها ساعاتی قبل از پایان سریال مطرح می‌شود؟ و چرا قبل از شروع هر قسمت از سریال بر واقعی بودن روایت آن تأکید شده، در حالی که نویسنده حرفی برعکس آن می‌زند؟ البته نکته دیگر هم اینکه اگر 80 درصد سریال ساخته تخیل بوده، چرا اینقدر اصرار شده که چهره، گریم و رفتار افراد و خصوصاً وزیر امور خارجه تا این اندازه شبیه به واقعیت باشد؟
پرونده امنیتی در مؤسسه فرهنگی!
نویسنده گاندو حرف مهم دیگری را هم در گفت‌وگوی خود درباره ماجرای جیسون رضائیان مطرح می‌کند: «یک پرونده از ایشان در مؤسسه شهید آوینی موجود بود که به دست من رسید. روال اینکه ایشان چگونه آمده و چگونه دستگیر شده است چیزی نزدیک 100 صفحه شرح ماوقع بود.» و باز هم سؤالی جدید؛ چرا باید 100 صفحه از پرونده‌ای به این میزان از حساسیت و ابعاد امنیتی در مؤسسه‌ای فرهنگی و هنری باشد؟ شخصیت داریوش فرهنگ در سریال «گاندو» به عنوان شخصیت مثبت داستان همواره بر حرکت کامل و دقیق در چارچوب قانون تأکید دارد؛ حالا جای سؤال است که ماجرای این پرونده امنیتی 100 صفحه‌ای در یک مؤسسه فرهنگی چه نسبتی با قانون و شفافیت دارد؟ این موضوع باز هم می‌تواند سؤالات تکراری و پاسخ داده نشده درباره مؤسساتی را که پشت این محصولات فرهنگی هستند زنده کند. خصوصاً اینکه «گاندو» در سلسله سریال‌سازی‌ها و مستندسازی‌ها علیه دولت نمونه اول نیست. شروع به کار دولت یازدهم در مردادماه 92 در واقع آغاز به کار بخش دیگری هم در کشور بود؛ مؤسسات فرهنگی و هنری زنجیره‌ای که به یکباره شروع به تولید آثار متعددی خصوصاً در حوزه فیلم مستند کردند.
مؤسساتی که هر چند تابلوی برخی از شاخص‌های آنها مثل اوج چندی قبل‌تر از روی کار آمدن دولت یازدهم روی دیوار رفته بود اما آغاز به کار این دولت بود که گویی موتور محرک آنها برای جدی گرفتن فعالیت شد. تقریباً وابستگی تمام این مؤسسات، محل ابهام است و حتی در برخی موارد ادعا شده که با بودجه‌های دانشجویی اداره می‌شوند، مانند مؤسسه «سفیر فیلم». ادعایی که با تأمین مخارج ساخت 60 مستند سینمایی برای تنها 6 سال چندان همخوانی با واقعیت نشان نمی‌دهد. تمام این مؤسسات طی سال‌ها پیوندهایی با صدا و سیما پیدا کرده‌اند و در نقش پیمانکاران این رسانه ظاهر شده‌اند. پیمانکارانی که بخش عمده کارنامه آنها تاختن علیه دولت بوده.

http://www.SecretNews.ir/fa/News/131825/ایران-نوشت--تخریب‌های-سریالی
بستن   چاپ