اخبار محرمانه -
«نه» به استراتژی سوخته
٨١
٠
ابتکار / متن پیش رو در ابتکار منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
گمانهزنیها درباره پایان سال 98 و نوع حضور در انتخابات مجلس که در اسفند سال جاری برگزار خواهد شد، همچنان ادامه دارد. بیشک انتخابات اسفندماه 98 یک نقطه عطف در فضای سیاسی کشور خواهد بود. اصلاحطلبان دیگر نمیتوانند به خاطر «نه گفتن» به جریان رقیب وارد انتخابات شوند و اصولگرایان نیز باید برای جلب اعتماد عمومی وارد فضای انتخابات شوند. این بار اما لازم است که اصلاحطلبان «نه» بگویند و به هر ائتلافی تن ندهند. شاید امروز تنها زمانی باشد که مصلحتاندیشی نه تنها مشارکت سیاسی را بالا نمیبرد بلکه باعث میشود بدنه اجتماعی جریان اصلاحات اعتماد خودش را از دست بدهد. مصلحت را باید کنار گذاشت و شفافیت را برگزید.
میتوان گفت انتخابات امسال یکی از جدیترین انتخابات در طول سالهای اخیر است. اصلاحطلبان باید به دنبال یک استراتژی برای حل مشکلات مردم باشند. درست است که آنها در رابطه با معرفی کاندیداهای خود همان موانع گذشته را پیش رو دارند اما باید توجه داشته باشند که دیگر حضور در انتخابات به هر قیمتی جواب نمیدهد. همان طوری که پیش از این سعید حجاریان، تئوریپرداز اصلاحات از طرح مشارکت مشروط در انتخابات آینده سخن گفت که با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد هرچند با توجه به فضای سیاسی موجود در کشور و نبود استراتژی مشخص و همچنین عدم جمعبندی اصلاحطلبان در رابطه با انتخابات چنین امری دور از واقعیت نیست. درست است که در ایران هیچ جریانی نمیتواند به تنهایی برگ برنده داشته باشد و یک سیاستورزی فعال نیازمند ائتلاف است اما آنچه که باید مورد توجه قرار داد این است اگر اصلاحطلبان میخواهند دوباره ائتلاف کنند؛ باید این ائتلاف متفاوت باشد.
اصلاحطلبان در دو انتخابات گذشته (مجلس و ریاستجمهوری) مجبور به ائتلاف با برخی طیفهای سیاسی شدند تا هم در صحنه سیاسی کشور حضور داشته باشند و هم از ورود افراد تندرو به مجلس و
دولت جلوگیری کنند؛ ائتلافی که نتیجه آن چیزی غیر از خواسته اصلاحطلبان شد. در رابطه با انتخابات مجلس لیست امید نتوانست آنگونه که انتظار میرفت عمل کند و بسیاری از افراد همین که وارد مجلس شدند سیاستی غیر اصلاحطلبانه در پیش گرفتند. در رابطه با
دولت حسن
روحانی نیز چندان اصلاحطلبان نتوانستند مطالبه بدنه اجتماعی خود را از طریق این
دولت پاسخ دهند. درواقع حسن
روحانی نتواست پاسخگوی مطالبات این جریان سیاسی باشد که با حمایت آن در هر دو دوره انتخابات ریاستجمهوری پیروز و راهی پاستور شد.
اگر در طی این سالها
دولت در زمینهای نتواسته است مطالبات مردمی را پاسخگو باشد و عملکرد مناسبی نداشته است، این جریان اصلاحات بود که مورد هجمه و انتقاد قرار میگرفت.
دولت روحانی به نام اصلاحطلبان، اما به کام آنها نبود. اگر به کابینه حسن
روحانی در هر دو دوره ریاستجمهوری او نگاهی بیندازیم میبینیم که حضور اصلاحطلبان در
دولت آقای
روحانی هر روز کمرنگتر بوده است. در افکار عمومی این تلقی وجود دارد که
روحانی مورد تایید اصلاحطلبان بوده پس عملکرد و مدیریت او به پای این جریان نوشته میشود. در حالی که این جریان سیاسی در بسیاری از موارد تاثیرگذار نبود و میزان نفوذ اصلاحطلبان در
دولت تدبیر و امید به شدت پایین بود اما همیشه نوک پیکان حملات متوجه این جریان سیاسی بوده است.
بنابراین در انتخابات آینده اصلاحطلبان باید راه گذشته را تکرار نکنند. شاید در آن زمان و شرایط مصلحت بود که اینگونه تصمیم گرفته شود و یا آنها چارهای جز ائتلاف به آن شیوه را نداشتند. در انتخابات گذشته فرصتطلبان از اعتبار اصلاحطلبان استفاده کرده و وارد مجلس و نهادهای تصمیمگیر کشور شدند. این ائتلاف نه تنها کمکی به اصلاحطلبان نکرد بلکه باعث شد که عملکرد
دولت و نمایندگانی که به اسم لیست امید وارد مجلس شدند به اسم اصلاحطلبان زده شود. در سال 94 در مقایسه با انتظاری که نسبت به لیست امید در جامعه بهوجود آمد، دستاوردی برای جامعه مدنی و جامعه رای دهنده به اصلاحات نداشت. مجموع این عوامل باعث شد اعتماد سرمایه اجتماعی نسبت به این جریان آسیب ببیند. بنابراین باتوجه به شرایط کنونی کشور و مشکلات مردم، ادامه آن مسیر چیزی جز خودکشی و درواقع خودزنی اصلاحطلبان نخواهد بود. اصلاحطلبان باید به دنبال رفع نقص عملکرد خود در ادوار گذشته باشند.
درواقع اصلاحطلبان از آن ائتلاف نتیجه دلخواه خود را نتوانستند کسب کنند به همین دلیل برخی از فعالان و نخبگان فکری امروز معتقدند که باید در تصمیمات و سیاستهای خود در انتخابات آینده تجدید نظر کنیم.
اصلاحطلبان اگر همچنان میخواهد در عرصه و صحنه سیاسی کشور باقی بماند قطعا باید یک آسیبشناسی در رابطه با عملکرد و رفتارهای خود داشته باشند. ائتلاف نوعی تصمیم عاقلانه است برای اینکه بتوانند با ظرافت بیشتری وارد عرصه شوند، اما چگونه و با چه جریانی ائتلاف شود مهم است. چه نوع مرزبندیهایی داشته باشند و در عین حال استقلال خود را حفظ کنند. حتما باید در رویهها تغییرات ایجاد کنیم. از فرصتها استفاده شود و تهدیدها به حداقل برسد.
گروه سیاسی؛ الهام برخوردار: گمانهزنیها درباره پایان سال 98 و نوع حضور در انتخابات مجلس که در اسفند سال جاری برگزار خواهد شد، همچنان ادامه دارد. بیشک انتخابات اسفندماه 98 یک نقطه عطف در فضای سیاسی کشور خواهد بود. اصلاحطلبان دیگر نمیتوانند به خاطر «نه گفتن» به جریان رقیب وارد انتخابات شوند و اصولگرایان نیز باید برای جلب اعتماد عمومی وارد فضای انتخابات شوند. این بار اما لازم است که اصلاحطلبان «نه» بگویند و به هر ائتلافی تن ندهند. شاید امروز تنها زمانی باشد که مصلحتاندیشی نه تنها مشارکت سیاسی را بالا نمیبرد بلکه باعث میشود بدنه اجتماعی جریان اصلاحات اعتماد خودش را از دست بدهد. مصلحت را باید کنار گذاشت و شفافیت را برگزید.
میتوان گفت انتخابات امسال یکی از جدیترین انتخابات در طول سالهای اخیر است. اصلاحطلبان باید به دنبال یک استراتژی برای حل مشکلات مردم باشند. درست است که آنها در رابطه با معرفی کاندیداهای خود همان موانع گذشته را پیش رو دارند اما باید توجه داشته باشند که دیگر حضور در انتخابات به هر قیمتی جواب نمیدهد. همان طوری که پیش از این سعید حجاریان، تئوریپرداز اصلاحات از طرح مشارکت مشروط در انتخابات آینده سخن گفت که با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد هرچند با توجه به فضای سیاسی موجود در کشور و نبود استراتژی مشخص و همچنین عدم جمعبندی اصلاحطلبان در رابطه با انتخابات چنین امری دور از واقعیت نیست. درست است که در ایران هیچ جریانی نمیتواند به تنهایی برگ برنده داشته باشد و یک سیاستورزی فعال نیازمند ائتلاف است اما آنچه که باید مورد توجه قرار داد این است اگر اصلاحطلبان میخواهند دوباره ائتلاف کنند؛ باید این ائتلاف متفاوت باشد.
اصلاحطلبان در دو انتخابات گذشته (مجلس و ریاستجمهوری) مجبور به ائتلاف با برخی طیفهای سیاسی شدند تا هم در صحنه سیاسی کشور حضور داشته باشند و هم از ورود افراد تندرو به مجلس و
دولت جلوگیری کنند؛ ائتلافی که نتیجه آن چیزی غیر از خواسته اصلاحطلبان شد. در رابطه با انتخابات مجلس لیست امید نتوانست آنگونه که انتظار میرفت عمل کند و بسیاری از افراد همین که وارد مجلس شدند سیاستی غیر اصلاحطلبانه در پیش گرفتند. در رابطه با
دولت حسن
روحانی نیز چندان اصلاحطلبان نتوانستند مطالبه بدنه اجتماعی خود را از طریق این
دولت پاسخ دهند. درواقع حسن
روحانی نتواست پاسخگوی مطالبات این جریان سیاسی باشد که با حمایت آن در هر دو دوره انتخابات ریاستجمهوری پیروز و راهی پاستور شد.
اگر در طی این سالها
دولت در زمینهای نتواسته است مطالبات مردمی را پاسخگو باشد و عملکرد مناسبی نداشته است، این جریان اصلاحات بود که مورد هجمه و انتقاد قرار میگرفت.
دولت روحانی به نام اصلاحطلبان، اما به کام آنها نبود. اگر به کابینه حسن
روحانی در هر دو دوره ریاستجمهوری او نگاهی بیندازیم میبینیم که حضور اصلاحطلبان در
دولت آقای
روحانی هر روز کمرنگتر بوده است. در افکار عمومی این تلقی وجود دارد که
روحانی مورد تایید اصلاحطلبان بوده پس عملکرد و مدیریت او به پای این جریان نوشته میشود. در حالی که این جریان سیاسی در بسیاری از موارد تاثیرگذار نبود و میزان نفوذ اصلاحطلبان در
دولت تدبیر و امید به شدت پایین بود اما همیشه نوک پیکان حملات متوجه این جریان سیاسی بوده است.
بنابراین در انتخابات آینده اصلاحطلبان باید راه گذشته را تکرار نکنند. شاید در آن زمان و شرایط مصلحت بود که اینگونه تصمیم گرفته شود و یا آنها چارهای جز ائتلاف به آن شیوه را نداشتند. در انتخابات گذشته فرصتطلبان از اعتبار اصلاحطلبان استفاده کرده و وارد مجلس و نهادهای تصمیمگیر کشور شدند. این ائتلاف نه تنها کمکی به اصلاحطلبان نکرد بلکه باعث شد که عملکرد
دولت و نمایندگانی که به اسم لیست امید وارد مجلس شدند به اسم اصلاحطلبان زده شود. در سال 94 در مقایسه با انتظاری که نسبت به لیست امید در جامعه بهوجود آمد، دستاوردی برای جامعه مدنی و جامعه رای دهنده به اصلاحات نداشت. مجموع این عوامل باعث شد اعتماد سرمایه اجتماعی نسبت به این جریان آسیب ببیند. بنابراین باتوجه به شرایط کنونی کشور و مشکلات مردم، ادامه آن مسیر چیزی جز خودکشی و درواقع خودزنی اصلاحطلبان نخواهد بود. اصلاحطلبان باید به دنبال رفع نقص عملکرد خود در ادوار گذشته باشند.
درواقع اصلاحطلبان از آن ائتلاف نتیجه دلخواه خود را نتوانستند کسب کنند به همین دلیل برخی از فعالان و نخبگان فکری امروز معتقدند که باید در تصمیمات و سیاستهای خود در انتخابات آینده تجدید نظر کنیم.
اصلاحطلبان اگر همچنان میخواهد در عرصه و صحنه سیاسی کشور باقی بماند قطعا باید یک آسیبشناسی در رابطه با عملکرد و رفتارهای خود داشته باشند. ائتلاف نوعی تصمیم عاقلانه است برای اینکه بتوانند با ظرافت بیشتری وارد عرصه شوند، اما چگونه و با چه جریانی ائتلاف شود مهم است. چه نوع مرزبندیهایی داشته باشند و در عین حال استقلال خود را حفظ کنند. حتما باید در رویهها تغییرات ایجاد کنیم. از فرصتها استفاده شود و تهدیدها به حداقل برسد.