بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - صبح نو / متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن در اخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
قصه پرغصه اصلاحطلبان و محمود واعظی، بار دیگر دچار گره شده است. چندی است که شکاف میان جریان تجدیدنظرطلب رادیکال با رییسدفتر رییسجمهوری شدت یافته و این انشقاق اوج گرفته که قطعا پیامدهایی را روی نوع آرایش بازیگران محور اصلاحات-اعتدال بر جای خواهد گذاشت تا در مثلث انتخاباتی سالهای 92، 94 و 96 شاهد حذف و اضافههایی باشیم. به نظر میرسد طیف اصلاحطلب رادیکال با جداکردن مسیر خود از اصلاحطلبان عملگرا و اعتدالگرایان، در بزنگاه 1400 میخواهند به سیاست تحریم انتخابات یا معرفی نامزدی مستقل از دیگران، دست بزنند. انتخابات ریاستجمهوری سال 92 نقطه آغازین مثلثی بود که تا امروز درباره نسبت میان اضلاع آنها حرف و حدیث و تحلیل بسیاری وجود دارد. در این سه ضلعی که دایر بر مدار مرحوم هاشمیرفسنجانی بود، اصلاحطلبان اعم از رادیکالها، عملگرایان و اعتدالگرایان و مشخصا حزب اعتدال و توسعه و اصولگرایان محافظهکار، حضور داشتند.
داستان پرنشیبوفراز این مثلث با حمایت از حسن روحانی آغاز شد و با قدرت گرفتن شیخ دیپلمات، مسیر حضور در ساختار رسمی خود را در پیش گرفت. در دولت اول روحانی، جاذبه مذاکرات هستهای و لزوم حمایت از آن در برابر منتقدان به قدری پرکشش و پراهمیت بود که اساسا اجازه اختلاف میان اضلاع این مثلث را نمیداد؛ به همین دلیل در دولت یازدهم، سیاست «نقد در خلوت و حمایت در جلوت» به ترجیعبند محور اصلاحات-اعتدال-اصولگرایان محافظهکار تبدیل شد، یعنی ترکیب نامبرده بهویژه شق اصلاحطلب آن، اگر هم نسبت به دولت زاویهای داشتند، تلاش میکردند این گوشههای تند و تیز را با طرح در محافل و گعدههای خصوصی نرم و لطیف کنند و اجازه ندهند که رسانهها از اختلافات فیمابین آنها بویی ببرند؛ البته به بازی گرفتهشدن اصلاحطلبان در مدیریت کلان کشور توسط دولت، پس از سالها انزوا، عامل دیگری بود که باعث میشد اصلاحطلبان چندان به پای دولت نپیچند و انتقادات خود را شکل بیرونی نبخشند.
در دولت دوم حسن روحانی، قضیه قدری متفاوت شد. در دولت دوازدهم چندین عامل سبب شد تا آن کظم غیظهای نهانی، شکل و جلوهای پدیدار به خود بگیرد و اصلاحطلبان در خلوت و جلوت، نقادی در پیش گیرند. اولین عامل روی کار آمدن دولتی استثنایی در آمریکا به سردمداری فردی نامتعادل به نام ترامپ بود که باعث شد تحریمها علیه ایران شکلی هوشمند به خود بگیرند و نتیجتا، وضعیت اقتصادی ایران دچار تلاطم شود. در میانه این تلاطمها، بسیاری نقش اقدامات ناصواب غلط دولت را برجسته میدیدند و معتقد بودند که در صورت مدیریت صحیح، میشد تا حد زیادی از آثار تحریمها کاست. در این میان اصلاحطلبان برای درامانماندن از هزینهتراشیهای دولت، کوشیدند فرصتطلبانه حساب سیاسی خود از دولت را جدا کنند و با گرفتن ژست انتقاد، خود را در ایجاد وضع موجود بیتقصیر جلوه دهند.
دومین عامل اما به تغییر رویکرد سیاست داخلی شخص رییسجمهور بازمیگشت. این تغییر ریل از چپگرایی به راستگرایی، واجد عینیات (ابژکتیو) و تا حدی هم واجد ذهنیات برآمده از تبلیغات اصلاحطلبان (سوبژکتیو) بود. در بخش عینیات باید چنین گفت که روحانی بهدلیل پیروزی در دور دوم و محتاجنبودن به حمایت جبهه اصلاحات(بهویژه طیف رادیکال آن)، سعی کرد امورات دولت را بیش از پیش به یاران سنتی خود یعنی محمدباقر نوبخت بسپارد و برای تامین و حفظ آینده سیاسی خود تا میتواند از رادیکالیسم فاصله بگیرد. در بخش ذهنیات اما تغییر رویکرد روحانی، برساخته پروپاگاندای اصلاحطلبان بود. اصلاحطلبان بنا بر همان دلیلی که پیشتر ذکرش رفت، یعنی جداکردن فرصتطلبانه سفره خود از هزینهتراشیهای دولت، بر آن شدند تا روحانی را در افواه عمومی، فردی اصلا راستگرا، بیشتر اصولگرا و کمتر اصلاحطلب جا بیندازند. برهمین اساس نیز تبلیغات بسیاری را درباره کاهش اختیارات اسحاق جهانگیری در دولت دوم ارائه کردند.
از همه اینها گذشته، یک فرد در دل تیم مدیریتی حسن روحانی بود که به ویژه با آغاز به کار دولت دوم اعتدال، بنای تخاصم با اصلاحطلبان رادیکال گذاشت و در مقابل نیز رادیکالها او را به انحصارگرایی و تمامیتخواهی متهم کردند. این فرد که نقشی بیبدیل در ایجاد زاویه میان دولت و اصلاحطلبان رادیکال طی چهار سال گذشته داشته است، کسی نیست جز محمود واعظی، رییسدفتر رییسجمهوری.
انحصارطلبی در مقابل اصلاحطلبان
واعظی در دولت دوم روحانی، از نگاه اصلاحطلبان به چهرهای انحصارطلب و تمامیتخواه تبدیل شد. بهزعم جریان اصلاحات، واعظی در دولت دوم و با انتقال از وزارت ارتباطات به قلب نهاد ریاستجمهوری، عنان امور را به طرزی تمامعیار به دست گرفت.
اصلاح طلبان می گویند: رییس دفتر روحانی اجازه عرض اندام به اصلاحطلبان را نداد و باعث شد تا حلقهای بسته و محدود با قبضه نهاد پاستور، رییسجمهوری را دوره کنند و او را از ریل چپ به ریل راست، گذار دهند. همانطور که گفته شد اصلاحطلبان برای این فضاسازی، کوشیدند تا دایره کنش جهانگیریِ دولت دوم را بسیار محدودتر از دولت اول ترسیم و چنین وانمود کنند که واعظی همهکاره دولت است و اجازه بازیگری به هیچ چهرهای اعم از معاون اول رییسجمهوری را نمیدهد. همین هجمهها نیز باعث میشدند تا واعظی هرازگاهی در اظهاراتی، اساس ائتلاف با اصلاحطلبان در انتخابات 92 را زیر سوال ببرد و تاکید کند که حسن روحانی بدون حمایت اصلاحات نیز قابلیت رایآوری داشت. همین چندیپیش، واعظی در پاسخ به اظهارات صادق خرازی، دبیر کل حزب ندای ایرانیان مبنی بر تاثیر رای اصلاحطلبان بر پیروزی روحانی در انتخاباتهای 92 و 96 گفته بود: «آنها آزاد بودند به قالیباف یا کسی دیگر رأی دهند اما مردم تصمیم گرفتند به دکتر روحانی رأی دهند؛ بنابراین حرفی که او میزند نادرست است.»
قانونگریز در برابر مجلس
نسبت واعظی صرفا با اصلاحطلبان نبوده که در این مدت جنجالبرانگیز شده بلکه رییسدفتر رییسجمهوری پساز روی کارآمدن مجلس یازدهم نیز کوشیده جایگاه نهاد تقنینی را تنزل دهد و با فضاسازی، مصوبات مجلس را سیاسیکاری برای اخلال در کار دولت، جا بزند. روز گذشته واعظی در گفتوگویی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه واکنش شما به شکایت جمعی از نمایندگان مجلس از رییسجمهور به دلیل استنکاف از اجرای 13 قانون مصوب مجلس چیست، اعلام کرد: آقای رییسجمهور بر اساس وظیفه قانونی خود باید از قانون اساسی صیانت کند، بنابراین اگر مراحل تصویب یک قانون، از نظر وی درست طی نشده باشد یا برداشت معاونت حقوقی رییسجمهور این باشد که اشکالی در کار [یک مصوبه قانونی] است، قطعا رییسجمهور نمیخواهد در این موضوع شریک باشد. وی اضافه کرد: در این شرایط، قانون راهکار و سازوکاری را مشخص کرده که اگر رییسجمهور [به یک مصوبه قانونی] اشکالی دارد، رییس مجلس میتواند قانون را ابلاغ کند.
مشایی دولت اعتدال؟
معمولا اینطور است که رییسدفتران روسایجمهوری بهعنوان مردان همهکاره دولت شناخته میشوند. این عنوان بهخصوص در مورد رییسدفتر رییس دولت دهم مشهود بود. بسیاری معتقد بودند که اسفندیار رحیممشایی چهرهای است که احمدینژاد تحتتاثیر او بود و بسیاری از اقدامات و رفتارهای حاشیهآفرین رییس وقت دولت، تحت تلقینات او انجام میشد. برهمین اساس نیز بسیاری از ناظران بهویژه اصلاحطلبان، محمود واعظی، رییسدفتر حسن روحانی را با رحیم مشایی مقایسه میکنند و معتقدند که واعظی با دردستگرفتن تمامی امور، عملا به شخص اول دولت تبدیل شده و اجازه نمیدهد تا سایر نیروها در دولت، خود را نشان بدهند.
حامی لاریجانی؟
اگر بخواهیم نسبت میان اصلاحطلبان و اعتدالگرایان را بسنجیم، باید بگوییم که طیف عملگرا یا واقعگرای اصلاحطلب بهخصوص حزب کارگزاران سازندگی بیشترین قرابت را با تیم اطراف رییسجمهوری دارند. این قرابت خود را در ائتلاف سال 92 نشان داد؛ آنجا که هاشمیرفسنجانی به عنوان پدر معنوی کارگزاران سازندگی از حسن روحانی به عنوان پدر معنوی حزب اعتدال و توسعه حمایت کرد و سایر طیفها یعنی اصولگرایان محافظهکار و اصلاحطلبان رادیکال را برای همسویی با این حمایت، مجاب و مجبور کرد. به لحاظ تبارشناسی هم اگر بخواهیم بررسی کنیم، باید بگوییم که شأن تاسیس حزب اعتدال و توسعه در سال 78، جلوگیری از رادیکالیسم طیف چپ اصلاحات بود که باعث شده بود در تضاد با کارگزاران سازندگی، شاکله جبهه دوم خرداد را دچار تضعیف و فروپاشی کند.
بر اساس همگرایی تاریخی میان حزب کارگزاران سازندگی و حزب اعتدال و توسعه، به نظر میرسد که محمود واعظی بهعنوان نماینده اصلی اعتدال و توسعه مانند قاطبه موثر کارگزاران سازندگی، هوادار حضور علی لاریجانی در انتخابات 1400 است و مشتاق مینماید که رییس پیشین مجلس که سوابق معناداری در همراهی با دولت اعتدال دارد، این بار ردای ریاستجمهوری به تن کند. این در حالی است که اصلاحطلبان رادیکال منتقد واعظی، بیشتر به اسحاق جهانگیری و محمدجواد ظریف برای نامزدی تمایل دارند و بر این باورند که ریسک دوباره روی چهرهای غیراصلاحطلب نظیر لاریجانی، به کلی حیثیت نیمبند اصلاحات را بر باد خواهد داد و برای جلوگیری از این وضعیت بغرنج، باید چهرهای تماماصلاحطلب ولو با درصد بالای رد صلاحیت را بر گزینهای اجارهای و ائتلافی ترجیح داد و به عنوان نامزد اجماعی اصلاحات، به مردم معرفی کرد.
از سوی دیگر، میتوان مجادله اخیر میان سعید حجاریان، نماینده ویژه طیف اصلاحطلبان رادیکال با حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی را همسو با مناقشه اخیر میان واعظی و خرازی دانست؛ چه آنکه حجاریان، کارگزاران را متهم به عبور از هویت اصلاحطلبی و همدستی با نیروهای نظامی برای تشکیل دولت آینده کرد و از این طرف نیز خرازی با حمله به واعظی، کارنامه او و دولت اعتدال را زیر سوال برد.
بر اساس همگرایی تاریخی میان حزب کارگزاران سازندگی و حزب اعتدال و توسعه، به نظر میرسد که محمود واعظی بهعنوان نماینده اصلی اعتدال و توسعه مانند قاطبه موثر کارگزاران سازندگی، هوادار حضور علی لاریجانی در انتخابات 1400 است و مشتاق مینماید که رییس پیشین مجلس که سوابق معناداری در همراهی با دولت اعتدال دارد، این بار ردای ریاستجمهوری به تن کند
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/470106/