بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - وطن امروز / متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و انتشار آن در اخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
* پایان دولت نکبتبار ترامپ؛آغاز دولت درمانده بایدن * بایدن درمراسم تحلیف به شکافگسترده در جامعه آمریکا اذعانکرد
* مراسم تحلیف بایدن دیروز در حالی برگزار شد که ترامپ در سخنرانی خداحافظی وعده بازگشت به کاخ سفید را داد
روز تحلیف «جو بایدن» به عنوان پیرترین رئیسجمهور تاریخ آمریکا واقعا هم یک روز تاریخی برای آمریکا بود. البته نه آنطور که دموکراتها مدعیاند به خاطر پایان یافتن دوران کابوسوار 4 ساله حکومت دیوانهای به نام «دونالد ترامپ» بر مرکزیت سیاسی مغشوش واشنگتن و ایالاتی که از زمان جنگ داخلی یانکیها در دهه ششم قرن نوزدهم میلادی هیچگاه اینقدر متفرق نبودهاند. برعکس، این آمریکای رو به افول طی 4 سال اخیر در جهانی بهشدت در حال دگردیسی، به قول معروف چنان ترامپیده که دیگر بازگشت آن به گذشته ممکن نیست. چنانکه پس از اشغال 2 هفته پیش کنگره، معبد دموکراسی غربی توسط طرفداران رئیسجمهور مستقر در کاخ سفید، متفکری بانفوذ در قامت «ریچارد هاس» مجبور شد با اعترافی تلخ، بر آنچه یک دموکرات متفکر دیگر به نام فرید زکریا در دهه گذشته پیشبینی کرده بود مهر تایید بزند.
رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا -مهمترین مرجع ترسیم چشمانداز جهانی برای ایالاتمتحده- در واکنش به شورش ششم ژانویه ترامپیها در واشنگتن، توئیت کرد: «اگر آغاز دوران پساآمریکا تاریخ مشخصی داشته باشد، مطمئنا امروز است». این به معنای تایید نظریهای بود که زکریا، روزنامهنگار برجسته، زمانی که مشاور رسانهای باراک اوباما بود در کتاب «جهان بعد از آمریکا» مطرح کرد. گویا همانطور که این استاد آمریکایی- هندی مسائل دیپلماتیک، مغز متفکر آن زمان نشریه تایم و مجری امروز سیانان، به قدرت رسیدن یک رنگینپوست در کاخ سفید را باور نداشت، خود باور نمیکرد پیشبینیهایش درباره افول نظام سیاسی و برتری جهانی اقتصادی آمریکا اینقدر سریع به وقوع بپیوندد.
صبح دیروز چهارشنبه 20 ژانویه (اول بهمن)، جوی خوابآلود - آنطور که ترامپ صدایش میکند- در حالی از خواب برخاست که حتی زوال ذهنی ظاهرا بسیار جدیاش نیز نمیتوانست مانع از این شود که تصور کند در جهانی متفاوت چشم گشوده است. این پیرمرد 78 ساله در حالی روز تحلیفش را که قاعدتا باید شادترین روز زندگی یک آمریکایی باشد با اشک ریختن جلوی درب منزلش در ویلمینگتون دلاور آغاز کرد که ترامپ در ساعات پیش از ظهر با هوادارانش داشت خداحافظی میکرد، در حالی که قول بازگشت 4 سال دیگر به کاخ سفید را میداد. او سپس به همراه خانوادهاش واشنگتن را ترک کرد تا برای نخستینبار در 150 سال اخیر، یک رئیسجمهور بدون حضور سلفش بالای تپه کپیتال، جلوی پلکان کنگره سوگند یاد کند. ترامپ اینگونه به همه یادآوری کرد با وجود تحریم سنگین رسانهای و سیاسی خود و هوادارانش توسط حاکمیت نوین دیجیتالی و مالی آمریکا، طرد او توسط شاکله 2 حزب اصلی و حتی متعاقب به قدرت رسیدن بایدن، آمریکای ترامپ همچنان به حیاتش ادامه میدهد. به عبارت دیگر، بایدن دیروز فقط به عنوان رئیسجمهور کشور ترامپ سوگند یاد کرد و بس. در بهترین حالت بایدن، کشوری با جامعهای دو پاره را به ارث میبرد؛ ایالاتمتحدهای که طبق جدیدترین نظرسنجی موسسه تخصصی افکارسنجی ایپسوس (به طور مشترک با آکسیوس) 79 درصد شهروندانش معتقد به ازهمپاشیدن این ایالات به 2 جبهه متخاصم آبی (دموکرات) و سرخ (جمهوریخواه-ترامپی) هستند.
کشوری که 75 میلیون نفر از جمعیت 235 میلیون نفری واجد شرایط رای دادن آن، در انتخابات پاییز گذشته به یک مجنون تاجرمسلک رای دادند که بر اثر همنشینی با برج عاجنشینها بخوبی میداند چه طبقه حاکم متزلزلی به لحاظ مشروعیت سیاسی و اجتماعی دارد. آن 75 میلیون نفر نماینده نیمی از جمعیت آمریکا هستند و همانطور که بارها در بلندگوهای حزبی و رسانهای خود اعلام کردهاند فقط به نامزدشان ترامپ رای ندادهاند، بلکه رای دادهاند تا کشوری را که ملک طلق خود برمیشمارند، از دست آن نیم دیگر نجات دهند که قاطبهشان را آفریقایی و لاتینتباران و مهاجران آسیایی و همچنین همجنسبازان و دگرباشان جنسی و فکری تشکیل میدهند. در چنین کشور دو پارهای، طبق یک نظرسنجی متأخر دیگر که هفته پیش توسط موسسه ایپسوس منتشر شد، 39 درصد مردم اینکه علیه مقامات فاسد تسلیح شده و قیام مسلحانه کنند را حق قانونی خود و 17 درصد نیز وظیفه مشروع شهروندیشان میدانند که باید همین امروز آن را ادا کنند. کشوری که طبق همان اظهارنظر معروف «ریچارد هاس» در آن «شاهد تصاویری هستیم که هرگز گمان نمیکردم روزی در آمریکا شاهد آن باشیم. در بعضی پایتختهای دیگر بله اما نه اینجا در آمریکا. بعید است از این پس، دیگران مثل قبل به ما نگاه کنند؛ احترام بگذارند، بترسند یا متکی شوند».
کشوری که دنیا نمیتواند یکشبه فراموش کند رئیس حکومت قبلی و منتخب نظام به اصطلاح دموکراسی پرطمطراقش، همین اواخر همسایههای جنوبی مکزیکی را دزد و قاچاقچی خوانده، کشورهای قاره آفریقا را به چاه توالت تشبیه کرده، قهرمان مبارزه با تروریسم در خاورمیانه را تروریست خطاب کرده و به شهادت رسانده، شیوخ عربی را گاو شیرده خوانده، اروپاییهای زیر چتر پیمان ناتو را مفت خور دانسته و ویروس جهانگیر کرونا را «چینی» توصیف کرده است. خلاصه! ترامپ تا پیش از فرمان 2 هفته پیش به هواداران افراطیاش برای اشغال معبد دموکراسی بر فراز تپه کپیتال، هیچ تپه دیگری را هم در چارگوشه عالم بینصیب نگذاشته بود.
دوران پساآمریکا یعنی عصری که آمریکا چنان درگیر مسائل داخلی خود شده که طبعا دیگر محور مسائل جهانی نیست. این مساله غامضی نیست کما اینکه یک روز پیش از تحلیف رئیسجمهور جدید در غیاب رئیسجمهور قبلی، نامزد بایدن برای وزارت امنیت داخلی ایالات متحده بدین موضوع اشاره میکند. «آلخاندرو مایورکاس» در اظهاراتی در کمیته امنیت داخلی سنا گفته است: «تهدید ناشی از افراطگرایی داخلی یکی از بزرگترین چالشهایی است که وزارت امنیت داخلی با آن روبهرو است». او همچنین 2 چالش اصلی دیگر دولت بایدن را عمل به وعدههای انتخاباتی او برای بازنگری در محدودیتهای مهاجرتی وضع شده توسط دولت ترامپ و مواجهه با موج گستردهای از پناهجویان و مهاجران آمریکای لاتین و آمریکای مرکزی برشمرده که هماکنون به مرزهای آمریکا و مکزیک هجوم آوردهاند. لازم به یادآوری نیست که مایورکاس، نخستین لاتینتباری است که در تاریخ 250 ساله تشکیل حکومت مستقل ایالات متحده، اداره امنیت داخلی این کشور را برعهده میگیرد. او متولد کوباست؛ جزیرهای متخاصم در جنوب شرق آمریکا که تا اواسط قرن گذشته حیاط خلوت اربابان آنگلوساکسون بود. حالا یک رعیتزاده کوباییتبار، تقریبا به نیمی از جمعیت آمریکا که حامی ترامپ هستند، انگ افراطگرایی و تروریسم میزند، یعنی سفیدپوستان اروپاییتباری که عمدتا فرزندان نخستین اشغالکنندگان سرزمینهای آبا و اجدادی سرخپوستان آمریکای شمالی هستند. بله! این آمریکای استحاله شدهای است که بایدن منتخب دموکراسی آن در حالی در یک روز تاریخی روی کار میآید که 40 هزار نیروی نظامی و انتظامی تا بن دندان مسلح از ترس انبوهی از کسانی که با استناد به همان دموکراسی به نتیجه انتخابات اعتراض دارند، در واشنگتن حکومت نظامی برقرار کردهاند. با این همه «افبیآی» تا ساعاتی پیش از برگزاری مراسم تحلیف در نیمروز 20 ژانویه، باز هم از تحرکات تروریستی 17 گروه میلیشیای اصلی در سراسر ایالات و بویژه در خود پایتخت وحشت داشت و به دنبال نفوذیهای آنها در میان صفوف پلیس و گارد ملی میگشت. باید دید بایدن با توپ و تانک و مسلسل چگونه میخواهد طبق مدعای خود و لیبرالهای حامیاش، دموکراسی به فنارفته آمریکای ترامپ را به آن بازگرداند. آنچه مشهود است بایدن و غولهای دیجیتالی و رسانهای سوار بر او چون گوگل، فیسبوک و توئیتر که حاکمیت را از ساختار سیاسی به سرقت بردهاند، در هفتههای اخیر با سانسور و تحریم رئیسجمهور مستقر و حامیانش، آزادی بیان را که طبق قانون اساسی ایالاتمتحده، چهارمین رکن دموکراسی است به محاق بردهاند. فراتر از نمایش حکومت نظامی، از همان روز تحلیف اما کودتای رسانهای و سیاسی دموکراتها و لیبرالها -که بزرگترین مدعیان آزادی بیان هستند- علیه ترامپ و پایگاه رای دستکم 75 میلیون نفریاش، به منزله اعلان جنگ داخلی است.
گلن گرین والد، دادستان پیشین آمریکایی که در دوران حاکمیت بوش پسر علیه دولت جمهوریخواه و بازهای شکاریاش به خاطر سانسور شدید رسانهها و شنود گسترده از مردم تحت لوای «جنگ علیه ترور» دادخواست صادر کرده بود، امروز میگوید دموکراتها به رهبری بایدن همان روند را با اعلان «جنگ دوم علیه ترور» آغاز کردهاند، منتها این بار نه علیه مردم خاورمیانه، بلکه علیه مردم خود آمریکا!
از نگاه پروفسور «نوام چامسکی» نظریهپرداز برجسته آمریکایی و استاد فلسفه و زبانشناسی مؤسسه تکنولوژی ماساچوست، نئولیبرالیسم آمریکایی که هم ترامپ و هم بایدن را به قدرت رسانده اساسا قرابتی با دموکراسی و رای مردم ندارد. تلاش نئولیبرالها برای حفظ کنترل خود بر سیاست و سرمایه در آمریکا، ساختار مردمسالاری را در این کشور به چالش کشیده و امروز ترامپ فرصتطلب پایگاه عظیم مخالفان و ناراضیان این حاکمیت فاسد را به نام خود کرده است. جز یک آمریکای دوشقه، آشفته و خوددرگیر که نقش سلطهگر خود را در جهان پیرامونش گم کرده است، بایدن یک دولت ضعیف و درونگرا را نیز از دوران ترامپ به ارث برده است. طبق آنچه از اولویتهای 100 روز نخست دولت جدید دموکرات رسانهای شده، بایدن 2 فصل آغازین دوران ریاستجمهوریاش را از این زمستان تا اواخر بهار فقط و فقط صرف جبران بخشی از اقدامات ترامپ خواهد کرد.
بازگشت به معاهدات بینالمللی که ترامپ از آنها خارج شده بود مثل توافقهای فرااقیانوسی، توافق پاریس برای تغییرات اقلیمی، پیمان منع توسعه تسلیحات راهبردی (نیواستارت) با روسیه، توافق اقتصادی با چین و احیای پیمان ناتو درکنار معضلات داخلی، چنان انرژی بایدن پیر و فرتوت را خواهد گرفت که به قول مارک فیتزپاتریک، پژوهشگر ارشد موسسه مطالعات واشنگتن در آینده نزدیک، مجال چندانی برای باز کردن پرونده توافق هستهای با ایران یا معامله صلح خاورمیانه باقی نمیگذارد.
از نظر فیتزپاتریک، سیاستهای ترامپ نهتنها برنامه هستهای ایران را متوقف یا کُند نکرد، بلکه باعث شتاب بیشتر آن شد، بنابراین بایدن چارهای ندارد جز اینکه معادلات خاورمیانه را به همین شکل که هست بپذیرد. با این حال کرنش تونی بلینکن، نامزد وزارت خارجه بایدن -که یک صهیونیست دوآتشه است- در مقابل توافق تحمیلی صلح خاورمیانه از سوی دولت ترامپ به شیخنشینها و پادشاهیهای دستنشانده عربی، نشان میدهد سیاست خارجی بایدن چندان متفاوت از ترامپ نخواهد بود.
در این حالت طبیعی است که مسائلی مثل برجام جزو اولویتهای دولت بایدن نخواهد بود و تا چندین ماه دیگر خوابزدگان برجامی که چشم به افق واشنگتن دوختهاند فقط شاهد سراب مذاکره خواهند بود.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/467149/