اخبار محرمانه

آخرين مطالب

روایتی از جلسه شورای‌ عالی هماهنگی اقتصادی در حضور رهبر انقلاب مقاله

روایتی از جلسه شورای‌ عالی هماهنگی اقتصادی در حضور رهبر انقلاب
  بزرگنمايي:

اخبار محرمانه - khamenei.ir /دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، روایتی از جلسه شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی در حضور رهبر معظّم انقلاب را منتشر کرد که در ادامه آن را می‌خوانیم.
جمع با واکنش جدی و آمیخته با قاطعیت آقا روبه‌رو می‌شود: «نه! بر نمی‌دارم!» حرف ماسک است. یادداشتی آمده و یحتمل به‌دلایل فنیِ تصویربرداری، درخواست برداشتن ماسک را از آقا کرده. فضای جلسه به‌خودی‌خود همین‌جور سنگین است، جدیت خود آقا هم این سنگینی و ثقل را دوچندان کرده، طوری که وقتی یادداشت مزبور رسید (فاصله‌ها بسیار زیاد بود و طبق منطق ما برداشتن ماسک بلامانع) جمع با واکنش جدی و آمیخته با قاطعیت و البته با رگه‌هایی از عتاب ایشان روبه‌رو می‌شود: «نه! بر نمی‌دارم!» و دوباره ادامه‌ی صحبت و رفتن سر موضوع اصلی! چشم می‌دوزم به حدیثی که بر بالای جایگاه حسینیه جاخوش کرده؛ این حدیث حسینیه در این چند سال خودش شده یک رسانه برای زدن بعضی حرف‌ها. این مرتبه از امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت می‌کند: «مداومت کنید بر آنچه صلاح مؤمنین است.» گوشه‌ی دفترچه‌ام یادداشتش می‌کنم.
بعد از جلسه که یادداشت‌هایم را مرور می‌کنم و مثل یک تدوین‌گرِ پشت میز تدوین نشسته‌ام، حدیث را کنار اوّل و آخر صحبت‌های آقا معنادارتر می‌بینم: «تشکیل این جلسه بعد از دوران رکودی که آقای رئیس‌جمهور هم به آن اشاره کردند بایستی این مژده را بدهد که این جلسه بعد از این منظم تشکیل شود» مطلع جلسه که چنین عباراتی باشد، یحتمل باید پایانش هم به چنین تذکراتی ختم شود: «این جلسات باید مرتب تشکیل شود و پی‌درپی ... دبیرخانه‌ی فعّالی هم داشته باشد با دستور جلسات پی‌درپی.» جلوی این عبارات کروشه باز می‌کنم و از قول پسر ابی‌طالب علیه‌السلام می‌نویسم: «مداومت کنید بر آنچه صلاح مؤمنین است.»
آن‌هایی که کارمند نیستند چه؟!
جدیت و سنگینی جلسه بیشتر هم می‌شود وقتی صحبت می‌رسد به تنگی معیشت مردم: «آن‌هایی که کارمند رسمی نیستند چه؟» فی‌الفور ذهنم می‌رود سمت رفیق شفیقی که دو سه هفته‌ای زمین‌گیرِ کرونا بود. حالا هم بعد از شکست‌دادن کرونا باید کفش آهنین به پا کند و سه چهار لایه ماسک به صورت و در این اوضاع همه‌گیری و تعطیلی و یک‌سوم نیروی اداری، بیفتد توی راهروهای تأمین اجتماعی تا مزد آن نصف ماهی که سر کار نبوده و کارفرما هم چیزی پرداخت نمی‌کند را از بیمه بگیرد. (حالا تصورکن در این اوضاع خرچنگ قورباغه‌ی اقتصادی که افتان و خیزان، خودت را تا سر ماه رسانده‌ای، واریزی ماهت نصف شده و برای الباقی باید بیفتی در هزارتوی بوروکراسیِ دیوان‌سالاری تا مگر چند هفته یا چند ماه بعد، نیمه‌ی دیگر واریز شود.) چرا؟ چون رفیق شفیق رسمی نیست. یکی هم پیدا شد حرف دل این‌ها را بزند. خنکایی از روی دلم بر می‌خیزد و می‌پیچد توی وجودم!
سکوت خیمه زده! ادامه‌ی صحبت‌ها، جگرخنک‌کن‌تر است: «آن‌هایی که اصلاً کارمند نیستند چه؟ آن‌هایی که تحت پوشش بیمه‌ای نیستند چه؟ این‌ها هم خیلی زیادند.» واکنش آقاست به خبرهایی که درباره‌ی «اضافه‌کمک اقتصادی» به مردم نقل می‌شود. گزارش‌های رسانه‌ای و رسمی و اخبار روزنامه و خبرگزاری و رادیو و تلویزیون میگویند «اضافه کمک اقتصادی به مردم»، امّا آقا حواسشان به قید مشروط «کارمندان دولت» در این خبر هم بوده: «حالا گفتند در این شرایط اضافه‌ای برای کارمندان دولتی و کارمندان رسمی در نظر گرفته شده؛ آن‌هایی که کارمندند، امّا رسمی نیستند چه؟ آن‌هایی که کارمند نیستند چه؟ آن‌هایی که تحت پوشش بیمه نیستند چه؟» توی ذهنم دارم این‌ها را می‌گذارم کنار خرده‌فرمایش‌های فلان مسئول درجه‌چندم و تزهایی که درباره‌ی گران‌شدن اجناس داده بود که مردم، فلان کالا و فلان جنس را نخرند و همین‌جور هم داشت به این فهرست اضافه می‌کرد! خنکا همین‌جور دارد می‌پیچد.
صدای ما را از اتاق جنگ می‌شنوید
شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا در اردیبهشت 97 با نظر رهبر انقلاب بنیانگذاری شد. زمانی که شدت فشار اقتصادی و معیشت هنوز به این حد نرسیده و البته کرونایی هم در کار نیست. طبق نظر رهبری، قرار است یک هیئت هفده نفره‌ی عالی‌رتبه از سه قوه (رئیس‌جمهور و نُه نفر دیگر از قوه‌ی مجریه، رئیس مجلس و سه نفر از قوه‌ی مقننه و رئیس دستگاه قضا و دو نفر دیگر از همین قوه) دور هم بنشینند و بیفتند به جان موانع و مشکلات اقتصادی که نفس‌ها را تنگ کرده و ول‌کن ماجرا هم نیست. آقا همان زمان با فاصله‌ی چند روز از تأسیس این شورا حرف دیگری هم مطرح کرده بودند، از آن حرف‌هایی که تیترخورش برای خبرنگار جماعت ملس است: «دشمن ما اتاق جنگ علیه ما را از وزارت دفاع به وزارت خزانه‌داری برده است.»
مشابه این حرف را با بیانی دیگر، دو سال بعد در میان نوشته‌های جان بولتون هم دیدم. چهره‌ی ضدایرانی کاخ سفید و مشاور سابق امنیت ملی ترامپ که از فرط حقد و کینه علیه ایران، کارش به نرد عشق‌باختن با ترکیب بدنام منافقین و سعودی‌ها هم رسیده؛ یحتمل به‌دلیل اعتقاد به گزاره‌ی بدنامی بهتر از گمنامی است! حالا من اینجایم تا از اتاق جنگ روایت کنم؛ بخشی از تاریخ! تاریخ صعب و سختی که زن و مرد این دیار با سختی آن را پیموده و به اینجایی رسیده که من ایستاده‌ام؛ گردونه چرخیده و حالا روایت تاریخ به من رسیده! حس راویان دفتر سیاسی سپاه را دارم، زمانی که در قرارگاه‌های فرماندهی سال‌های جنگ، کنار دست فرماندهان عالی‌رتبه نشسته بودند.
شورا در 31 ماه گذشته، از زمان تأسیس تاکنون، پنجاه جلسه تشکیل داده؛ این یعنی علی‌القاعده رئیس‌جمهور و معاون اوّل و رئیس دفتر و معاون اقتصادی‌ رئیس‌جمهور و رئیس سازمان برنامه‌وبودجه و وزیر کشور و اقتصاد و صمت و نفت و رئیس بانک مرکزی در کنار رئیس مجلس و رئیس قوه‌ی قضائیه و دادستان کل کشور و معاون اوّل قوه‌ی قضائیه و رؤسای کمسیون‌های اقتصادی و برنامه‌و‌بودجه‌ی مجلس در این دو سال و نیم، پنجاه مرتبه در قالب این شورا دور هم نشسته‌ و مسائل را بررسی کرده و طرح مصوب کرده‌اند. حالا اینکه چرا بعد از پنجاه جلسه شرایط اقتصادی کشور به اینجایی رسیده که الآن درگیرش هستیم، موضوعی قابل تأمل و تدبر است! آقا حواسشان به این مسئله بود: «برخی آمارها، آمارهای خوبی است ولی حقیقت مطلب، در روی زمین که انسان نگاه میکند این مشکلات باقی است ... معیشت مردم حقاً و انصافاً دچار ضیق و تنگی است.»
کلی‌گویی ممنوع!
فضای جلسه به کلی‌گویی نمی‌گذرد. به کلی‌گویی اگر بگذرد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد جز کنتورانداختن آمار تعداد جلسات و اضافه‌شدن یکی دیگر به عدد تشکیل تعداد جلسات. روی همین حساب هم هست که پیشنهاد و طرح‌های مطرح شده از جانب رهبر انقلاب که پشتوانه‌ی مستحکم کارشناسی هم دارد، کاملاً عملیاتی است؛ از پیشنهادهای مشخص و ریز و عملیاتی برای سرمایه‌گذاری گرفته تا رشد تولید و بعضی طرح‌های دیگر در حوزه‌ی خوراک دام و دانه‌های روغنی و صنعت نفت و واگذاری بعضی شرکت‌ها و سهام‌های دولتی و حمایت از اقشار ضعیف؛ این آخری آن‌قدر مهم هست که نه به‌عنوان یک موضوع فرعی، بلکه به‌عنوان یکی از چهار سرفصل اصلی و در عرض موضوعاتی مانند اصلاح بودجه و نظام بانکی، سرمایه‌گذاری و جهش تولید مطرح شود. یاد گفت‌وگوهای اخیری می‌افتم که چند وقت پیش با یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران داشتم.
استاد پنس جراحی دستش گرفته و به زبان آکادمیک خودش داشت لیبرالیسم اقتصادی و رگ و ریشه و پی و عصب آن را زیر ذره‌بین کالبدشکافی نظری برایم تشریح می‌کرد: «سوشالایز[!] و پابلیک‌کردن[!] اقتصاد آن را از دهان کاپیتالیسم بیرون می‌کشد. این سوشالایزکردن لزوماً به‌معنای چپیدن توی اردوگاه بلوک چپ و سوسیالیست‌ها نیست چنان‌که لیبرالیست‌های سرمایه‌دار انذارش را می‌دهند. اقتصاد اگر سوشالایز[!] نشود، تبدیل می‌شود به هیولای انباشت و هیولای انباشت فقط در آغوش سرمایه‌داری و اقتصاد آزاد است که ارضاء می‌شود و اگر مسیر اقتصاد به آن ‌سمت افتاد، دیگر باید فاتحه‌ی توده را در آن خواند!» در ادامه وقتی برای آزمودن حضرتشان خواستم یک مدل مثلاً غیرسوسیالیستیِ سوشالایزکردن[!] اقتصاد را مثال بزند -برای اینکه بفهمم دارد این حرف‌ها را از روی شکم‌سیری می‌زند یا واقعاً به آن‌ها فکر کرده- بدون مکث، مدل تعاونی‌های دهه‌ی شصت و هفتاد را مثال زد. و من فهمیدم که پشت این همه واژه‌ی بیگانه، مفهوم خودمانی و بومی نهفته است! تعاونی‌هایی که اقتصاد را در چهارچوب هنجارهای جمهوری اسلامی و به تعبیر آکادمیک خودش «سوشالایز»[!] کرده بودند که از بلعیده‌شدن در دهان اژدهایِ سرمایه‌داری در امان بماند.
پیش به‌سوی اقتصاد مقاومتی و جهش تولید
حالا و در این نگاه، بودن یا نبودن بندِ «حمایت از اقشار ضعیف» می‌تواند هندسه و ماهیت مثلث «سرمایه‌گذاری، اصلاح نظام بودجه و جهش تولید» را عوض کند. بودنِ حمایت از اقشار ضعیف و مستضعفان، یک معنا به این مثلث می‌دهد و نبودنش معنایی دیگر! اقتصاد اگر عمومی شد؛ یعنی یک اقتصاد خودبسنده و مستقل از مرکز خواهد بود که روی پای خودش ایستاده و حیات دارد. معنای این جملات یعنی، این نوع اقتصاد عمومی‌شده، ضرب گرز آهنینِ صاحب مست تحریم را می‌گیرد چرا که این اقتصاد، در عین دادوستد با اقتصادهای دیگرِ بیرون از خود، شریان حیاتی‌اش به مرکز و سرمایه‌داری جهانی وصل نیست که با شل و سفت‌کردن قیمت دلار و باز و بسته‌کردن مسیر تحریم و راهزنی دریایی نفتکش‌های ایرانی در جبل‌الطارق، معیشتش تنگ و گشاد شود و با هر تهدید و تحریمی تب‌ولرز کند.
وگرنه ناگزیر هستیم بعدش بیفتیم پی چانه‌زنی برای رفعشان که طمع به بیگانه افتد و هزار قِر و قَمیش بیاید و دو هزار شرط و شروط با هدف بردن شرافت ملی روی چوب. (تازه ته‌ِ ماجرا هم موریانه بیفتد به جان توافق و تحریم‌کننده‌ی اصلی ماجرا با لگد بگذارد زیر میز؛ انگار نه انگار توافقی بوده و تعهدی!) مسیری که یک بار امتحان شد و به نتیجه هم نرسید. عاقل اگر باشد، دوباره از همان سوراخ گزیده نمی‌شود آن‌چنان که یک‌بار گزیده شد. عبارات آقا هم صریح‌تر از آن است که قابل تفسیر و تأویل‌ باشند: «ما مسیر رفع تحریم را یک‌بار امتحان و چند سال مذاکره کردیم، امّا به نتیجه‌ای نرسید ... رئیس‌جمهور قبلی آمریکا آن‌وقت به این شخص واسط گفته بود [برای رفع تحریم‌ها] هفت هشت ماه وقت میخواهیم که حالا هفت هشت سال هم گذشته و تحریمها کم که نشده زیاد هم شده...» اضافه کنید به این وضعیت، اوضاع قمر در خرچنگِ فعلی آمریکا را که سگ سیلی می‌خورد و گربه تپانچه! قضیه‌ی سوراخ و عاقل را هم کنار بگذاریم، این قسمت قضیه و گرفتاری های امریکا، امّا آن‌قدر کاتوره‌ای هست که نشود رویش حساب و کتاب کرد!
سمت دیگر قضیه، امّا گذاشتن بنا بر روی واقعیت ها و باز نشدن گره تحریمها است و ایستادن روی پای خود و تولید قدرت اقتصادی مبتنی بر اقتضائات بوم و بر! نتیجه‌اش؟! گره‌نخوردن بند ناف معیشت میلیون‌ها ایرانی به «مذاکره» برای رفع تحریم که یک پشت‌میزنشینِ سفید یا سیاه‌پوست در کاخ سفید با شل و سفت‌کردن پیچ تحریم بخواهد به طمع گرفتن امتیاز بیفتد: «مسیر دیگر، خنثی‌کردن تحریم است... بنا را بر این بگذارید که گشایشی صورت نخواهد گرفت ... [این مسیر] سختی‌هایی دارد، امّا خوش‌عاقبت است ... طرف مقابل هم وقتی دید تحریم بی‌اثر است، یواش یواش آن را بر می‌دارد.» در این نگاه، مسیر رفع تحریم هم از خنثی‌کردن آن می‌گذرد؛ یک اقتصاد برخاسته از بوم با مشارکت عموم مردم؛ اقتصاد مقاومتی و تولیدمحور.
خدای قبل از تحریم، خدای بعد از تحریم
تک‌تک جملات بعدی آقا هم پر از تلنگر است و ملاحظه برای پیمودن این مسیر دوم: «همّت و شجاعت لازم داریم. این را بعضی مسئولان بخش‌های مختلف ندارند ... خیلی کار می‌توانیم بکنیم به‌شرطی که بخواهیم و از ورود به مشکلات هراس نداشته باشیم ... جهش تولید یک آرزو و شعار نیست، کاملاً عملیاتی است ... بلای مهم، چشم دوختن به خارج است. میدانم، میبینم، میشنوم، گزارش میرسد به ما بعضی از این کارها انجام نمی‌گیرد چون مدیر مربوطه منتظر گشایش از بیرون است. این کار را انجام نمی‌دهد چون منتظر است از خارج گشایش صورت گیرد. بنا را بر این بگذارید که بنا نیست گشایشی صورت بگیرد!»
خدای آن سوی اروند، خدا این سوی اروند هم هست
اراده، عزم، شجاعت و همّت، خود را به دهان خطر و مشکلات زدن ... الباقی‌ هم چشم به توکل و یاری و عنایت حضرت حق! به تعبیر آن رزمنده‌ی جوان در شب عملیات والفجر 8 که با همه‌ی حساب و کتاب‌های مادی، عبور از اروند وحشی را در آن شب زمستانی ناممکن می‌دانست. با همه‌ی این‌ها بعد از آن همه‌ شناسایی و تمرین غواصی و حفاظت اطلاعاتی که مو را از ماست بیرون بکشد و حساب جزر و مدِ ساعت به ساعت اروند را داشتن به همرزمش گفته بود: «خدای آن سوی اروند، خدا این سوی اروند هم هست.» و نتیجه‌ی همه‌ی این‌ها، قطع دست صدام بود از تنها نقطه‌ی ارتباطی با خلیج فارس و برافراشتن یک پرچم سه ‌رنگ روی بام مسجد فاو! جنگ همان جنگ است و دشمن هم همان دشمن. فقط انگار به‌جای «اروند» باید بگذاریم تحریم: «خدای قبل از تحریم، خدای بعد از تحریم هم هست» «بشرطها و شروطها» البته و همت و اراده و عزم و قطع امید از بیگانه «مِن شروط‌ها»، چنان‌که آن رزمنده‌ی جوان شب عملیات والفجر 8 بود.

لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/436119/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

مهاجرت با ویزای جعلی

استاد دانشگاه کلمبیا در اعتراض به سرکوب دانشجویان خواستار استعفای رئیس دانشگاه شد

خانجانی: توئیت فضائلی جریان به ظاهر ارزشی را آشفته کرد

هر دختری باید کفش سفید داشته باشد

«طوفان اقصی» کار این ژنرال اسرائیلی را ساخت

هشدار درباره آینده اقتصاد ایران

هیاتی از مصر به سرزمین‌های اشغالی می‌رود

نمایش جدید آمریکا درباره غزه: تعیین نماینده ویژه!

توضیحات جالب سیدجواد هاشمی درباره مد در ایران

رونمایی از فصل جدید «آقای قاضی» با بازی بهزاد خلج

غضنفرآبادی: ابهامات شورای نگهبان در لایحه حجاب را برطرف کردیم

اختلاف بر سر افزایش حقوق بازنشستگان؛ مبنا کدام قانون باید باشد؟

مقایسه نرخ رشد اقتصادی ایران در میان اقتصادهای بزرگ دنیا

جنبش دانشجویی حمایت از فلسطین به فرانسه رسید

شوخی با سیدجواد هاشمی در فضای مجازی!

جنبش دانشجویی حمایت از فلسطین از آمریکا به فرانسه رسید

تنش میان حزب‌الله با رژیم اسرائیل بالا گرفت؟

رنگ کردن مو و ابرو با نسکافه

جنبش انصارالله یمن: جنایات اسرائیل در غزه بی‌سابقه است

2 خبر خوش فوتبالی رئیس صداوسیما

کیش برترین منطقه آزاد در حوزه‌ی اقتصادی شد

انتقاد از مصوبه مجلس در مورد مالیات طلا؛ دیگر مردم سمت خرید طلا هم نمی‌آیند

واکنش حزب‌الله به ادعای عجیب تل‌آویو

رئیس‌جمهور فرانسه طاقت لایی‌خوردن نداشت

زادگاه مسعود ده نمکی کجاست؟

باقری: کلید برقراری آرامش در منطقه توقف جنایات رژیم صهیونیستی است

کیش در صدر مناطق آزاد نشست/ تقدیر ویژه‌ی معاون اول رئیس‌جمهور و وزیر اقتصاد از مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش به عنوان رتبه‌ی برتر روابط عمومی و تصویرسازی

قیمت تخم‌مرغ در سراشیبی افتاد؟

هراس صهیونیست‌ها از دانشجویان آمریکایی حامی فلسطین

هشدار مقام آلمانی درباره خطر عملیات لیتوانی برای بودجه ارتش

عصبانیت پسر معاون سابق از انتشار اعترافات متهمان پرونده‌اش!

قیمت انواع ملک در تهران سال 1353 را ببینید! / عکس

شورای روابط اسلامی‌-آمریکایی: بایدن به روح ملت خیانت کرد

مسکو: تسلیحات هسته‌ای آمریکا در لهستان در اولویت اهداف نظامی خواهد بود

سوال و پاسخ کوتاه با سیدجواد هاشمی

تکذیب ادعای یک نماینده مجلس درباره منوچهر متکی

عصبانیت و انتقاد میرسلیم از دولت

دیدار چهره به چهره مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اردبیل با جامعه معظم ایثارگری

سایه‌روشن سهام سرخابی‌ها

رونمایی از نخستین موتور بنزینی شش سیلندر ایرانی

آذری جهرمی: در سیاست‌های ضد اینترنت تجدیدنظر کنید

فضاسازی تبلیغی پارلمان اروپا علیه عملیات «وعده صادق»

بیشترین هزینه‌های نظامی جهان در سال 2023

روسیه از حضور بیش از 3000 مزدور خارجی در جنگ اوکراین خبر داد

بایدن لایحه ممنوعیت «تیک‌تاک» را امضا کرد

آرایش سحر دولت‌شاهی در «افعی تهران» دردسرساز شد!

لوکاشنکو: غربی‌ها برای کنترل اوکراین، آن را به معتاد پول و سلاح تبدیل کرده‌اند

نامه وزیر دفاع به قالیباف

دلایل کاهش تمایل شرکت‌ها برای ورود به بورس

نخستین برات الکترونیکی صادر شد

© - www.akhbaremahramaneh.ir . All Rights Reserved.

چاپ ایرانیان کمپانی