ارتش 11 ماه قبل از حمله عراق وقوع آن را هشدار داده بود
تحلیل ویژه
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
امیر سید ناصر حسینی- از اعضای هیات معارف جنگ ارتش/ اختلاف نظرهای پیش آمده در مقطع ابتدای انقلاب و جنگ تحمیلی صرفا بهدلیل اختلاف در دیدگاههای سیاسی بود که وارد جنگ شد. و الا در یک نظام منسجم و هماهنگ که یک مجموعه نظامی مسوولیت آن را برعهده دارد این مسائل پیش نخواهد آمد. کما اینکه امروز بهدلیل نظام یکپارچه دفاعی در کشور مسائل و موضوعات از یک مسیر عبور کرده و کمتر اختلاف و چالش پیش میآید. منتها پس از انقلاب تا مدتها به ارتش به چشم میراث رژیم قبل نگریسته شده و در فضای آن ایام جو بیاعتمادی نسبت به ارتش همه جا به چشم میآمد. «کودتای نقاب» نیز بر این جو دامن زده و پیامدهای آن موجب شد تا موضوع دفاع از مرزها با ورود و دخالت افراد و نظرات غیرمتخصص همراه شود. از اینرو برخی مسائل چالشی در آغاز جنگ بهدلیل زمینههای موجود پدید آمد، اما امروز دیگر اختلافهای آن دوران دیده نمیشود.
البته نسل جوان حق دارد از موضوع چالشهای آن دوران، همچنین ماهیت آنها مطلع شود، چون مقطع آغاز جنگ و مسائل قبل و بعد از آن بخشی از تاریخ ایران است و آنان به عنوان آیندهسازان کشور حق دارند بدانند در گذشته چه اتفاقاتی رخ داده است.
فرماندهان نظامی معمولا صحنه جنگ را از بالا نگاه میکنند، اما یک سرباز چون در بطن جنگ است، ممکن است آن را با یافتهها و دادههای پیرامون خود ارزیابی کند. بر این اساس روایتهای یک سرباز با گزارشهای یک فرمانده متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال فردی که در صحنه درگیریهای خرمشهر در روزهای آغاز جنگ حضور داشت یکجور گزارش میداد و مقامات نظامی را بابت کمبودها و ناهماهنگیها مسوول و مقصر میشناخت و فرمانده جنگ با کلاننگری، حساسیتها و اولویتهای دیگری مدنظرش بود و جور دیگری حرف زده و نظر دیگری میداد و اینجا بود که این چالشها به وجود میآمد.
اکنون با گذشت40 سال از آن روزها فرصت کافی برای مطالعه اسناد و پروندههای آن دوران وجود داشته و خیلی از مسائلی که آن زمان مطرح بود، امروز پایان یافته تلقی میشود و طرح بعضی از موضوعات بهصورت چالشی ضرورتی ندارد، ضمن اینکه به پرسش گذاشتن آن موارد به منظور نورافشاندن به زوایای مختلف جنگ برای آگاهی دادن به نسل جدید نیز ضرورتی حتمی است. آن روز و امروز برخی ارتش را متهم کرده و میکنند که غفلت کرده و با هجوم ارتش بعث عراق غافلگیر شده است. این درحالی است که اسناد چیز دیگری میگویند. ارتش در آن مقطع سازمانی کاملا منسجم داشت، البته بعد از انقلاب بهدلیل تغییر و تحولات تضعیف شد، اما ساختارهای آن پایدار ماند. ساختارهایی همچون جمعآوری اطلاعات، بررسی تهدیدات، بررسی وضعیت و استعداد نظامی دشمن، رصد کردن اوضاع منطقه و... که کار خود را انجام میداد. اینها از جمله وظایف یک ارتش منسجم و منظم است که در آن زمان انجام میگرفت. در نتیجه فعال بودن این ساختارها براساس اسناد موجود 11، 10 ماه قبل از هجوم نیروهای دشمن، ارتش نسبت به شروع جنگ هشدار داده بود.
اما گفته میشود بعضی از ردههای ارتش، از جمله سرتیپ ظهیرنژاد، فرمانده وقت نیروی زمینی در جلسهای در واکنش به هشدار نسبت به احتمال حمله عراق با اطمینان از اینکه جنگی به وقوع نخواهد پیوست، گفته است: «عراق غلط میکند به ما حمله کند.»
در آن مقطع در حوزه فرماندهان دو نوع نگاه وجود داشت. یک نگاه که نماینده آن مرحوم ظهیرنژاد بود و نگاه دیگری که شهید فلاحی آن را نمایندگی میکرد. مرحوم ظهیرنژاد 5 سال قبل از انقلاب با درجه سرهنگ دومی بازنشسته و بعد انقلاب دعوت به کار شد که ابتدا فرمانده لشکر ارومیه و بعد از آن فرمانده ژاندارمری و سه ماه قبل از آغاز جنگ فرمانده نیروی زمینی شد. اما شهید فلاحی هنگام پیروزی انقلاب سرتیپ نیروی زمینی و جانشین فرماندهی مرکز پیاده شیراز بود. بعد از انقلاب ابتدا فرمانده نیروی زمینی و در آغاز جنگ، ریاست ستاد مشترک ارتش را برعهده داشت. هشدار نسبت به حمله عراق از سوی این نگاه و 11 ماه قبل از جنگ داده شده بود. این هشدار طی نامهای به وزیر دفاع وقت اعلام و ضرورت برگزاری جلسهای در این خصوص یادآوری میشود. شهید چمران که در آن ایام وزیر دفاع بود، جلسهای با حضور فرماندهان برگزار میکند. در آن جلسه وضعیت ما و دشمن تشریح و یادآور میشود که ارتش عراق در آیندهای نزدیک قطعا با ما درگیر خواهد شد. اما مساله جدی گرفته نمیشود.
از اعضای هیات معارف جنگ ارتش
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/383452/