طنز/ قبر، کوپن شفافسازی و دیگر قضایا
خواندنی ها
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - روزنامه شهروند / زندگی علمی-تخیلیمان را در حالی پشت سر میگذاریم که یکی از خبرهای مهم این هفته خبر بازگشت کوپن به سفرههایمان بود. این خبر را یک نماینده با کلی ذوق و شوق بیان کرد؛ یعنی پیش خودش فکر کرد که این گامی رو به جلو است اما یادش نبود که احتمالا گامی به حدود سی سال پیش است و اول مسیر به ما گفته شده بود که به عقب برنمیگردیم.یک نماینده دیگر هم خواسته بود در خصوص نحوه انتخاب رئیس دیوان محاسبات شفافسازی شود؛ ما اولش فکر کردیم که او هم نسبت به این انتخاب نقد دارد اما دو خط که بیشتر خواندیم متوجه شدیم منظورش این است که آن چیزهایی که باعث شد ما خیلی خوشحال به این انتصاب راضی شویم را به منتقدان هم نشان دهید تا راضی شوند؛ اینجانب در همینجا از طرف خودم و قشر عظیمی از منتقدان اعلام میکنم که ما دل دیدن اینجور چیزها را نداریم و توی روحیهمان تأثیر میگذارد، پس خواهشا نشانمان ندهید.همچنین در این هفته گفته شد افرادی که سوالات کنکور را طراحی یا برای امتحان چاپ میکنند مدتهاست که در قرنطینه هستند. واقعا اینها جزو بدشانسترین انسانهای دنیا هستند. طرف به جرم طرح سوال کنکور و آمدن این ویروس بیپدر کرونا، مجبور شده چند ماه حالت یک زندانی را داشته باشد؛ بعد طرف چندهزارمیلیارد بدهی بانکی دارد و برای خودش میچرخد و تازه از هواپیما هم برای گشتوگذار دور دنیا استفاده میکند.
خبر خوب دیگر این هفته کمک به خانهدارشدن مردم در شهر اصفهان بود. نحوه انتخاب مردم هم این گونه بود که شما باید افرادی که از این مانتو رنگی-پنگیهای احیانا کوتاه تنشان است را پیدا کنی و به طرف با مهربانی بگویی: «اون مشکی بلند گشاده خیلی بیشتر بهت میاد گُلم، این سنت رو بالا نشون میده.» درنهایت به 24 نفر از افرادی که تذکر نرم و زیرپوستی میدادند خانه هدیه داده میشد که از همینجا ورود به منزل نو را بهشان تبریک میگوییم.اما مهمترین خبر هفته گذشته این بود که اعلام شد در برخی قبرستونهای تهران قیمت یکمترونیم قبر تا سیصدمیلیون تومان هم میرسد. این قضیه یکبار دیگر این دره طبقاتی که در سطح کشور وجود دارد را نشان داد. الان کل نقدینگی فک و فامیل نگارنده، به علاوه تمام لباسهای زیر و روی تنشان را جمع ببندیم، در حدی که بروند آن ١٠هزار تومانی هم که ته حساب میماند تا حساب بسته نشود، به همراه ارزش مابهالتفاوت شصت لیتر بنزینی که توی کارت سوختشان است را روی هم جمع کنی به سیصدمیلیون تومان نمیرسد اما عدهای فقط سیصدمیلیون میدهند برای قبر؛ در اینجا این سوال پیش میآید که آیا درون این قبرها چیز خاصی خیر میکنند؟ آیا کرمهایی که وظیفه خوردن گوشت و باقی چیزهایمان را بر عهده میگیرند در این قبرها جوری میخورند که دردمان نیاید؟ تسهیلات ویژهای برای بعد از مرگ در نظر گرفتهاند؟ یک نفر هر روز صبح سنگک تازه برای میت میآورد؟ کنسرت آنلاین برای متوفی پخش میشود؟ سرویس رفت و برگشت ویآیپی دارند؟ اینترنت با حجم دانلود نامحدود در اختیار میت میگذارند؟ میت اجازه دارد صبحها برود سر کار و زندگیاش و شبها به قبرش برگردد؟ پس دلیل این گرانی برای یک مترونیم جا چه میتواند باشد که در قبرهای یکی دو میلیونی ما بدبخت بیچارهها پیدا نمیشود؟
امیدوارم این آخر هفته را بنشینید و عمیقا به این موضوع فکر کنید.
شهاب نبوی
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/350621/