سرمقاله اعتماد/ به اقتفای سیدین
مقاله
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - سرمقاله اعتماد/ به اقتفای سیدین
سایز متن الف الف
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/6071353
٦
٠
اعتماد / « به اقتفای سیدین » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته سیدعلی میرفتاح است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در اولین مجلس بعد از مشروطه، از آنجایی که ما تجربه پارلمان و انتخابات نداشتیم، نمیدانستیم از چه طریقی و با چه حساب و کتابی وکلای مجلس را به مردم معرفی کنیم. در آن موقع تقسیمات کشوری مثل امروز نبود، به جای شهر و استان با ولایت و ایالت سر و کار داشتیم. علاوه بر آن بنا به ملاحظاتی، به بعضی از صنوف هم اهمیت دادیم تا به میدان رقابت بیایند و نمایندگان خود را مطرح کنند. آن ساز و کار عیب و ایراد زیاد داشت و خیلی زود آشکار شد که نه تنها عدالت رعایت نشده، بلکه عملا سر بعضی از اقشار و اقوام بیکلاه ماند. تازه وقتی انتخابات تمام شد و مجلس راه افتاد، فهمیدیم که اقلیتهای دینی را از قلم انداختهایم و هیچ به آنها فکر نکردهایم. اما محض جبران مافات سیدین پادرمیانی کردند و برای اینکه حقی از کسی ضایع نشود، یکی وکیل زرتشتیها شد، دیگری وکیل یهود و نصارا. درست است که ساز و کار اداری، از سر ندانمکاری، حق اقلیتها را ندیده گرفته بود، اما دو روحانی برجسته و دو سید معمم تعهد کردند که از حق و حقوق غیر مسلمانان در مجلس دفاع کنند که دفاع هم کردند. در واقع مجلس اول با تمام نقایصش جزو مجالسی بود که آخوند و وکلا، متفقا بر کرسی نمایندگی ملت نشستند و مردم را نسبت به پیگیری حقوقشان دلگرم کردند. برای همین پیگیری حقوق ملت بود که استبداد نتوانست اصل و فرع مجلس را تحمل کند و ناگزیر به توپش بست. مجلس اول عیب و ایراد زیاد داشت، اما حسن هم کم نداشت. توصیه میکنم دستنوشتههای ناظمالاسلام کرمانی را که اخیرا تحت عنوان انحطاط مجلس منتشر شده، بخوانید و ببینید خطاها و نابلدیها و تزویرها و زیرابزنیها و بیتجربگیهای وکلا در چه حد بوده. معالوصف در همان مجلس آنقدر به حقوق ملت اهمیت داده شد که اولا خارج از تحمل پادشاه مستبد بود، ثانیا سیدین طباطبایی و بهبهانی برعهده گرفتند که حقوق مسلم و اکثریت که سهل است دفاع از حقوق گبر و ترسا را هم وظیفه خود بدانند. خوب که نگاه کنید، میبینید که در آن روزگار، علمای سنتی کار مدرنی کردند و با تایید ضمنی تکثرگرایی، پیگیری حقوق آحاد جامعه را –هر که باشد و هر عقیدهای داشته باشد- بر ذمه مجلس گذاشتند. از اتفاق چیزی که ما بعد از یک قرن کماکان به آن نیاز داریم همین پیگیری حقوق مردم است از طریق پارلمان. خوب که اوضاع و احوال امروز را نگاه کنید درمییابید که راهکار هوشمندانه سیدین برای احقاق حقوق ملت همچنان جواب میدهد و از این طریق میشود بلکه خوب است توجه اقشار مختلف را به انتخابات مجلس جلب کرد. حزباللهیها هم نظام را قبول دارند، حمایتش میکنند، هم از حیث نامزد انتخاباتی دستشان پر است و در هر سه قوه نماینده کم ندارند. اصولگراها هم با همه تنوع و تکثرشان آدم مطمئن برای اینکه به بهارستان و پاستور و کاخ دادگستری بفرستند، کم ندارند. اصلاحطلبان البته امسال با مشکلاتی دستبهگریبانند و طبق آمار چندان دستشان باز نیست که در مجلس حضور به هم رسانند. حتی برای بستن و معرفی لیست دچار مشکل جدیاند. با این همه منصفانه بخواهیم نظر بدهیم در قضیه انتخابات بهرغم همه تضییقات و رد صلاحیت نامدارانشان سر اصلاحطلبان خیلی بیکلاه نیست، همت کنند چند نفری را میتوانند به مجلس بفرستند و تشکیل فراکسیونی نیمبند بدهند. در این میان مهمترین گروهی که سرشان بیکلاه است، همانها هستند که در ادبیات محاوره، [...] مینامیم. سختترین کار همین است که بخواهیم روی این گروه اسم بگذاریم و دقیق تعریفشان کنیم. هر اسمی بگذاریم ذهن خواننده به سمتی میرود که ناخواسته از تعریفشان دور میشود. حتی اصرار دارم که آنها را طبقه متوسط شهری ننامم. به طور مشخص منظور من گروهی است که از زندگی چیزی جز زندگی نمیخواهد؛ شهروندان سادهدلی که در پی آسایش روزمره و زندگی معمولیاند... همانهایی که رهبری نیز آنها را برای حفظ و عظمت ایران به حضور درپای صندوقهای رای دعوت کرد. در واقع اقشاری از مردم که در تقسیمات عقیدتی، سیاسی نه جزو اصلاحطلبها هستند و نه جزو اصولگراها. نه با پایداریها جمع میشوند و نه با عدالتخواهان. رد آمال و آرزوهایشان را در برنامههای مستقلین هم نمیتوان دید. اینکه این گروه در اقلیتند یا اکثریت نیاز به بررسی دارد، اما چیزی که صریح و واضح میتوانیم بگوییم، این است که در کشور ما گروههایی زندگی میکنند که نه با شعارهای قالیباف همسخنند و نه با نگاه عدالتطلبانه اشتری و دوستانش همدلند. نه برایشان دغدغههای مجید انصاری مهم است و نه از گفتههای زاکانی چیزی سردرمیآورند. اینها عموما دنبال یک زندگی ساده به دور از هر نوع آرمانگراییاند، اگر پا بدهد میخواهند شبیه مردم معمولی ترکیه و ارمنستان و کره جنوبی شوند و به همان روش زندگی کنند. دغدغه ذهنی قشر مورد نظر ما نه عراق است و نه به امریکای مستقر در عراق کار دارند. نه اهل راهپیماییهای انقلابی هستند و نه حوصله اعتراض در دیماه و آبانماه را دارند. ما میتوانیم از موضع انقلابی و آرمانخواهی آنها را تحقیر کنیم و در مناسبات اجتماعی نبینیمشان. کما اینکه در دهه شصت این کار را کردیم، هنوز هم میکنیم. اما آنها با تحقیر ما عقب نمیروند، اگر رسانههای رسمی نبینندشان، حضورشان کمرنگ نمیشود. این گروه درست است که از صدا و سیما، حتی از روزنامههای مستقل سهمی ندارند. درست است که صدایشان را کسی نمیشنود، مطالباتشان هم معمولا به سنگ میخورد، اما واقعیت این است که دینی و قانونی، شرعی و عرفی، اینها شهروندان مملکتند و صاحب حق. با هر معیاری حاکمیت مکلف است جلوی تضییع حقوق ایشان را بگیرد و خواستشان را محترم بشمرد. تاکید میکنم که فعلا کاری به کم یا زیاد بودن این قشر ندارم، بلکه میخواهم شما را، اولی بر شما کاندیداهای مجلس را متوجه این نکته کنم که به هر دلیلی این برادران و خواهران ما مثل یهود و نصارای اول مشروطه از قلم وزارت کشور افتادهاند در مجلس سهمی برایشان در نظر گرفته نشده و... واقعبینانه بخواهیم بحث کنیم باید بگوییم قانون نیز آنها را از جلوی چشم دور داشته و عملا امکان حضور نمایندگانشان را در مجلس و دولت و دیگر نهادها منتفی کرده است. اصلاح قانون فعلا میسور نیست، موضوع من هم نیست. الان در آستانه انتخابات نباید حرفهای بلندپروازانه و غیرواقعی بزنیم و کار را بر خودمان و مسوولان سخت کنیم. برعکس میخواهم پایم را روی زمین سفت بگذارم و از کاندیداهای اصولگرا و اصلاحطلب و عدالتخواه فعلی بخواهم که به اقتفای سیدین، به وسط میدان بیایند و داوطلبانه وکالت این «طایفه عافیتجو» را برعهده بگیرند و احقاق حقوق ایشان را –ولو اقلیت- در شعارها و اولویتهای خود بگنجانند. باور کنید خیلی از مردم اگر بدانند که در جایی از مناسبات پارلمان دیده میشوند به پای صندوق میآیند و در پروسه رایگیری شرکت میکنند.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/247038/