سرمقاله شرق/ سیلیخورده یا سیلخورده
مقاله
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - سرمقاله شرق/ سیلیخورده یا سیلخورده
سایز متن الف الف
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/6044190
٤٥
٠
شرق / « سیلیخورده یا سیلخورده » عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم سیدمصطفی هاشمیطبا است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
سیل اخیر در سیستانوبلوچستان با وجود همه خساراتش حداقل این حسن را داشت که وضعیت زندگی مردم آن دیار به تصویر کشیده شود. تصاویر نشاندهنده بیکاری و فقر مردم و بهویژه درماندگی نسل جوان در آن منطقه و نیز نشاندهنده کیفیت نامطلوب و ناچیز خانهها و لوازم زندگی و کسبوکار آنان است.
معمولا اگر فیلمسازی به ساخت فیلمی که در آن مشکلات و سختیهای زندگی مردم عیان شود مبادرت کند، به آن کار سیاهنمایی اطلاق میشود و صدالبته چنین فیلمی نمیتواند مبیّن زندگی قاطبه مردم باشد، اما بههرحال یک فیلمساز باید بتواند نقاط ضعف و مشکلات جامعه را حتی اگر نادر باشد، به تصویر بکشد. حسن تصاویر بعد از جاریشدن سیل آن بود که تصاویر مستند بود و نه ساختهشده. کشوری که ذخایر فراوانی دارد و پس از انقلاب اسلامی درآمد مناسبی از قِبَل فروش نفت داشته است و عدالت از شعارهای محوری انقلاب و باور مسئولان بوده و به تصریح قرآن مجید فلسفه برانگیختهشدن پیامبران وضع عدل و قسط در جامعه است، نباید شاهد شرایطی باشد که در سیستانوبلوچستان دیدهایم. یا اینکه کولبران مرزی در شرایط طاقتفرسا جان میدهند و مردم اهواز با بارش بارانی نسبتا شدید دچار سیل و فاضلاب میشوند و کودکان کار در شرایط نامطلوب زندگی میکنند و در عوض سپرده بانکی برخی افراد قابل شمارش نیست و در جامعه نوعی زندگی لوکس (لاکچری) در جریان است. اشتباه نشود بحث گرچه تکراری است و بهظاهر بینتیجه، اما لازم است در ابتدای گام دوم انقلاب به این مسائل پرداخته شود. اگر کشور دچار مضیقه است چرا باید برخی چنان باشند و برخی چنین؟ 40 سال مدت کمی نیست؛ در طول 40 سال میتوان کارهای بزرگی کرد همانطور که برخی کشورها چنین کردهاند و در این 40 سال کارهای بزرگی انجام شده است. مثالهای متعددی از کارهای بزرگ ژئوپلیتیکی، فناوری و اقدامات تأثیرگذار منطقهای وجود دارد، هرچند استدلال مخالف هم هست که نه میتوان آنها را تصدیق و نه تکذیب کرد. میشد با سیاستهای بهتر نتایج نیکوتری به دست آورد. ناگزیر باید کمی دقت و کنجکاوی نشان داد تا مشخص شود تصمیمگیران کشور در زمینه روشهای اداره و مدیریت کشور چه کسانی بودهاند. میتوان بهترتیب اهمیت و تأثیرگذاری آنها را طبقهبندی کرد.
نخست: متولیان امور دینی زیرا که قانونگذاری در کشور ما بر پایه مباحث دینی است. البته قرائتهای متفاوت در زمینههای مختلف وجود دارد؛ برای مثال قرائت شهید صدر در «اقتصادنا» نوعی است و قرائت برخی دیگر که زمین را از عمق خاک تا حد ارتفاع آسمان متعلق به مالک آن میدانند، نوعی دیگر.
دوم: قانونگذاران یعنی مجلس شورای اسلامی (مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی هر کدام به نوعی قانونگذار هستند)؛ این قانونگذاران هستند که میتوانند در مصوبات خود اعم از برنامههای پنج ساله (که اجرا نمیشود) یا بودجههای سالانه (که فقط به تبصرهها توجه میشود و جدولهای مالی مورد توجه قرار نمیگیرد) یا دیگر قوانین، مصوباتی برای جاریشدن عدالت و رفع تبعیض تصویب کنند و البته در این زمینه کمتر دیده شده که مصوباتی وجود داشته باشد و شورای نگهبان آن را مردود بداند.
سوم: هیئت وزیران که رکن اصلی اجرای عدالت در کشور است. دولت نوعا وظایف سنگینی بر عهده دارد فقط تأمین آب، برق، گاز و بنزین که برعهده دولت است، بسیار کار سترکی است. اما دولت وظیفه دارد با ارائه لوایح قانونی و مصوبات لازم امر عدالت در کشور را به سامان برساند. متأسفانه سنگینی بار مالی دولت و پرداختهای آن مجالی برای رفع محرومیت باقی نمیگذارد و طرحهای عمرانی سراسری که میتواند تاحدی به مردم کمک کند، در غوغای مسائل مالی دولت مغفول مانده است. اگر هم فرصتهایی پیش بیاید، بدترین نوع استفاده از آن میشود مانند پرداخت یارانه نقدی به همه مردم اعم از فقیر و محروم یا غنی و برخوردار یا یارانه معیشتی (که به غلط معیشتی نامیده شده و فقط جبران هزینه اضافه بنزین مصرفی آن 18 میلیون خانوار است). با یکی از صاحبنظران گفتوگو کردم که چرا اینهمه فاصله طبقاتی وجود دارد. با شهامت گفت این مطلبی عجیب و غیرطبیعی نیست، در زمان پیامبر(ص) هم اصحاب صفه بودند که آه در بساط نداشتند و آدمهای ثروتمند هم بودند؛ بنابراین امری طبیعی است. این طرز تفکر چه بخشی از حکمرانان کشور است؟ با وجود شعار عدالت، در عمل به همین سیستم، یعنی سیستم شبهلیبرالیستی کار میشود.
اگر مجری تلویزیون در برنامهای که اخیرا پخش شده میگوید همه مشکلات کشور از لیبرالها ناشی میشود و نبودِ عدالت بهدلیل عملکرد همینهاست، درست میگوید؛ هرچند ذهن ایشان که بهنوعی هم از بیانشان معلوم است دنبالکننده همان جریانی است که علیه مهندس بازرگان شعار مرگ بر لیبرال میدادند. خانم مجری تلویزیون درست میگوید زیرا جریان تفکر شبهلیبرالیستی از همان بدو پیروزی انقلاب در ارکان تصمیمگیرکشور حاکم بوده است و اقتصاد اسلامی را (برخلاف شهید صدر و شهید مطهری در کتاب اقتصاد) از همان زاویهای میدیدند که لیبرالها میبینند و دولتها هم (بهجز تاحدودی دولت دفاع مقدس) نگاه و رفتار شبهلیبرالی داشتهاند. ایراد از آنجا ناشی میشود که جریان لیبرالیستی تابع یکسری قواعد و ضوابطی است که اجرای آن در درازمدت تا حدی به عدالت میانجامد و اصول آن بر حرکت لیبرالیستی هم در اقتصاد و هم در سیاست و هم در فرهنگ است. اما جریانی که در ایران دنبال شده، حرکت شبهلیبرالیستی در اقتصاد و تندروانه در سیاست و فرهنگ بوده است که حتما نمیتواند به عدالت بینجامد. سیلخوردگان هم از همین بابت سیلی خوردهاند و ادامه این روش سیاستگذاری متناقض در اقتصاد و سیاست و فرهنگ نمیتواند دست نوازشی تعیینکننده و عدالتآور را بر صورت سیلخوردگان به یاد آورد. این عبارات چندان مبهم نیست و یقینا در پاسخ بحثهای کلامی گفته خواهد شد اما کلمات نمیتوانند بهجای عمل صالح بنشینند. هنگامی که در شهرهایی مثل تهران و مشهد برجهای بلند با آپارتمانهای هزار متری یا دو هزارمتری مجهز به استخر شنا ساخته شود و مصالح ساختمانی که باید به بازسازی بافتهای فرسوده و روستاهای مخروبه تخصیص داده شود، به این برجهای لوکس داده میشود، چگونه میتوان روستاییان را از خطر مرگ بهخاطر زلزله رهانید؟ وقتی در دولتهای احمدینژاد و روحانی 14 میلیارد دلار صرف واردات ماشینهای لوکس میشود چگونه میتوان برای کولبرها واحد تولیدی ایجاد کرد و آنها را از ننگ کولبری اشیای ساخت کشورهای استکباری و وابسته به آن رهانید؟ هر چه بر سر ما آمده از سیاستهای شبهلیبرالی است و ربط آن به چند روشنفکر لیبرال بسیار نامربوط است؛ حداقل اگر اینها صاحب نظریه هستند در اجرا که مدخلیتی نداشتهاند.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/240638/