سرمقاله اعتماد/ دوره جدیدی شروع شده
مقاله
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - سرمقاله اعتماد/ دوره جدیدی شروع شده
سایز متن الف الف
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/6032631
٣
٠
اعتماد / « دوره جدیدی شروع شده » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته سیدعلی میرفتاح است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
از من بپرسید، میگویم بد هم نشد که شورای نگهبان، سفتتر از دفعات قبل گرفت و اکثر اصلاحطلبان یا نزدیکان به اصلاحطلبی را از دم تیغ «عدم صلاحیت» گذراند. «یا زنگی زنگ یا رومی روم» اینجا هم مصداق دارد و بزرگواران شورا علاوه بر اینکه به وظیفه قانونی خود عمل کردهاند از این جهت هم ماجورند که در این موقعیت حساس، جماعت کثیری را از بلاتکلیفی درآورده، صریح و بیپرده اعلام عمومی کردهاند که روزگار تعارف و مماشات سیاسی سرآمده، دوره جدیدی شروع شده و مناسبات عوض شده و... خیلی هم خوب؛ جزاهمالله خیرا. اما کاش در باقی سطوح و عرصههای مملکت هم با همین سرعت و سختگیری در یک کاسه کردن امور بکوشند و کار را بر خود و دیگران آسان کنند و جلوی اتلاف انرژیهای عمومی را بگیرند.
معالوصف در این خصوص من دو، سه ملاحظه دارم که در کمال تواضع خدمتتان عرض میکنم. روی سخنم البته با خوانندگان بزرگوار «اعتماد» است لیکن به در میگویم که دیوار هم بشنود که البته بعید است، بشنود. در این سرسام و شلوغی که صدا به صدا نمیرسد، بعید است کسی گوشش بدهکار عرایض این حقیر فقیر سراپا تقصیر باشد.
یک- خود نهاد پارلمان اقتضائاتی دارد که سخت بشود ندیدهشان گرفت. پارلمان ظرف نیست که بشود، مظروفش را به دلخواه تغییر داد. حتی اگر عین دویست و نود نفر را از یک طایفه انتخاب کنیم باز میبینیم که در وسط ماجرا، چند نفری تغییر رای و عقیده میدهند و بر خلاف روش و منش گذشته خود موضع میگیرند و بر سر موضع جدید میایستند. اینها که امروز اصلاحطلب شدند، اغلبشان در آغاز راه به معنی واقعی کلمه اصولگرا بودند. علی مطهری البته که جنم حقگویی و عدالتخواهی داشته است اما خوب که نگاه کنید، میبینید این پارلمان بوده که از نویسنده کیهان، علی مطهری ساخته است. منظور اینکه هیچ بعید نیست 3 سال دیگر یامینپور و دوستانش هم همینجا بایستند که رد صلاحیت شدهها، ایستادهاند. پارلمان نهاد قدرتمندی است که نمایندگان را، اگر نه همهشان را تعدادی از آنها را که متفاوتترند، تبدیل به «صدای ملت» میکند. کلا مسوولیتهای مدنی و نهادهای دموکراتیک شبیه گیتهایی هستند که از این طرفش اصولگرای سر بهراه و وفادار وارد میشود اما از آن طرفش منتقد مخالفخوان بیرون میآید. کافی است به ادوار مختلف مجلس نگاه کنید تا دریابید به رغم همه نظارتها و سختگیریها چطور مدافعان وضع موجود تبدیل به منتقدان وضع موجود شدند. گویی مجلس و زمان در حکم مربیان صبوری هستند که از مردم عادی، وکیلالمله میسازند. صریحتر بگویم، پارلمان موجود زندهای است که از خواست و دستور مسوولان تبعیت نمیکند بلکه به راه خود میرود. بنابراین تا زمانی که نهاد پارلمان برقرار است کماکان میتوان به آینده اصلاحات امیدوار بود.
دو- همه بزرگان معتقدند که در این برهه حساس کنونی، ما نیاز به یک انتخابات پرشور با حضور پررنگ مردم داریم. این نکته را حتی علی مطهری رد صلاحیت شده هم در بیانیهاش متذکر شده و از مردم خواسته تا برای حفظ ایران به میدان بیایند و آمار رایدهندهها را بالا ببرند. ضرورت حضور حداکثری مردم را در انتخابات، مسوولان عالیرتبه نظام بیشتر و بهتر از بقیه درک میکنند. به خصوص اینکه آنها بر مناسبات داخلی و خارجی وقوف بیشتری دارند و بهتر میدانند که حضور مردم چگونه میتواند اوضاع را تغییر دهد. از این نظر ما روزنامهنگاران نیز در زمره مبلغان انتخابات پرشور بوده و هستیم و همواره بر اهمیت صندوق رای تاکید کردهایم. این تاکید چنان با شداد و غلاظ همراه بوده که گاهی خوانندگان روزنامه را به عکسالعمل وا داشته و باعث شده تا بعضی از ایشان زبان به ملامت ما بگردانند که «طرف را به ده راه نمیدادند سراغ خانه کدخدا را میگرفت.» با این حال ما کماکان بر این عقیدهایم که برای حفظ کشور هم که شده باید رایدهندهها را ترغیب کنیم که در انتخابات شرکت کنند. اما این بحث رد صلاحیتها، زبان ما را بسته و دستمان را از حجت خالی کرده. به مخاطبان خود به آنها که هنوز نیمنگاهی به رسانه دارند، چه بگوییم و آنها را چطور و به برکت وجود چه نامزدهایی تحریض کنیم که پای صندوق بروند؟ «گفت ای موسی دهانم دوختی/ وزپشیمانی تو جانم سوختی». شورای نگهبان هم با استفاده از اختیارات قانونیاش، دهان ما را دوخته و زبانمان را برای دعوت مردم به پای صندوق کوتاه کرده است. اگر رایدهندهای از من روزنامهنگار بپرسد «بروم به چه کسی رای بدهم؟ نماینده من کیست؟ در جایی که علی مطهری، رحیمی و صادقی را هم تحمل نمیکنند من به چه کسی باید رای بدهم؟» چه جوابی باید به او بدهم؟ چه جوابی میتوانم بدهم؟
سه- شخصا به هیچ عنوان از اصلاح امور کشور ناامید نیستم. اتفاقا در این شرایط است که امیدواری معنا مییابد. نه تنها برای آینده کشور امیدوارم بلکه اوضاع سیاسی و اقتصادی را نیز ناگزیر از اصلاح میبینم. بر این عقیدهام که الان وقت خوبی است که تصمیمهای بزرگ گرفته شود و در مسیرهای گذشته، به طور جدی، بازنگری شود. الان دقیقا بزنگاهی است که ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دادهاند تا بزرگان کشور حین گذر از سال سخت، تصمیم سخت و بزرگ بگیرند و نشدنیها را تبدیل به شدنی کنند و کاری کنند که در تاریخ از آن به کارستان یاد شود.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/238408/