اخبار محرمانه

آخرين مطالب

استقبال اسکار از دستور عقب نشینی تحلیل ویژه

  بزرگنمايي:

اخبار محرمانه - فرهیختگان / متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
فیلم «1917» ناگهان به شکل بی‌سابقه‌ای در جدول منتقدان آمریکا صعود کرد و مورد توجه انجمن‌های مختلف سینمایی، از تهیه‌کنندگان گرفته تا نشریات تخصصی فیلم قرار گرفت.
فیلم «1917» ناگهان به شکل بی‌سابقه‌ای در جدول منتقدان آمریکا عروج کرد و مورد توجه انجمن‌های مختلف سینمایی، از تهیه‌کنندگان گرفته تا نشریات تخصصی فیلم قرار گرفت. جوایز سینمایی متعددی طی همین چند وقت اخیر به این فیلم تعلق گرفت و بسیاری از مخاطبان سینما جذب تماشای «1917» یعنی آخرین فیلم کارگردان انگلیسی شدند که قبلا بارها در آمریکا فیلم ساخته بود. پیش از این، در همین سالی که گذشت، دو فیلم «جوکر» و «انگل»، به‌دلیل اتفاقات فرامتنی مورد توجه قرار گرفته بودند. این فیلم‌ها با توجه به انفجار یک بغض بزرگ بین‌المللی نسبت به سیستم فراگیر و جهانی سرمایه‌داری، بیشتر از آنچه در شرایط عادی توقع می‌رفت دیده شدند و به‌طور صریح می‌توان اتفاقاتی را که گستره آن از جنبش جلیقه‌زردهای فرانسه تا اعتراضات شیلی را شامل می‌شد، در فروش فیلمی مثل جوکر یا حتی انگل سهیم دانست. حالا اما توجهات ناگهان به سمت 1917 گردش کرده‌اند. این فیلم جنگی است و ماجرای آن به نبرد انگلیسی‌ها با آلمان‌ها در شمال فرانسه مربوط می‌شود.
اتفاقات فیلم در سال 1917 رخ می‌دهد و مربوط به جنگ جهانی اول است و لابد پاسخ به این سوال دشوار نیست که چرا ناگهان جوامع آمریکا و انگلستان چنین استقبال دفعی و بی‌سابقه‌ای از یک فیلم جنگی می‌کنند. طبیعتا مساله به رویارویی ایران و آمریکا و احتمال وقوع یک جنگ بزرگ برمی‌گردد. آیا این فیلم یک پروپاگاندای هیجان‌انگیز از طرف متحد استراتژیک و سنتی آمریکا یعنی انگلیس است که برای شور بخشیدن به مردم این دو کشور و ترغیب‌شان جهت جنگیدن ساخته شده است؟ اگر چنین بود، استقبال از 1917 این‌طور معنا می‌داد که مردم آمریکا و انگلستان دارند آماده جنگیدن با ایران می‌شوند. اما این فیلم دقیقا درباره یک عقب‌نشینی بزرگ و لغو عملیاتی خطرناک است. آلمان‌ها یک عقب‌نشینی تاکتیکی کرده‌اند و همین مساله ارتش انگلستان را به وسوسه حمله‌ای بزرگ می‌اندازد. اما فرمانده کل ارتش انگلستان توسط عکس‌های هوایی این را دریافته که عقب‌نشینی آلمان‌ها تاکتیکی و در حقیقت یک تله است. او یک گروهبان از لشکر هشتم را مأمور می‌کند تا با انتخاب یک همراه، به لشکر دوم برود و به سرهنگ مک‌کنزی این پیام را برساند که عملیات باید لغو شود و نباید از عقب‌نشینی تاکتیکی آلمان‌ها چنین برداشت کرد که می‌توان با یک حمله نهایی، آنها را شکست داد. گروهبان تام بلیک که برای ماموریت انتخاب می‌شود، برادری در لشکر دوم دارد و انتخاب او به همین دلیل است؛ چون او برای نجات جان برادرش ‌انگیزه‌ای بالا دارد و می‌خواهد به هر ترتیب که شده، این پیام را به سرهنگ مک‌کنزی برساند.
1917 به هیچ‌وجه با دشمن همدلی نمی‌کند و اصرارش روی عقب‌نشینی، از سر دلسوزی توأمان برای خودی‌ها و نیروهای مقابل نیست. در این فیلم همچنان زشت‌ترین و شرورترین تصویر از دشمن نمایش داده می‌شود، اما فیلم باز هم در انتها نتیجه می‌گیرد که باید عقب‌نشینی کرد، نه به خاطر دلسوزی برای آدم‌های جبهه دشمن، بلکه برای خودمان. استقبال ناگهانی از چنین فیلمی با چنین مضمونی در شرایط سیاسی و نظامی امروز جهان، پیام‌های روشنی دارد. نکته جالب دیگری که به این فیلم جنبه نمادین می‌دهد و آن را با شرایط امروز جهان که بین ایران از یک‌سو و آمریکا و شریکش انگلستان در سوی دیگر پیش آمده است قابل تطبیق می‌کند، درگرفتن جنگ آلمان و انگلستان در زمین یک کشور ثالث، یعنی فرانسه است. در 1917 هم مثل بسیاری از فیلم‌های دیگر جنگی که در آمریکا و انگلستان ساخته شده‌اند، سربازان انگلیسی‌زبان، خودشان را دوست و یاور مردم فرانسه و مدافع آنها در برابر آلمانی‌ها می‌دانند. اگر جنبه‌های نمادین فیلم 1917 با شرایط جنگی بین ایران و آمریکا تطبیق داده شود، مشاهده خواهد شد که هیچ نوع همدلی با دولت و ملت ایران از آن قابل برداشت نخواهد بود. بلکه صرفا آنچه باعث سر باز زدن از جنگ و شروع یک عملیات بزرگ می‌شود، در حقیقت ترس از جان نیروهای خودی و افتادن در تله دشمن است.
ساموئل مندس و 1917
ساموئل مندس، کارگردان انگلیسی، اولین فیلمش را در سال 1999 ساخت و برای این فیلم، جایزه اسکار و گلدن‌گلاب را دریافت کرد. مندس تحصیلات ابتدایی‌اش را در «برکاشیر ریدینگ» به پایان رسانید، اما نقطه‌عطف زندگی او تاسیس تئاتر دونمار و برهاوس است. او به همراه شریک تجاری‌اش کاروفولینگ تئاتری را برپا کردند که آنها را از هیچ به اینجا رساند. تماشاخانه آنها توانست «نیکول کیدمن» را برای ایفای نقش در نمایش «اتاق آبی» در سال 1999 به انگستان بکشاند و این همان سالی بود که «زیبای آمریکایی» را ساخت و همین شروع شهرت این کارگردان انگلیسی در سینمای آمریکا بود. مرزبندی دقیق و روشنی را نمی‌توان بین فیلمسازان آمریکایی و انگلیسی مشخص کرد. از چارلی چاپلین و آلفرد هیچکاک گرفته تا همین اواخر ریدلی اسکات و کریستوفر نولان را می‌توان فیلمسازان انگلیسی دانست که در سینمای آمریکا، فیلم ساختند و مشهور شدند. مندس هم از آن دست کارگردان‌های انگلیسی است. پدر او متولد ترینیداد و توباگو است؛ کشوری در خاک آمریکای جنوبی که مستعمره انگلستان است.مادر ساموئل مندس هم یک یهودی انگلیسی است. گفته می‌شود مندس تازه‌ترین اثر سینمایی‌اش «1917» را با الهام از خاطرات پدربزرگ پدری‌اش «آلفرد مندس» ساخته است.
آلفرد مندس از اولین نویسندگان داستان کوتاه در هند غربی است که ازجمله فیلم‌های مطرح او می‌توان به «زیبای آمریکایی»، «جاده‌ای به‌سوی تباهی»، «جاده انقلابی» و «اسکای‌فال» اشاره کرد. مندس در اوایل سال 2010 از همسر خود کیت وینسلت بازیگر مشهور انگلیسی، پس از هفت سال زندگی مشترک جدا شد. سم مندس از سال 2015 و پس از ساخت فیلم سینمایی «اسپکتر» (Spectre) بیست‌وچهارمین فیلم از مجموعه فیلم‌های جیمز باند، اثر جدیدی تولید نکرده بود تا اینکه سال گذشته با فیلم 1917 به سینماها بازگشت. سختی کار مندس در فیلم جدیدش، به‌خاطر سکانس و پلان این فیلم است. مندس در ویدئوی مربوط به پشت صحنه فیلم درخصوص این مدل فیلمبرداری گفته است: «از همان آغاز احساس کردم فیلم باید از نظر زمان روایی مطابق با زمان واقعی باشد تا مخاطب بتواند در هر قدم با این سربازان همراه شود و هر لحظه را کنار آنها تنفس کند. برای این کار راهی بهتر از فیلمبرداری از طریق یک نمای ممتد وجود نداشت.»
به گفته سم مندس، در ساخت آثار سینمایی همیشه با خارج کردن یک صحنه یا حذف و اضافه می‌شود از بن‌بست‌ها خارج شد، اما در این فیلم چنین امکانی نبود. کارگردان 1917 گفته که حرکت دوربین باید با آنچه بازیگران انجام می‌دادند در هماهنگی می‌بود و رسیدن به این نقطه واقعا زیبا و مهیج است. راجر الکساندر دیکینز، مدیر فیلمبرداری پروژه سینمایی 1917، به‌خاطر سبک خاص نورپردازی آثارش و استفاده از برداشت بلند مشهور است. او تاکنون برای آثار خود 14 بار نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری شده که در سال 2018 و برای فیلم بلید رانر 2049 توانست این جایزه را به خود اختصاص دهد. رستگاری در شاوشنک، فارگو، ذهن زیبا، اسکای‌فال و سیکاریو ازجمله آثار مشهور دیکینز هستند.
دوست و دشمن در سینمای متفقین
خیلی از فیلم‌های انگلیسی‌زبان که عمدتا تولید آمریکا هستند، ظاهری ضدجنگ دارند اما از یک نکته به‌هیچ‌وجه عدول نخواهند کرد و آن نشان دادن تصویری خشن، شرور، غیرقابل اعتماد و غیرانسانی از دشمن است. در «نجات سرباز رایان» چند سرباز آمریکایی با یک اسیر آلمانی احساس همدلی می‌کنند اما این اسیر به‌محض آنکه فرصت گیرش آمد، به آنها از پشت خنجر می‌زند. در «فهرست شیندلر» هم تصویری از فرمانده نازی‌ها نمایش داده می‌شود که تحت هیچ شرایطی اصلاح‌پذیر نیست و حتی به این پا نمی‌دهد که با توهم شباهت به فرعون در بخشندگی و عفو ضعیفان، از کشتار یهودی‌ها دست بردارد. حتی «ستیغ اره‌ای» ساخته مل گیبسون که جزء آخرین و مهم‌ترین نمونه‌های جنگی در سینمای آمریکاست و بسیار ستوده شد، با اینکه سر تا پا یک فیلم ضدجنگ به نظر می‌رسد، تصویری از ژاپنی‌ها نشان می‌دهد به طرزی واضح از زامبی‌ها وام گرفته شده و میزانسن بیرون آمدن آنها از زیر زمین را در این زمینه می‌شود، مثال زد.مل گیبسون در این فیلم می‌گوید باید جنگید اما در کنار آن باید زخمی‌ها هم نجات داده شوند.
1917 هم با اینکه عملا یک فیلم درباره ترس از جنگ است، فقط برای جان خودی‌ها نگران است و یکی از زشت‌ترین و حتی غلوشده‌ترین تصاویر را از موجودی به نام دشمن نمایش می‌دهد. تام و ویل که برای رساندن پیام عقب‌نشینی به سمت لشکر دوم می‌روند، در راه، خلبان یک هواپیمای سقوط کرده آلمانی را از کابین آتش گرفته‌اش نجات می‌دهند اما خلبان، تا شعله‌های لباسش خاموش شد، چاقو در شکم تام فرو می‌کند.در بخش دیگری از فیلم ویل که وسط موضع آلمان‌هاست، با یک سرباز آلمانی گلاویز می‌شود و دست روی دهانش می‌گذارد و قول سکوت می‌گیرد تا دستش را بردارد. سرباز آلمانی قول می‌دهد اما تا ویل دستش را برداشت، بلافاصله فریاد می‌کشد که بقیه را از وجود او آگاه کند. این درحالی است که ویل از فرصت کشتن این سرباز آلمانی صرف‌نظر کرده بود. سام مندس هم مثل باقی فیلمسازان جنگی انگلیسی‌زبان، با لحنی سازش‌ناپذیر می‌گوید که به دشمن خوبی نیامده است و نه می‌شود به او اعتماد کرد و نه حتی می‌توان او را یک انسان و اندکی شایسته همدلی و دلسوزی دانست. اگر 1917 فیلمی ضدجنگ باشد، به خاطر غلبه ترس بر اتمسفر آن است، نه دارا بودن احساسات انسانی.
آیا 1917 برای پروپاگاندای جنگ با ایران ساخته شد؟
تطبیق دقیق نمادین بین فیلم 1917 و شرایط جنگی واقع‌شده میان ایران و آمریکا، ممکن است این سوال را در بسیاری از ذهن‌ها ایجاد کند که آیا آنها از قبل، پیش‌بینی این شرایط را کرده بودند و برای آن فیلم ساخته بودند؟ در حوزه انگلیسی‌زبان سینما که مرکزیت آن با آمریکاست و در حاشیه‌اش انگلستان، کانادا و استرالیا قرار دارند، فیلم‌های پرتعدادی با موضوعات متنوع ساخته می‌شوند و می‌شود گفت هر اتفاقی در جهان بیفتد، لااقل یک فیلم انگلیسی‌زبان در آن سال هست که مضمونش با اتفاق رخ‌داده ارتباط داشته باشد. به‌طور مثال وقتی اعتراض به نظام سرمایه‌داری در جوامع مختلف جهان جریان پیدا می‌کند، آمریکا که خودش سیبل اصلی این انتقادات است، لااقل یک فیلم دارد که در آن به سبک خودش در این‌باره صحبت کرده یا مثلا اگر نزاع تکنولوژیک آمریکا و چین که نمود شاخص آن جلو افتادن چینی‌ها در فناوری «جی5» بود، امسال بیشتر از مساله ایران و آمریکا جدی می‌شد، آنها فیلم «فورد و فراری» را داشتند که در این زمینه غرور آمریکایی‌ها را راضی می‌کرد. 1917 هم فیلمی بود در کنار فیلم‌های فراوان دیگری که حوزه انگلیسی‌زبان سینما تولید می‌کند و حالا وقتی رویارویی ایران و آمریکا اوج گرفت، چنین اثری می‌تواند بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. این البته نافی نگاه پیشگویانه سام مندس به اتفاقات سیاسی جهان نیست؛ همان‌طور که تاد فیلیپس هم در «جوکر» به مسائلی که جهان امروز در مقابل نظام سرمایه‌داری با آن روبه‌روست بی‌توجه نبود، اما این فیلم برای قرار گرفتن در پازل اتفاقات سال 2019، توسط سیاستگذاران سینمای آمریکا برنامه‌ریزی نشده بود. چیزی که به سینمای انگلیسی‌زبان کمک بسیاری رسانده و حتی آن را دارای قابلیت‌های استراتژیک برای بهره‌برداری در مواقع خاص می‌کند، تنوع ژانرها و مضامین آن است.
پروژه نجات در ارتش های غیر آرمانگرا
در بسیاری از فیلم‌های جنگی آمریکا تاکید ویژه‌ای روی نجات جان یک انسان به هر قیمتی دیده می‌شود؛ هرچند آن انسان سرباز باشد، یعنی کسی که طبیعتا آماده مرگ است. این تم مستقیما از نیروهای مسلح آمریکا و انگلستان به سینمای این کشورها وارد شده و قرار است در جوامعی که فردگرا و پیرو اصل سودانگاری فردی در روابط اجتماعی هستند، جای آرمان را بگیرد.به‌عبارتی جایی که غلبه با تفکر مادی است و آرمان وجود ندارد، فدایی بودن هم معنا نمی‌دهد و یک ارتش در خلأ نیروهای فدایی و جان‌برکف، چسبندگی اعضایش به همدیگر را در معرض خطر خواهد دید. حالا در عوض این خلأ باید به چنین سربازانی القا شود که آرمان ارتش، نجات جان تک‌تک شماست.
آرمان شما نجات جان هم‌لباس‌هایتان است و آنها هم برای شما چنین خواهند کرد. این حداقل کاری است که برای روحیه‌بخشی به سربازان ترس‌خورده و بی‌انگیزه وجود دارد. این که ارتش‌های این دو کشور در عالم واقع چه تعداد از افرادشان را به کشتن داده‌اند، یک بحث است و اینکه شعار اصلی و عنصر شیرازه‌بخش روحی در این ارتش‌ها چه چیزی است، یک بحث دیگر. به‌عبارتی در فرهنگی که کاملا مادی باشد و هیچ‌چیز نمی‌تواند از جان انسان‌ها ارزشی والاتر پیدا کند، تاکید روی حفظ جان انسان‌ها و البته اگر دقیق‌تر نگاه شود سربازهای خودی، راهی برای جلوگیری از متلاشی‌شدن بنیان آن لشکر است. نکته قابل توجه در این میان این است که «نجات» فقط درمورد سربازان خودی مشروع شمرده می‌شود و یکی، دو تصویر خشن و غیرانسانی از دشمن، کاری خواهد کرد تا مخاطب دچار این تناقض نشود که چرا جان انسان‌های جبهه روبه‌رو به اندازه سربازان خودی مهم نیست. «نجات سرباز رایان»، «فهرست شیندلر»، «خشم»، «مهلکه»، «ستیغ اره‌ای» و بسیاری از فیلم‌های جنگی دیگر که در حوزه انگلیسی‌زبان ساخته شده‌اند، همه از همین دورنمایه برخوردارند و 1917 هم اینچنین است.
یک نمایش تکنیکی قابل تحسین
فیلم «1917»‌ از نظر تکنیکی فیلمی قابل تحسین و دارای ویژگی‌های مثال‌زدنی است. فیلم به‌طور کل از چند سکانس و پلان بسیار طولانی تشکیل می‌شود و تقریبا کات نمی‌خورد. در عین حال با اینکه زمان فیلم دو ساعت است، زمان اتفاقات آن چندین برابر بیشتر است و سام مندس این حفره‌ها را به خوبی پرمی‌کند. اولین آتشی که در فیلم نمایش داده می‌شود، انفجار تله‌ای است که در سنگر متروکه آلمانی‌ها کار گذاشته شده بود و این مربوط به دقیقه 28 فیلم می‌شود. پس از آن هم تنها چند شلیک محدود وجود دارد و ناگهان صحنه عملیاتی که ویل و تام قرار بود متوقفش کنند، همراه با صدای سوت فرماندهانی که علامت حمله است، یک آتش بازی بزرگ را رقم می‌زند.
صحنه‌ای که ویل با بیرون جستن از کانال‌های سربازان، می‌خواهد به سمت سنگر سرهنگ مک‌کنزی برود را می‌توان یکی از بهترین میزانسن‌های سینمایی در سال‌های اخیر به‌حساب آورد؛ هر چند جلوه‌های ویژه کامپیوتری در خلق آن نقش کمی نداشته‌اند. این صحنه با توجه به اینکه کلیت فیلم تا پیش از این آتش‌بازی کمی داشت، می‌تواند تاثیر بیشتری هم پیدا کند. التزام سام مندس به کات نزدن و ایجاد نکردن تمپوی تدوینی، در بعضی از صحنه‌های کار او را با مشکل مواجه کرده اما همین التزام، بعضی از جاها به تعلیق فیلمش رنگ و بوی هیجان‌انگیزتری داده است. با اینکه سام مندس کارگردانی است که در ژانر اکشن هم سابقه خوبی دارد، اینجا در فیلم 1917 از ویژگی‌های فرمی ژانرهای وحشت و تریلر برای ایجاد جذابیت سینمایی بهره بیشتری برده است.

لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/230821/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

اصابت پهپادهای انتحاری به یک هدف نظامی در فلسطین اشغالی

شخصیت شناسی افرادی که خانه بهم ریخته ‎ای دارند

ابهام مالیاتی در بورس

ابراز عشق سلمان رو شیشه مینی بوس!

کوثری: بزرگترین مشکل آمریکا در ایران، حضور یک ابرحریف به نام آیت‌الله خامنه‌ای است

دبیر شورای‌ عالی امنیت ملی: به دو اجلاس مقامات عالی‌رتبه امنیتی کشورها و بریکس نگاه ویژه‌ای داریم

المیادین: جنبش حماس هیچکس را به عنوان جایگزین قطر نمی‌پذیرد

فیلم لحظه ترور یکی از فرماندهان حزب‌الله لبنان توسط اسرائیل

حزب الله: پادگان «شراگا» را در شمال عکا هدف قرار دادیم

پرواز گسترده جنگنده‌های رژیم صهیونیستی بر فراز شمال و مرکز غزه

اتفاقات عجیبی که در مهمانی لاکچری افتاد!

عامل حمله به ساختمان کنسولی سفارت ایران در فرانسه به حبس محکوم شد

سخنگوی دولت: دهک‌های پایین را صاحب مسکن می‌کنیم

تراز تجاری مثبت منطقه آزاد ارس در سال 1402/ جهش سرمایه‌گذاری در منطقه را شاهدیم

دو انتصاب جدید در شرکت توسعه بنادر و فرودگاه قشم

دیالوگی که آغاز بازیگری مریم کاویانی بود

حمله روزنامه دولت به کریمی قدوسی: همین افراد دستمایه ایران‌هراسی و تحریم می‌شوند

برگزاری کنفرانس علمی ادواری «بازتوانی بیماری های عصبی – کمر درد»

جزئیات فروش آنلاین میوه و سبزیجات در میادین میوه و تره‌بار تهران

رونمایی کره شمالی از یک موشک مافوق صوت

کارهایی که باعث برگشت روح به جسم تجربه گر مرگ شد

بوربور: فهرست انتخاباتی «وفاق» بدون وحدت با شانا و شریان بسته شده است

پیش‌بینی فعالان بازار از قیمت طلا چیست؟

خرید چندنرخی با یک کالابرگ!

اعتماد مدعی شد: برادر رائفی‌پور در افغانستان و یمن کیسه‌های آرد و برنج و خرما خیرات می‌کند

دوش طولانی یا کوتاه؛ کدام یک بهتر است؟

فروش بیش از 117 هزار سکه در مرکز مبادله؛ ربع‌سکه در صدر تقاضا

افت بازار سرمایه پس از 4 روز رشد

واکنش فاضلی به توییت جنجالی کریمی قدوسی

لیلا حاتمی شاید در ونیز

تا یه گندی میزنه خودش رو میزنه به خرس مردگی

نقش بازی کردن زنده یاد "رضا داوود نژاد"

«صبح ایران» در مرحله دوم انتخابات مجلس هم لیست می‌دهد

افزایش 8درصدی تولید محصولات پتروشیمی در شستان/سهم 11درصدی از کل صادرات صنعت پتروشیمی

چرا همه مسعود ده نمکی را نقد میکنند؟

جزئیات حادثه اصفهان از زبان رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس

تصاویر اختصاصی شبکه پاکستانی از اسکورت زمینی و هوایی رئیسی در لاهور

عراقچی: پس از اقدام نظامی، زمان ورود به میدان سیاست و دیپلماسی است

رئیس جمهور: اگر رژیم صهیونیستی بار دیگر دست از پا خطا کند، وضعیت متفاوت خواهد بود

14 جایگاه عرضه سوخت مایع در منطقه فارس به بهره‌برداری رسید

ابرپروژه‌های صنعت گاز برای سرمایه‌گذاری معرفی شدند

در چه صورتی انتقال دارایی مشمول مالیات نمی‌شود؟

باکو: ارمنستان تعیین مرز با آذربایجان را آغاز کرد

دوحه: باید مانع حمله احتمالی به رفح شویم

حضور پررنگ ارتش آلمان در رزمایش «ارابه غول‌پیکر» بیخ گوش روسیه!

«آقای قاضی» جدید هفته آینده پخش می‌شود

مسعود ده‌نمکی: با آدم‌های مذهبی‌نما مشکل دارم!

وکیل شکات پرونده منافقین: مسعود رجوی نفوذی ساواک بود

دولت همسو با افزایش تولید و اشتغال از بازارهای داخلی و خارجی بهره‌ می‌گیرد

انتقال موفقیت‌آمیز نمک‌گیر برقی 60 تنی در نفت و گاز مارون

© - www.akhbaremahramaneh.ir . All Rights Reserved.

چاپ ایرانیان کمپانی