سرمقاله شرق/ بنزین تکنرخی پاسخ مدنی به اعتراضها
مقاله
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - شرق / « بنزین تکنرخی پاسخ مدنی به اعتراضها » عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم محمدحسین شریفزادگان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
ناآرامیهای اخیر که در پی افزایش قیمت بنزین در کشور ایجاد شد، اعتراضی بود به انباشت مطالب پاسخ داده نشده سالهای گذشته که افزایش یکباره قیمت بنزین و یک شوک قیمتی حرکت بیکاران و تهیدستان شهری را بههمراه داشت و خاستگاه اصلی آن مناطق محروم جامعه بود. اگر از خشونتها و تخریبها که محصول عصبانیتهای جامعه است گذر کنیم، نوعی اعتراض به عملکرد سیاستگذاران و تصمیمگیران جامعه بهخوبی مشاهده میشود. قاعده جوامع دموکراتیک آن است که به اعتراضهای همگانی پاسخ داده میشود و امکان انباشت آن و ایجاد یک انرژی متراکم در آینده را به آن نمیدهند. اعتراضها در لبنان و حتی عراق تا حدی پاسخ داده میشوند و نخستوزیران آنها استعفا دادند ولی ساختارهای سیاسی در ایران اینگونه نیست. بیتردید پاسخ به مطالبات اجتماعی با راهبردها و سیاستهای اجتماعی است نه راهکارهای خشونتبار. اگر پاسخ مناسب داده نشود در زمان دیگری با قدرتی فزونتر سر برمیآورد. کمکم پدیده شهروند ناراضی را هم در همه اقشار ایجاد میکند و زوال سرمایه اجتماعی و حداقلیشدن اصلاح امور را در پی دارد. باید به یاد داشت که از سالها قبل در دولتهای سازندگی و اصلاحات قرار بود یارانه انرژی و سایر کالاها، هدفمند شود؛ یعنی یارانه به همگان داده نشود بلکه با شناسایی افراد نیازمند صرفا بهعنوان نسخهای موقتی تا زمان توانمندی، به آنها یارانه پرداخت شود. این امر در برنامه چهارم در دولت اصلاحات کاملا بررسی و در آن درج شد و قرار بود سالانه 10 درصد به قیمت حاملهای انرژی اضافه شود؛ اما با شروع مجلس هفتم، این افزایش ملغی و آن را بهعنوان یک عیدی به مردم تحت عنوان تثبیت قیمتها اعلام کردند، البته سالهای بعد مجبور شدند بیش از 10 درصد در سال به قیمت بنزین اضافه کنند، ولی آن روند 10 درصدی میتوانست امروز قیمت بنزین را با قیمتی مناسب و بدون شوک و تنش هر ساله قابل پیشبینی برای مصرفکنندگان تعیین کند. بیجهت نیست که مشکل کلیدی و اَبرچالش ایران حکمروایی است؛ یعنی خللی که در تصمیمسازی، تصمیمگیری و اجرای سیاستهای کشور وجود دارد و روزبهروز نیز مزمنتر میشود. اگر آن روز در مجلس هفتم با لجبازیهای جناحی چنین تصمیم نامناسبی گرفته نمیشد و تن به حکمروایی عقلانی در سیاستگذاری کشور میدادند، امروز شاهد چنین مشکل بزرگی در کشور نمیشدیم. همینطور نیز در برنامه پنجساله دولت روحانی موظف بود قیمت حاملهای انرژی از جمله بنزین را بهتدریج اضافه کند، حداقل دولت چهار سال فرصت این کار را داشت و اگر هر سال 10 درصد به آن میافزود، امروز قیمت بنزین بیش از هزارو 800 تومان بود که هم برای مردم قابل تحمل بود و هم موجب اعتراض نمیشد. در اینجا باید گفت که پاسخگویی به اقدام مجلس هفتم در لغو افزایش 10 درصدی بنزین و تعلل دولت در افزایش تدریجی بنزین را چگونه باید ارزیابی کرد.
باید توجه داشت که قیمت بنزین در واقع هزار تومان نیست و باید تحت دو سیاست قیمتی افزایش تدریجی قیمت و سیاست غیرقیمتی افزایش بهرهوری از سامانههایی که مصرفکننده بنزین هستند؛ مثل اصلاح مصرف اتومبیل و حملونقل عمومی قیمت بنزین را برای مردم قابل تحمل کرد.
گفتنی است 40 درصد از کل انرژی مصرفی در ایران معادل 2.5 میلیون بشکه در روز اتلاف انرژی است و به هدر میرود و اگر اصلاحاتی در دستگاهها و سامانههای مصرف انرژی شامل مثلا اصلاح مصرف بنزین در اتومبیلها و کاهش شدت انرژی در کارخانهها و نیروگاهها به عمل آید، میتوان بهرهوری از بنزین را افزایش داد؛ بنابراین اصلاح قیمتها تنها راهکار نیست و باید آن را با سیاستگذاریهای غیرقیمتی همراه کرد. از سوی دیگر بنزین در ایران به دلایل موجه و غیرموجه به کالایی حساس تبدیل شده است.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/210952/