بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - - درسهایی که آموخته نشدند - حقیکه خوب ادا نشد! - چرا اینجوری شد؟ - منطق مواجهه رهبری با طرح مدیریت مصرف سوخت - دشمنان برای نابودی نظام صف بسته اند
پایگاه بصیرت
تابلوی سیاسی 27 آبان 1398- word
تابلوی سیاسی 27 آبان 1398- pdf
درسهایی که آموخته نشدند
آرمان: سال گذشته ما علاوه بر قاچاق بنزین، قاچاق پیاز و سیب زمینی، قاچاق گندم، قاچاق دام را هم داشتیم. این موارد را قبلا تکرار کردیم و خیلیها اخطار دادند و در مقابل از آن به رشد صادرات اسم برده شد، ولی حالا از قاچاق بنزین سخن میگویند با این استدلال که قیمتها منطقی نیست! اما علت اصلی همه این قاچاقها و صادرات از کشور، تنزل ارزش پول ملی است. آنچه مشخص است به دلیل مشکلات ساختاری اقتصاد کشور و اینکه استعدادها و امکانات کشور اغلب در خدمت منافع گروههای قدرت هستند نه منافع مردم، باعث شده که کاستیها و کارکردهای غلط دولتها از جیب مردم جبران شود. اگر مردم مطمئن بودند که این آخرین باری است که دولت مبادرت به افزایش قیمت ارز میکند و این آخرین باری است که مبادرت به افزایش قیمت حاملهای انرژی میکند، میتوانستند بپذیرند اما واقعیت این است که اینطور نبوده و نیست و چند وقت دیگر، حدود دو سال بعد، همین دولت یا دولت بعدی خواهد گفت چیزی که اتفاق افتاده و قیمت تورمی که حاصل شده، قیمت ارز را غیرمنطقی کرده و باید آن را افزایش دهیم! روند چرخهای اقتصاد سیاسی کشور که ناشی از ناتوانی سیاستهای اقتصادی دولتها و مجلسها به طور عمده بوده، به فقیرترشدن جامعه و نابرابری بیشتر و پیامدهای منفی آسیبهای اجتماعی ناشی از این گسترش نابرابریها انجامیده و چشمانداز آینده تکرار همین وضعیت خواهد بود. بنابراین دولتها هیچ درسی از این سیاستهای غلط سه دهه گذشته نگرفتهاند.
حقیکه خوب ادا نشد!
کیهان: حضرت آقا در بیانات دیروز خود (قبل از آغاز درس خارج) با اشاره به برخی اعتراضات فرمودند: «یقیناً بعضی از مردم از این تصمیم یا نگران میشوند یا ناراحت میشوند یا به ضررشان است یا خیال میکنند به ضررشان است» این نکته ظریف از ضرورت توضیح مسئولان برای مردم و آگاهکردن آنها از علت تصمیم اخیر و نتایج آن حکایت میکند که متاسفانه در اظهارات مسئولان محترم از این روشنگری ضروری نه فقط خبری نبود بلکه تا ساعاتی قبل از اعلام طرح، وجود آن را تکذیب هم میکردند!
نکتهای که آقای دکتر توکلی از قول حضرت آقا خطاب به آقای روحانی نقل کردهاند نیز نشانه دیگری از بیتدبیریهاست، ایشان فرموده بودند «مناسب بود همزمان با اجرای سهمیهبندی بنزین اولین پرداخت نقدی یارانهها نیز صورت میگرفت، ولی حالا که انجام نشده، لازم است زودتر اقدام کنید». اگر این اقدام که در دولت قبلی انجام شد در ماجرای اخیر هم صورت میپذیرفت اعتماد-متاسفانه آسیبدیده مردم- به دولت را در پی داشت.
در این میان نکته مهم دیگری نیز هست و آن اینکه رهبر معظم انقلاب در جلسه درس خارج یادشده فرمودند: «...اگر سران سه قوه تصمیم بگیرند، من حمایت میکنم. من این را گفتم، حمایت هم میکنم. سران قوایند، نشستند با پشتوانه کارشناسی یک تصمیمی برای کشور گرفتند، باید عمل بشود به آن تصمیم». حضرت آقا به کار کارشناسی شما اعتماد کردهاند و انتظار آن است که شما هم با انجام مو به موی توصیههای حضرتش به این اعتماد پاسخی شایسته و درخور بدهید. از جمله آنکه همه توان خود را برای پیشگیری از افزایش قیمت کالا و خدمات که در بیانات ایشان آمده است به کار گیرید و مردم را با گرانی افسار گسیخته و موج تورم احتمالی دیگر به حال خود رها نکنید و صدالبته صداقت با مردم و دوری از زندگی اشرافی نیز از لوازم آن است و...
روز 21 آذر 97 رهبر معظم انقلاب با اشاره به تهدید آمریکا به فتنهانگیزی در سال 97 فرمودند: «اینکه آمریکاییها گفتند در سال97 چنین و چنان میکنیم، ممکن است فریب باشد، ممکن است در سال 97 جنجال بکنند و نقشه را برای سال 98 کشیده باشند. همه، حواسشان را جمع کنند. آمریکا دشمن خبیثی است که دستش با صهیونیستها و مرتجعین منطقه در یک کاسه است. ما باید بیدار باشیم. البته ما قویتر هستیم و آنها تا حالا کاری نتوانستهاند بکنند و بعد از این هم نمیتوانند غلطی کنند.
چرا اینجوری شد؟
فارس: حقیقت اینست که فارغ از اصل موضوع، دولت شروع خوبی نداشت. اول اینکه بدترین نوع اطلاعرسانی را انتخاب کرد. میتوانست رییس دولت بیاید همان شب و در ساعت 00 اعلام و با مردم صحبت کند و دلایل تصمیم را بیان کند. اما مردم صبح تعطیل با یک اطلاعیه روبهرو شدند و حجم احساسی از دیده نشدن و محترم نشمردنشان.
دوم اینکه دولت کار را شروع نکرده، در مواجهه با پدیده به جای اینکه از طرح دفاع و استدلال کند شروع کرد به اینکه این مصوبه سران قواست و... دولت بیاعتمادبهنفس بود. انگار از همان اول دنبال شریک گناه میگشت.
سوم اینکه آقای دولت در هفته قبل دو سفر استانی داشت. سفری که در نقش یک رویداد رسانهای بهترین ابزار بود برای ایجاد آمادگی در افکار عمومی برای این تصمیم بزرگ اما تبدیل شد به نطقهای اختلافی و دعوای دو قوه و ایجاد التهاب در جامعه نتیجهاش شد.
نتیجه چه شد؟ تجربه نشان داده است رهبری در میدان است. آنجا که خلاء است شجاعانه وارد میدان میشود. دو خلا بزرگ این روزها را بر غبار فضا میافزود. اول اینکه موضع رهبری موجب شد تا صف مسئولین و نخبگان یکپارچه شود تا مسئله واقعی حل شود و رخنه از بین برود. رخنه بسیار خطرناک است. در اطراف کشورمان تجربهاش را دیدیم. فرض کنید مجلس امروز طرح سوال از رییسجمهور را پیش میکشید؟ طرح دو فوریتی لغو آن را به صحن میآورد؟ چه میشد؟ درون حاکمیت بحث و جدلهای زمانبر دوای درد مردم نبود و از آن طرف هم جماعت آشوب نقطه تمرکزی برای تجمع پیدا میکردند و تازه اول شکلگیری آشوب گسترده بود و در پی آن به خطر افتادن کسب و کارهای مردم، برهم خوردن امنیت که مقدمه هر اقدامی است.
دوم اینکه رهبری در خلا صحبت مسئولین طرح و عدم توجیه مردم وارد شد از مسئولین ضمنی تضمین گرفتند و البته هشدار دادند که مطابق وعدهشان مراقب گرانی باشند.
چه باید کرد؟ رهبری شجاعانه وارد میدان شد و حالا یکی از اهداف رسانهای دشمن روشنتر عمل میکند. اعتراضات به سمت او سوق پیدا میکند. همه میدانند که سوخت و بنزین را بالاخره باید چارهای کرد. این وضعیت نه عدالت است و نه الگوی صحیح مصرف و نیاز به یک جراحی بزرگ بوده است و حالا آن اتفاق افتاده است. اما اینکه «الان زمانش بود؟ و یا این نحوه رفتار با این جزئیات باید صورت میگرفت؟» را چه جایی بهتر از آنی که باید اجرایش کند و مردم انتخابش کردهاند. این مجوز را مجلس هم در طرح کلی بودجه هر ساله به همین استدلال به دولت وامیگذارد و حالا که مستظهر به مصوبه سران قواست و یک تصمیم ملی است باید نگرانیهایش را رفع و طرح را اصلاح و تکمیل کرد.
منطق مواجهه رهبری با طرح مدیریت مصرف سوخت
بصیرت: بیانات امروز صبح رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای جلسهی درس خارج فقه با سوالاتی پیرامون چرایی حمایت از اجرای طرح مدیریت مصرف سوخت که به تصویب سران سه قوه رسیده است، همراه گردیده است. بالاخص آن بخش از جامعه که منتقد این مصوبه بوده و اجرای آن را خلاف مصالح ملی و منافع ملت میدانستند. در مورد منطق کلام رهبری میتوان به نکات زیر توجه نمود:
1. پرهیز از یکه تازی: جایگاه ولایت فقیه و رهبری در نظام اسلامی جایگاه یکه تازی و خودکامگی نیست که همه تصمیمات به ایشان باز گردد. در جمهوری اسلامی با تقسیم کار امور کشور بین قوای سه گانه، رهبری در جایگاه نظارت بر روندهای کلان کشور قرار دارد تا جهتگیری کلی حرکت کشور از ریل انقلاب خارج نشود. ایشان تا آنجا که ممکن است در طول سه دهه اخیر تلاش نمودهاند تا در امور قوای سه گانه کشور دخالت ننماید، مگر آنجا که تصمیمی در مخالفت آشکار با منافع ملی و مصالح ملت باشد.
2. قانونگرایی: تاکید رهبری بر تقویت روندهای قانونی و حمایت ایشان از این فرآیند، یکی دیگر از ملاحظاتی است که باید بدان توجه نمود.
3. اعتماد به مسئولین نظام: بنای حمایت رهبری از طرح فوق را باید در این تعبیر ایشان مشاهده نمود که فرمودند: «وقتی یک چیزی مصوبهی سران کشور هست، آدم باید با چشم خوشبینی به او نگاه کند» این حرف بدون شک حرف قابل دفاعی است، چرا که در هر نظام سیاسی، نظم موجود مبتنی بر اعتماد مسئولین و همکاران شکل گرفته است. اگر قرار باشد در راس هر نظام سیاسی اختلافات جدی تا آنجا باشد که تبدیل به شکلگیری دیوار بلند بیاعتماد گردد، بدون شک چنین نظامی نخواهد توانست هویت و اقتدار خود را حذف کرده و خیلی زود دچار ضعف و زوال خواهد شد.
4. اعتماد به پشتوانه کارشناسی: ملاحظه بعدی توجه به "پشتوانه کارشناسی این تصمیم" است. به واقع حمایت رهبری از این طرح چشم بسته و بدون منطق و دقت نیست چرا که فرض بر آن است که در پس این تصمیم، حرفها و نظرات کارشناسی وجود دارد. لذا اگر مشخص شود که تصمیمگیری سران سه قوا و در راس آن رئیس جمهور بدون پشتوانه است، بدون شک حمایت رهبری نیز سالبه به انتفاع موضوع خواهد بود.
5. راهنمایی مسئولین: در حاشیه دیدار با مسئولین نظام در روز عید (جمعه 24 آبان 98)، رهبر انقلاب به آقای روحانی یادآور شدهاند که «مناسب بود همزمان با اجرای این طرح اولین پرداخت نقدی یارانهها (بسته حمایتی) نیز صورت میگرفت؛ ولی حالا که انجام نشده، لازم است زودتر اقدام کنید.»
6. مطالبه گری برای تحقق حقوق مردم: اولا از آنجا که سران سه قوا اجرای این طرح را تامین کننده منافع مردم اعلام کردهاند، معظم له نیز بر آن تاکید دارد، ثانیا در همین کلام نیز با جدیت تاکید داشته اند که «مسئولین هم البته دقّت کنند، مواظبت کنند، هرچه ممکن است از مشکلات این کار کم کنند. حالا من دیروز دیدم در تلویزیون که بعضی از مسئولین محترم آمدند گفتند که ما مراقبیم که این افزایش قیمت موجب افزایش قیمت اجناس و کالاها نشود؛ خب بله این مهم است، چون الان گرانی هست، بنا باشد باز اضافه بشود گرانی خب این برای مردم خیلی مشکلات درست میکند، باید مراقبت کنند.» بدون شک رهبری بزرگترین مطالبهگر از مسئولین خواهد بود تا این طرح با کمترین هزینه برای ملت اجرایی گردد.
دشمنان برای نابودی نظام صف بسته اند
مشرق: آیتالله العظمی عبدالله جوادی آملی: الآن که یک مشکلی در این جریان پیدا شده، مسئولین یک وظیفه دارند، مردم یک وظیفه دارند اما در خصوص دشمن مشترک هر دو یک وظیفه ویژه دارند. مسئولان ما واقعاً، شرعاً و عقلاً موظف هستند که امور را ارزیابی کنند، دقیق بفهمند که فعلاً مصلحت مملکت چیست؟ و اگر در این خصوص کوتاهی یا اشتباهی کنند واقعاً شرعاً ضامن هستند، این وظیفه آنهاست. وظیفهای که مردم دارند همان است که دین به ما می گوید: «ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ السَّیئَهَ» به بهترین روش جلوی اشتباهات مسئولان را بگیریم، این وظیفه ماست! آتش زدن و امثال این کارها، جز ایجاد آشوب مشکلی را حل نمیکند.
نکته سوم که باید به آن توجه داشت، که هم مسئولان باید آن را ببینند و هم مردم باید آن را ببینند، این دشمن مشترکی است که برای نابودی نظام [معاذالله] صف بسته است، بنابراین وظیفه همه مسئولان این است که عالمانه و محققانه، شب و روز تلاش کنند، از اقتصاددانان مملکت مشورت بگیرند و سؤال کنند، اگر اقدامی صلاح مملکت باشد، یقیناً مردم تشخیص میدهند و به انجام آن رضایت میدهند. نظام را با تخصص باید حفظ کرد، این به تعبیری از اوجب واجبات است. حفظ نظام از اوجب واجبات است، اگر اقدامی محققانه، عالمانه و همراه با «وَ أَمْرُهُمْ شُورَی» باشد، یک اقدامی خواهد شد که به نفع همه خواهد بود و اعتراض کسی را هم در پی نخواهد داشت.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/191668/