بزرگنمايي:

اخبار محرمانه - آرمان ملی / متن پیش رو در منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
سال 98 را باید سال مهاجرت از صداوسیما به کشورهای خارج نامگذاری کرد؛ سالی که گویی سیاست‌های مدیران مسیر ادامه کار را برای چهره‌های محبوب مردم سخت کرده بود و آنها راهی نداشتند جز مهاجرت! علی عسگری در قامت رئیس سازمان صداوسیما در سال گذشته به ارائه آمار از تعداد شبکه‌های ماهواره‌ای ضد انقلاب پرداخت وگفت: «در شرایطی که 290 شبکه ماهواره‌ای در حال تلاشند تا صداوسیما بین مردم کمتر نفوذ کند، ما به اینجا رسیدیم و از این بابت خوشحالیم.» اکنون او اما باید به ارائه آمار بازیگران و مجریان صداوسیما بپردازد که در انتقاد از وضعیت این رسانه به خارج مهاجرت کردند. در سکوت علی عسگری، علی مطهری نماینده مجلس نتوانست به انتقاد از رفتارها در جام جم نپردازد. او رفتار صداوسیما را نوعی دهن‌کجی به مردم دانسته است. مطهری با انتقاد از رئیس صداوسیما او را در تصمیم‌گیری‌های مدیریتی‌اش ناتوان توصیف کرد و مدعی شد که او از بیرون دستور می‌گیرد.
شایعه رفتن فلاح
آخرین خبر مهاجرت به « اسماعیل فلاح » مدیر خبر سابق دفتر صداوسیما در لندن باز می‌گردد که مدت 9سال به صورت ماموریتی در این کشور حضور داشت و گزارش‌هایش شهره عام و خاص شده بود اما اکنون شایعه شده که برای همیشه به این کشور مهاجرت کرده است. 25 مهر بود که برخی سایت‌های خبری نوشتند: «اسماعیل فلاح که سال‌ها از لندن گزارش‌هایی در نقد سیاست‌های دولت انگلیس فرستاده بود و در دوره احمدی‌نژاد گفته شده بود به خاطر فشارهای دولت انگلیس دو سال به او و خانواده‌اش اجازه سفر به تهران داده نشده، حالا چند سال بعد از پایان ماموریتش، به انتخاب خود و خانواده در لندن هستند.» اما او در پیج شخصی خود در فضای مجازی نوشت که نه مهاجرت کرده و نه پناهنده شده است، بلکه به ماموریتی دیگر از طرف معاونت فضای مجازی سازمان رفته است و قرار است گزارش‌های او را در فضای مجازی ببینیم. اما به نوشته «تابناک» یک مقام آگاه در سازمان صداوسیما گفت: آقای فلاح از طرف سازمان برای اعزام به انگلستان ماموریتی ندارد و در مورد علت رفتنش باید خودش پاسخگو باشد. با پاسخ این مقام آگاه در صداوسیما مشخص می‌شود فلاح هیچ ماموریتی از طرف سازمان ندارد با اینکه تلاش بسیاری کرد تا رفتنش ماموریتی ظاهر شود. اما آیا اسماعیل فلاح تنها فردی است که چنین راهی را خواسته یا ناخواسته انتخاب کرده است؟ پاسخ منفی است و دلیل آن هم وقوع اتفاق‌های مشابه در چند سال گذشته است. به عنوان مثال تا چند سال پیش گزارش‌های ارسالی از خبرگزاری صداوسیما را در برلین خبرنگاری با مو‌ها و چشم‌های روشن به نام احمد صمدی تهیه می‌کرد که به‌رغم تجارب نه‌چندان قوی‌اش در تهران به ماموریتی سه ساله به برلین آلمان اعزام می‌شود، اما به ناگاه بعد از پایان سه ساله ماموریت و جایگزینی امیر شجاعی دیگر خبرنگار شناخته شده صداوسیما، دیگر خبری از احمد صمدی روی آنتن و در خبرگزاری صداوسیما نیست. در نهایت مشخص می‌شود که او یکسال ماموریت بدون حقوق گرفته و بعد از اینکه در این یکسال کار‌های اقامتی‌اش را انجام داد و شغل جدیدش را پیدا کرد، مقیم برلین شده است. او در این مدت شرکتی تجاری را در آلمان و ایران ثبت کرد و تنها به ایران رفت و آمد می‌کند و خود و خانواده‌اش در برلین زندگی می‌کنند. البته جالبی ماجرا اینجاست که این فرد عطای بازگشت به ایران و سازمانی که او را به ماموریت خارجی فرستاده بود را به لقایش بخشید و منتظر شد تا حکم اخراجش از سازمان صداوسیما صادر شود. آن هم در حالی که سی هزار یورو به سازمان بدهی داشت.
ماجرا ادامه داره
دیگر فردی هم که از خبرنگاران صداوسیما بود و قبل از فلاح مدیریت خبر دفتر لندن را برعهده داشت بهروز میر ورزنده (همسر خواهرزاده اسماعیل فلاح) بود که خیلی بی‌سر و صدا پیش از فلاح به انگلستان مهاجرت کرد. همچنین افراد دیگری هم از خبرنگاران سابق واحد مرکزی خبر سابق و خبرگزاری صداوسیمای فعلی بوده‌اند که یا بعد از بازنشستگی یا در پایان ماموریتشان خارج از کشور را برای زندگی خود و خانواده برگزیده‌اند افرادی مثل یدا... (سعید) شاهسون که بعد از بازنشستگی همراه خانواده به کانادا مهاجرت کرده است.
مهاجرت مزدک میرزایی وحواشی
مهاجرت مزدک میرزایی هم شوکی به صداوسیما وارد کرد و این شوک چنان بودکه صداوسیما برای کاستن از تقصیر خود مجبور به ادعای بردن اسناد از این سازمان توسط میرزایی شد. رضا جاودانی مجری برنامه‌های ورزشی صداوسیما با اشاره به مهاجرت مزدک میرزایی، اظهار کرد: ناراحت‌کننده و دور از اصول جوانمردی است که مطرح می‌کنند مزدک میرزایی به همراه خود، چیزی برده‌ است. تاکنون پاک‌تر از مزدک میرزایی در میان همکارانم ندیده‌ام. مزدک انسان شریف و پاکی بود و مطمئن باشید او از لحاظ روحی تحت فشار شدید بوده که تصمیم به مهاجرت گرفته ‌است. یک وجب از خاک ایران را نمی‌توان به هزاران میلیارد تومان، دلار و یا پوند فروخت. شما ببینید مزدک چقدر تحت فشار بوده که تصمیم گرفته جایی برای زندگی را انتخاب کند که حداقل وضعیت کاری و رفاهی‌ بهتری داشته‌ باشد. باید تاکید کنم از روی ظاهر ماجرا قضاوت می‌کنیم، اما در واقع نمی‌دانیم در بطن کار، چه اتفاقی افتاده‌ است.
این همه بازیگر ایرانی در جم چه می‌کنند؟
البته مزدک و میرزایی و فلاح و خانواده او تنها افرادی نبودند که روزی در برنامه‌های صداوسیما نقش داشتند اما ترجیح آنها مهاجرت شد. صدف طاهریان، رابعه اسکویی، مانی کسراییان، رامسین کبریتی، بهارک صالح‌نیا، هرمز سیرتی؛ پردیس افکاری هم ترجیح دادند با جام جم خداحافظی کرده و در شبکه «جم» مشغول فعالیت شوند! حضور این تعداد بازیگر ایرانی در شبکه جم چندان برای مدیران صداوسیما خوشایند نبود چرا که باید علت این مهاجرت را در اشکالات مدیریتی خودشان جست‌وجو می‌کردند. برای آنها درج خبر «رامسین کبریتی بازیگری که به جم پیوسته بود از آرزوی بازگشت به ایران می‌گوید» شاید یک آرامبخش موقت باشد اما جامعه به‌خوبی می‌داند بلیت این مهاجرت‌ها از محلی جز ناتوانی در فراهم کردن زمینه نقش‌آفرینی این بازیگران تهیه نشده است.
منتظر مهاجرت‌های بیشتر باشید
به نظر می‌رسد با توجه به اراده مدیران صداوسیما برای عدم تغییر رویکردشان که در فشار به عادل فردوسی‌پور نمایان است، باید انتظار شنیدن اخبار مهاجرت دیگری از جام جم باشیم. پس از مهاجرت مزدک میرزایی که سبب ناراحتی بسیاری افراد شد صداوسیما رویکرد حمله به او را انتخاب کرد چنانکه معاون سیما با اشاره به اینکه به‌صلاح نبود مزدک چنین تصمیمی بگیرد، عنوان کرد: یک اشتباه استراتژیکی است که میرزایی مرتکب شده و هر طور به آن نگاه کنیم به صلاح نبود که او چنین تصمیمی بگیرد در شبکه‌ای که عنادش با مردم ایران روشن است. میرباقری با تأکید بر این نکته که مزدک می‌تواند برگردد و ما علاقه‌مند هستیم این اتفاق بیفتد، افزود: کسی که می‌خواهد برود در جایی که تفکر وهابیت و سیاست‌های خصمانه عربستان سعودی را ترویج می‌کند واقعاً از فهم کم سیاسی برخوردار است، به‌خاطر اینکه مزدک اصلاً آدم سیاسی نبود. به هر حال ما علاقه‌مند هستیم او به کارش برگردد و شرایط کاری هم برای وی فراهم است، هیچ مانعی وجود ندارد و مزدک می‌تواند برگردد. واقعیت درنامه جواد خیابانی به مزدک میرزایی آشکار است: «این سازمان من است که دارد حیف می‌شود و نیروهایش را یک به یک از دست می‌دهد. اگر این سینما و فوتبال نبود در انزوایی عجیب می‌مردم، همه بیکاریم ده‌ها و صدها نفر از همکاران من در سازمان همین قصه را دارند.»