همه ادعاهای بیفرجام علیه ایران
مقاله
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - همه ادعاهای بیفرجام علیه ایران
k ٣.٣
٢
شرق / متن پیش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
روحاله نخعی| بررسی موضعگیریهای مقامات آمریکایی و سعودی نشان میدهد ماجرای متهمکردن ایران در حمله به پالایشگاههای آرامکو رو به اتمام است. بعد از موضعگیریهای اولیه و تند مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا که ایران را مسئول حمله به تأسیسات نفتی سعودی خوانده و از جامعه جهانی درخواست همراهی برای واکنش کرده بود، خبرها و گزارشها از کاخ سفید تا بررسی گزینههای نظامی پیش رفت؛ اما کمی بعدتر، با دو موضعگیری از رئیسجمهور آمریکا در کنار یک خبر از مواضع مقامات سعودی دراینباره، این گمانهزنیها فروکش کرد. دونالد ترامپ در توییتی بر بینیازی کشورش از نفت خاورمیانه تأکید کرد و در توییت دیگری ضمن تأکید بر آمادگی آمریکا برای واکنشنشاندادن به حملات، گفت این عربستان سعودی است که باید مقصر حمله را اعلام و واکنش لازم را تعیین کند. با این موضعگیری، ترامپ عملا مسئولیت تصمیمگیری و به تبع آن عواقب آن را به سعودیها برگرداند. آنها همانقدر که مایلاند آمریکا در حمایت از مواضع آنها با ایران وارد درگیری شود، از تقابل مستقیم و مستقل با ایران دوری میکنند. شاید به همین دلیل هم بود که برخلاف آمریکا، مقامات سعودی انگشت اتهام را به سمت ایران نگرفتند و با غیرقطعیخواندن شواهد ارائهشده از سوی آمریکا، به آنها گفتند درباره مقصر حمله به نتیجهای که ایالات متحده میگوید، نرسیدهاند.فراز و فرود این فرایند، یادآور الگویی تکراری و آشناست که در دوران دولت ترامپ و بهطور خاص در دوران صدارت مایک پمپئو در وزارت خارجه، در نمونههای مختلف به چشم خورده است: حادثهای در منطقه رخ میدهد؛ دولت ایالات متحده ایران را با قاطعیت مقصر ماجرا اعلام میکند و از متحدان و جامعه جهانی درخواست واکنش و همکاری میکند؛ تصاویر و مطالبی بهعنوان شواهد ارائه میشود؛ ایران اتهامات را بیاساس و بدون سند میخواند؛ اروپاییها، اعضای شورای امنیت و دیگر کشورها از تردید در پذیرش ادعای آمریکا میگویند و خواستار شواهد بیشتر میشوند و در نهایت ماجرا بدون نتیجه خاصی، بهجز احتمالا ضربه به احتمال پیشرفت گزینههای دیپلماتیک، مشمول مرور زمان و بایگانی میشود. در همین پرونده پالایشگاههای سعودی نیز علاوه بر مقامات سعودی، مقاماتی از روسیه و چین و حتی بریتانیا، متحد سنتی آمریکا، از نیاز به اسناد و شواهد بیشتر برای مقصرخواندن کسی گفتند؛ گرچه با لحنهایی متفاوت.در برجستهترین نمونههای پیشین این روند، ماجرای حمله به فرودگاههایی در عربستان و ادعای ایرانیبودن موشکهای شلیکشده، ماجرای حمله به کشتیها در بندر فجیره امارات متحده عربی و بالاخره ماجرای حمله به دو نفتکش ژاپنی و نروژی هستند که کموبیش همین روند را طی کردهاند.
علامت استاندارد روی موشک
اواخر سال 2017، باز هم عربستان سعودی و جنگ طولانیاش با یمن، سوژه چنین ماجرایی بود. بعد از حمله موشکی حوثیها از یمن به سوی ریاض، ایالات متحده مدعی شد شواهدی دارد که ایران را متهم این حمله بخواند. نیکی هیلی، نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل، در کنفرانسی مطبوعاتی در پنتاگون در واشنگتن، قطعاتی را به معرض نمایش گذاشت که به گفته او بقایای موشک شلیکشده از یمن به ریاض بود. مقامهای عربستان گفته بودند این موشک را در هوا رهگیری و منهدم کردهاند. نیکی هیلی در ادامه گفت روی موشکهایی که حوثیها به سوی عربستان پرتاب کردهاند، نشانههای ایرانی وجود دارد. او به خبرنگاران گفت این موشک آرم گروه صنعتی «شهید باقری» را روی خود دارد. نمایش قطعات موشکی البته چنان که در واکنش وزیر خارجه ایران هم اشاره شد، تنها ادعای اینچنینی هیلی نبود.واکنش ایران به این ادعا، رد و اعتراض بود که بهطور رسمی از سوی وزارت خارجه ایران اعلام شد؛ اما واکنش توییتری وزیر خارجه به زبان انگلیسی، توضیح میداد چرا ادعای هیلی نمیتواند صحت داشته باشد. برخی ناظران در این ادعا که تولیدکننده موشک در ایران روی موشکها آرم میزند، تشکیک کرده بودند؛ اما جواد ظریف نکته دیگری را مطرح کرد: «مدتی قبل، آمریکا یک موشک ایرانی ارائهشده از سوی سعودیها را نمایش داد. باید به آنها گفته شده باشد موشکی که در آسمان توسط پاتریوت نابود شده، کاملا سالم به زمین فرود نمیآید؛ لذا اینبار قطعاتی از موشک را نشان دادند، ولی با آرم مؤسسه استاندارد ایران که ما روی بستههای غذایی به کار میبریم». ظریف نوشت: «متأسفانه برای ترامپ و شرکایش ما این آرم را روی قطعات موشکی نمیگذاریم». کنایه وزیر خارجه ایران، منظور او را صریحتر نشان میداد: «دوباره تلاش کنید، مدرک تولید کنید».
حمله به بندر اماراتی
ماجرای حمله به چهار نفتکش در بندر فجیره، نمونه دیگری از روندی بود که در آن آمریکا بیش از کشور آسیبدیده مدعی تشخیص مقصر میشود. اواسط بهار امسال و به گزارش بیبیسی، انفجارهایی در دو نفتکش سعودی، یک نفتکش نروژی و یک نفتکش اماراتی در بندر نفتی فجیره متعلق به امارات متحده عربی روی داد و به این نفتکشها خساراتی وارد کرد. این حادثه تلفات و خسارات جانی نداشت و باعث نشت محموله یا سوخت نفتکشها نیز نشد. ایسنا آن زمان نوشت بندر فجیره یکی از بزرگترین قطبهای سوختگیری کشتی در جهان بوده و نزدیک بندر هرمز قرار دارد. آمریکا ایران را متهم کرد. جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، عامل این انفجارها را «به احتمال زیاد» مینهای دریایی متعلق به ایران خواند؛ البته حرفی از این نزد که چطور و از سوی چه کسی این مینها به آبهای امارات وارد شدهاند. مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده نیز همین موضع را گرفت و هدف ایران را ایجاد ناامنی در بازار نفت و افزایش بهای نفت خام خواند.اما امارات متحده عربی، عربستان سعودی و نروژ در گزارشهایی که به شورای امنیت دراینباره ارائه دادند، هیچکدام نامی از ایران نبردند. فقط گفته شد که با توجه به روند پیشرفته و هماهنگ حملات احتمالا یک سیستم دولتی این حمله را مدیریت کرده است. ایران دستداشتن در این حملات را تکذیب کرد. سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه، نیز دراینباره گفت: «مسکو نمیتواند به ادعای جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید که ایران را به دستداشتن در انفجارهای اخیر بندر فجیره امارات متهم کرده، اعتماد کند». ریابکوف افزود: «آنها عملا میخواهند عقیده خود را به کل جهان تحمیل کنند، یا دستکم برای انجام این کار تلاش میکنند». معاون وزیر خارجه روسیه همچنین گفت: «در موارد بیشماری شاهد آن بودهایم که آمریکاییها واقعیات یا رخدادهای مشخصی را چنان پیچوتاب دادهاند که با اهداف سیاسی آنها همخوان باشد». موضعگیری ریابکوف دراینباره بسیار شبیه به موضعگیری اخیر کنستانتین کاساچوف، رئیس کمیته امور بینالملل شورای فدراسیون روسیه، درباره اتهام دستداشتن ایران در حادثه حمله به تأسیسات نفتی عربستان است: «درست است که ایران نفوذ زیادی بر مبارزان یمنی دارد، ولی در واقع هیچ دلیلی برای متهمکردن تهران برای دستداشتن در این اتفاق وجود ندارد». به گزارش ایلنا او همچنین گفت: «این دیگر عادی شده است هر زمان اتفاق بدی در خاورمیانه رخ میدهد آمریکا آن را به ایران نسبت میدهد. این اتهام جدید هم ادامه همان رویه آمریکا است».
ماجرای سفر آبه
همزمان با سفر آبه شینزو، نخستوزیر ژاپن، به تهران که گفته میشد برای انتقال پیام ترامپ به ایران آمده است، خبر رسید دو نفتکش در حوالی تنگه هرمز دچار حادثه شدهاند؛ یکی ژاپنی و یکی نروژی. به گزارش رادیوی ملی فرانسه، این دو نفتکش اواخر خرداد امسال در آبهای دریای عمان دچار انفجار و آتشسوزی شدند. هیچیک از این دو نفتکش غرق نشدند. ایالات متحده مدعی شد، حادثه رخداده برای این نفتکشها کار غواصان ایرانی بوده است که مینهایی چسبان را به سمت این نفتکشها هدایت کردهاند. واکنش بلافاصله آمریکا در متهمخواندن ایران، از دید بسیاری کارشناسان سریعتر از آن رخ داده بود که حاصل بررسیهای کارشناسی باشد. کمی بعد ویدئویی مبهم و باکیفیت پایین منتشر شد که در آن به نظر میرسید قایقی در حال حرکت به سمت یک کشتی است، یا به تعبیر مجری یک برنامه طنز سیاسی، «آنها ویدئویی نشان دادند که در آن چند نفر روی یک قایق در نزدیکی یک کشور دارند کاری انجام میدهند». وزارت خارجه آمریکا این ویدئو را به عنوان ویدئویی که غواصان ایرانی را در حال برداشتن بقایای مینها از روی نفتکشها نشان میدهند، سند ادعای خود خواندند اما در ویدئو هیچ نشانهای از این که نیروهای نشاندادهشده ایرانی باشند یا حتی ویدئو مربوط به نفتکشهای ژاپنی و نروژی باشد، دیده نمیشد. چند عکس نیز در همین زمینه از چند قایق ازسوی دولت آمریکا منتشر شدند اما در عکسها نیز هیچ نشانه قابل اتکایی از این نبود که افراد حاضر در تصویر متعلق به کدام نیروی نظامی هستند.همزمان با تأکیدات آمریکا اما اینبار هم مقامات ژاپنی و نروژی و نیز مالکان دو نفتکش، حرفی از متهمدانستن ایران نزدند و تکذیب ایران در کنار اسناد ادعایی مبهم آمریکا، کسی را قانع نکرد تا ماجرا، کمی بعد زیر سایه ماجرای واقعی توقیف نفتکشهای ایران و بریتانیا ازسوی یکدیگر در جبلالطارق و هرمز، از یادها برود.
الگوی بیاعتباری
نوع موضعگیریهای مقامات آمریکایی بعد از هر کدام از این اتهامزنیها، به نظر تلاشی برای آمادهسازی شرایط تقابل با ایران و همراهکردن متحدان میرسد، چه برای اقدام احتمالی نظامی و چه برای فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک. در عمل اما به نظر میرسد، در کنار دیگر ادعاهای بیاساس و حملات بدون شواهد رئیسجمهور آمریکا به مقامات کشورهای دیگر، از جمله متحدانش، تکرار این روندها فقط باعث شده است ایالات متحده هر بار در اقناع متحدان و دیگران مسیر سختتری پیش رو داشته باشد. بعد از ماجراهای نفتکشها، حتی بریتانیا که خود در مقابل ایران بود، لااقل در دوران ترزا می حاضر نشد به ائتلافی دریایی بپیوندد که آمریکا به قصد تنگه هرمز در حال شکلدهی به آن بود، گرچه با تغییر نخستوزیر به بوریس جانسون، بریتانیا همراه ترامپ شد، اما تلاش اروپاییها برای شکلدهی به ائتلاف اروپایی در این زمینه نشان میدهد متحدان سنتی آمریکا حتی در شرایطی که علیه کشوری مثل ایران به تصمیمی رسیده باشند هم ترجیح میدهند در کنار دولت ترامپ قرار نگیرند. فرایند تشکیل ائتلاف تا امروز نیز به نتیجه چندانی نرسیده است و بهجز بریتانیای گرفتار برگزیت، بحرین با امکانات محدودش و استرالیا بعد از تأکیدات فراوان به تمایلنداشتن به درگیری با ایران به آن پیوستهاند. در مسئله ساقطشدن پهپاد آمریکایی نیز شاید چند سال پیش یا در دوران رؤسای جمهور دیگر، احتمالا بسیاری از متحدان آمریکا بین ادعای ایران مبنیبر حضور این پهپاد در حریم هوایی ایران و رد آن ازسوی ایالات متحده، تمایل بیشتری به پذیرش ادعای آمریکا نشان میدادند، اما عملا آن اتفاق هم منجر به شکلگیری جبههای در کنار آمریکا و علیه ایران نمیشود. تلاش آمریکا برای متهمخواندن ایران، بیشتر باعث شده است، حرفهای ایران، گوش شنوای بیشتری داشته باشد و حتی آشوبی مثل حذف نیمی از تولیدات نفتی سعودی از بازار جهانی هم کسی را علیه ایران هیجانزده نکند.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/166834/