بزرگنمايي:

حتما اين روزها شما نيز نقل قول هاي زيادي از گاردين و آسوشيتدپرس و تاميز و بي بي سي و غيره در مورد نامزدهاي انتخاباتي ايران شنيده ايد.
نگاهي به مختصات انتخابات خرداد ماه 92 پرده از تمام پتانسيل هاي سياسي کشور بر مي دارد. شرايطي که اگرچه داراي پيچيدگي هاي خاصي نسبت به ادوار قبل است اما نکات مثبت و سفيد در آن بيش از نکات منفي سياه به چشم مي خورد.
نبايد فراموش کرد که در فضاي سياسي همواره منطق نسبي حکم فرماست و هيچ فرد و يا جرياني آنطور که رسانه هاي عمدتا داراي خط و مشي از پيش تعيين شده، روايت مي کنند، سياه مطلق و يا سفيد مطلق نيست.
اصولا در نگاه به سياست و ارزيابي آن از دريچه رسانه ها بايد منفي گرايي ها را دو برابر از آنچه که مي نمايد سفيدتر بنگريم و تمجيدها و مثبت نمايي ها را نيز مي بايست به ديده شک نگريست. چرا که تعهد به رسالت اول رسانه يعني اطلاع رساني شفاف و بدون مداخله اغراض، توسط اصحاب آن، حداقل در عصر ما يک اسطوره و يا بهتر بگوييم يک خرافه خوشبينانه است.
معيار آزادي در رسانه، برد صدا و سطح مخابره داده هاي سالم و دست نخورده در آن است. چيزي که تاکتيک هاي رسانه اي متداول قرن ما با آن کاملا بيگانه اند. عمليات رسانه اي، اطلاعاتي و رواني در فضاي فعلي رسانه هاي جهان با دروغ پردازي، بزرگ نمايي، کوچک نمايي، سناريو سازي و بازي با شاخک هاي حساس مخاطب براي هدفي خاص و پنهان در آميخته و آنقدر با اين فرهنگ رسانه اي خو يافته که سخن گفتن از صداقت و اخلاق رسانه اي معمولا به غير حرفه اي بودن تعبير مي شود. اين روي آورد، در روح جمعي رسانه حاصل نگاه ليبراليستي تريبون هاي اقناع و اشباع افکار عمومي در نظام سلطه است که بوسيله اين ابزار مهم و اثرگذار با هر توجيهي، هدف سودآوري جناحي و جرياني اش را مطالبه مي کند.
از آنجا که ماهيت اين ظرف پر از محتوا، زاييده روح حاکم بر ليبراليسم بوده بنابراين هر مظروفي در آن از شکل ماهوي ظرف رسانه و قواعد آن تبعيت مي کند. ضمن اينکه در صادرات ابزار و فرهنگ ها از غرب به ساير جوامع هيچ ظرفي به صورت تهي به ساير ملل عرضه نمي شود و صدور آن عمدتا با مظروفي که منافع خود سلطه را تامين کند همراه خواهد بود.
رسانه ها اسلامي از جمله فضاي رسانه اي در داخل کشورما نيز در ايجاد تغيير و شکل دادن به داده هاي خام واقعيت اصيل، مطابق تريبون هاي غربي عمل مي کنند. در سالهاي اخير با گسترش امر "رصد" رسانه اي براي خبرسازي و اشراف بر محيط خبري، نگاه لحظه به لحظه به رسانه ها و مطبوعات غربي نيز در دستور کار خبرگزاري ها و مطبوعات داخلي قرار گرفته است. اما متاسفانه از اين رصد به بدترين نحو ممکن براي تخريب جناح هاي مخالف استفاده مي گردد که به کرات نمود آن را در تخريب چهره هاي سياسي، در آستانه انتخابات مي بينيم. حتما اين روزها شما نيز نقل قول هاي زيادي از گاردين و آسوشيتدپرس و تاميز و بي بي سي و غيره در مورد نامزدهاي انتخاباتي ايران شنيده ايد. اين اشتباه تاکتيکي، اگرچه در فضاي انتخاباتي باعث غبارآلود شدن فضا و تشويش اذهان خواهد شد اما آسيب اصلي و مخرب تر آن زماني بروز مي کند که رسانه هاي مقاومت اسلامي در مقابل عمليات هاي قوي و هماهنگ رسانه هاي غربي صف آرايي کنند و در واقع پشت خاکريزهاي خبري و اطلاعاتي از مرزهاي نرم افزاري خود دفاع نمايند.
با اينکه رسانه هاي فارسي زبان داخلي مي دانند اخبار رسانه هاي خارجي که عمدتا پوشش سرويس هاي اطلاعاتي هستند همواره داراي محور تخريبي و مقابله اي ظريف و غير مستقيم مي باشد اما نگاه حريصانه براي خبرسازي و حب و بغض هاي جناحي باعث مي شود تا فرصت نقل و بهره برداري از تحليل ها، مصاحبه ها و گزارشات شبکه هاي خبري غير فارسي براي تخريب مواضع و کاريزماي رقيبان را از دست ندهند و به دفعات تحت تاثير اين نگاه غلط براي داغ کردن تنور رسانه خود روي پوست موز لغزنده دشمنان هوشمند و قسم خورده مقاومت پا گذاشته اند.
چند روز پيش دبيرکل حزب الله لبنان در سخنراني خود از صداقت به عنوان مهم‌ترين مشخصه رسانه‌هاي مقاومت ياد کرد و اذعان داشت که حتي اخبار جنگ رواني ما صادقانه است.
بايد توجه داشت که رسانه هاي مقاومت مي توانند از ظرفيت ايستادگي در مقابل قدرت هاي بزرگ و تقابل صحيح با آنها ضمن بکارگيري ضد تاکتيک هاي هوشمندانه، توليد قدرت کنند و بازوي نرم افزاري آن به شمار آيند؛ اما تا زماني فرهنگ جاري در ميان اصحاب آن به بيماري بي اخلاقي و حرص و ولع غير معقول دچار است اين مهم محقق نخواهد شد و تنها کارکرد رسانه هاي مقاومت از جمله خبرگزاري ها، شبکه هاي سمعي بصري و مطبوعات با دروغ پردازي ها، برانگيختن گرد و غبارها و انحراف اذهان عمومي بازي در زمين تريبون هاي سلطه و تقويت رويکردهاي آن است.
«ما خود گرد و غباري به پا کرده ايم؛ آنگاه گله داريم که هيچ نمي بينيم» بارکلي