بزرگنمايي:
اخبار محرمانه -
فاز جدید جنگ تجاری
٠
٠
اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
بهرام امیراحمدیان | رابطه تجاری بین چین و امریکا وارد فاز دشواری شده است. ترامپ در برنامههای انتخاباتی خود بارها از توانمندسازی امریکا در برابر سایر کشورها سخن گفته که یکی از این کشورها چین است. شرکتهای چینی با هزینه پایین، کالاهایی با قابلیت رقابتپذیری بالایی در بازارهای جهانی تولید میکنند. شرکتهای امریکایی توان رقابت در برابر تولیدات چین را ندارند چراکه اقتصاد چین دولتی است، هزینهها و دستمزد نیروی کار در آن پایین است و از سوی دیگر به مواردی از جمله حق کپیرایت نیز توجه نمیکند. این موارد سبب میشود که هزینه نهایی برای تولید کالاها کاهش یابد و قیمت کالاها در بازارها ارزانتر شود و در نتیجه کالا در رقابت با موارد مشابه ساخت اروپا و امریکا در بازار موفقتر عمل کند. در سوی دیگر میدان، مصرفکننده میل به کالاهایی دارد که با دارا بودن کیفیت برابر قیمت کمتری داشته باشد. چین مواد اولیه وارد میکند و در نتیجه کالاهایی را به کشورها صادر میکند که نسبت به نمونه داخلی آن ارزانتر است نتیجه این کار افزایش بیکاری در کشورهاست. برای جلوگیری از بیکاری فزاینده، امریکا بر برخی کالاهای چینی تعرفه وضع کرد. این کار اعتراض چینیها به سازمان تجارت جهانی را به دنبال داشت و سازمان تجارت جهانی نیز با اقدام امریکا مخالفت کرد چراکه این اقدام را در تقابل با اصل تجارت آزاد کشورها با یکدیگر میدید. در نتیجه امریکا به صورت یکجانبه اقدام به تعرفهبندی و سیاستهای ضدتجاری با چینیها کرد. چین نیز با اقدامی تلافیجویانه، تعرفههایی بر برخی کالاهای امریکایی وضع کرد تا در نهایت تعرفهبندیها به جنگ تجاری منجر شود. سال جاری قرار است، تعرفهای روی 250 میلیارد دلار از کالاهای چینی وضع شود. این به معنی 25 درصد گرانتر شدن کالاهای چینی است. با این کار گرایش مصرفکننده کالاهای نهایی به بازاری خواهد بود که کالاها با قیمتهای کمتری عرضه شوند.
باید به این نکته توجه کرد که نه تنها امریکا و چین بلکه اتحادیه اروپا و کشورهای جهان سوم نیز با این مساله درگیر هستند. چین گرچه یک پدیده اقتصادی است اما با عدم رعایت مواردی که ابتدا به آن اشاره شد، مشکلات عدیدهای برای اقتصاد جهان ایجاد کرده است. چین دومین اقتصاد جهان است. اما سهم سرانه تولید ناخالص داخلی چین حدود 10 هزار دلار است. در حالی که این نسبت برای امریکا که یک میلیارد جمعیت کمتر از چین دارد 50 هزار دلار است از سوی دیگر هزینههای عمومی در چین نیز به نسبت بالاتر است. فروش اوراق قرضه امریکا در بازارهای چینی ممکن است تحولات رادیکالی ایجاد کند که برای تحلیل آن باید به سراغ افرادی رفت که در این زمینه آگاهی بیشتری دارند. اما باید به یک نکته اشاره کرد، جنگ تجاری و تنش با چین به صورت آگاهانه بوده و هیچکس به اندازه تحلیلگران امریکا از چرایی و لزوم ادامه آن آگاه نیستند.
هر گونه نتیجهگیری در خصوص برنده یا بازنده این جنگ بسیار زود است. اما میتوان گفت که این جنگ تجاری آرام نخواهد گرفت و ممکن است، جنگ تجاری به رویارویی نظامی در تنگه تایوان و دریای چین جنوبی منجر شود. برای همین است که چین درصدد راهاندازی راه ابریشم است تا از این طریق بتواند قدری از مخاطرات را کاهش دهد و به امپراتوری قارهای و نه امپراتوری دریایی تبدیل شود.
-
دوشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۷:۵۴:۱۴
-
۴۲ بازديد
-
آخرین خبر تحلیل
-
اخبار محرمانه
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/101239/